دعای ندبه
یکی از دانشمندان اسلامی به نام حاج شیخ عباسعلی ادیب اصفهانی، کتابی به نام وظائف الشیعه در شرح دعای ندبه نوشته است.
در مقدمه آن کتاب می فرماید: مرحوم محدث نوری که در فن رجال و حدیث استاد و اهل خبره است در کتاب تحیه الزائر می فرماید این دعا در سه کتاب نقل شده است:
1- مصباح الزائر، علی بن طاووس2- مزار کبیر، شیخ محمد بن المشهدی3- مزار قدیم. و هر سه کتاب از شیخ ابوالفرج محمد بن علی بن یعقوب بن اسحاق بن ابی قره القنانی الکاتب نقل می کنند و او از کتاب ابی جعفر محمد بن حسین بن سفیان البزوفری نقل می کند که این دعا از حضرت مهدی(عج) به ما رسیده است.
ناقلین حدیث همه افراد معتبر و شایسته و اهل تقوا می باشند و بعد از این که شرح حال تک تک افراد را بررسی می نماید، در خاتمه می فرماید: یا این که سند این دعای شریف نسبت به دعاها و زیارات مأثوره (یعنی وارده از معصومین) برابر بلکه بالاتر است مضامین و عبارات لطیفه آن نیز بهترین شاهد است که از مطلع انوار ائمه اطهار صادر شده است.
علاوه بر این که دانشمندان اسلامی در سند مستحبات دقت زیاد لازم نمی دانند و گفته اند خواندن این دعا در چهار عید مستحب است: جمعه، عید قربان، عید غدیر، عید فطر و این دعا به منزله زیارت حضرت مهدی(عج) است ولی در آن اشاراتی به بعضی از عقائد دینی شیعه و وظایف مذهبی (مانند شرط امامت و نبوت و امثال ذلک) شده است. (وظائف الشیعه، ص 2 تا 4) .
بنابراین می توان گفت این دعا از زمان غیبت کبرا در بین شیعه مطرح شده ولی در این 50 سال مخصوصا سال های اخیر بیشتر مورد توجه شیعه واقع شده است.
دعای توسل
دعای توسل را علامه مجلسی در بحارالانوار آورده است و می فرماید این دعا را در یکی از نسخه های قدیمی که تألیف یکی از اصحابمان می باشد یافتم و در آن کتاب این گونه آمده بود. این دعا را محمد بن بابویه از ائمه (ع ) روایت کرده و من آن را برای هر چیز خواندم فورا اجابت شد. در کتاب بلدالامین کفعمی نیز این دعا در ضمن دعای دیگری به نام دعای فرج آمده است , (بحارالانوار, ج 99, ص 247 – بلدالامین , ص 325). خواندن این دعا نظر به این که مضمون آن توسل به اشرف مخلوقات خداوند معصومین چهارده گانه می باشد خوب است و موجب برآورده شدن حاجات خواهد بود. اگر چه سند این دعا قوی نمی باشد.
توضیحى درباره ى سند زیارت شریف عاشورا
مقدمه: پذیرفتن یک حدیث و بر پاى آن رفتار کردن مشروط به گذران آن از چهار مرحله ى زیر است:
1ـ اعتبار سند؛ یعنى راویانى که حدیثى را از پیامبر(ص) یا امام(ع) نقل کرده اند، همگى باید افراد مورد اعتماد باشند؛ گر چه مذهب آنان شیعه ى دوازده امامى نباشد. پس، باید دروغگو نبودن آنان براى ما روشن شود، و گرنه سخنشان باورکردنى نیست.
2ـ شفافیت دلالت مفهومى؛ یعنى ساختار واژگان و جمله هاى حدیث به گونه اى باشد که ظهور کافى در بیان مراد متکلم داشته باشد و از نظر عرف هیچ گونه ابهام و اجمال و تردیدى که سبب اختلال ظهور کلام گردد، در آن راه نداشته باشد. زیرا اهل عرف در فهم مراد گویندگان،با استناد به اصول عقلایى مانند اصل نبودن قرینه، اصل عدم غفلت، اصل عدم نسیان، اصل عدم خطا، مبناى ظاهرى الفاظ را ملاک قرار مى دهد.
3ـ شرایط زمانى و مکانى صدور؛ یعنى آیا امام(ع) در شرایط عادى و بدون هیچ گونه مشکل خارجى حکم واقعى الهى را بیان فرموده اند یا در موقعیت بحرانى و در نظر گرفتن برخى از شرایط براى پیش گیرى از رخدادهاى نامطلوب براى برخى از مسلمانان سخنى را فرموده است؟ به دیگر سخن این که: آیا رعایت حال تقیه و شرایط ضرورى جانبى را کرده یا در حال متعارف به بیان حقایق نظر داشته است؟ زیرا حدیث صادر شده در حال تقیه براى دیگر زمان ها حجیت ندارد.
4ـ نبود معارض مفهومى؛ یعنى پس از احراز صحت سند و تمامیت دلالت و جهت صدور واقعى یک حدیث، باید در میان احادیث دیگر به جست و جو پرداخت و چنانچه روایتى بر خلاف آن پیدا شد، نخست باید به روش جمع دلالى، سپس ترجیح سندى یا دلالى عمل کرد.
در کتاب مصباح شیخ طوسى که مفاتیح الجنان هم زیارت عاشورا را از آنجا نقل کرده است امام صادق(ع) در فضیلت و ثواب زیارت عاشورا مطالبى فرموده اند در ادامه آن امام به راوى که صفوان است مى فرماید: اى صفوان من یافتم این زیارت را با این ضمانت [ثواب ها و فضیلت ها] از پدرم امام باقر(ع) و پدرم از امام سجاد(ع) تا مى رسد به پیامبر خدا(ص) و پیامبر از جبرئیل و جبرئیل از خداوند.
بر این اساس برخى مثل مرحوم حاج میرزا حسین نورى استاد صاحب مفاتیح الجنان را عقیده بر این بوده است که این زیارت از سنخ احادیث قدسیه مى باشد، (ر.ک: مفاتیح الجنان).
ولى اثبات این مطلب مشکل به نظر مى رسد چرا که به احتمال قوى مراد امام از این که مى فرماید یافتم این زیارت را با این ضمانت از خداوند؛ تنها ضمانت ثواب این زیارت است نه متن زیارت.
علاوه بر این که همان طور که اشاره کرده اید، زیارت عاشورا با لحن سایر احادیث قدسى که سخن گفتن خداوند با پیامبرى است تفاوت دارد و شباهت به احادیث قدسى ندارد.
سند زیارت عاشورا
شیخ طوسى(قدس سره) با سه سند این زیارت شریف را به شرح زیر نقل کرده است:
1ـ محمد فرزند اسماعیل بن بزیع، از صالح فرزند عقبه، وى نیز از پدرش عقبة بن خالد از امام باقر(ع).
2ـ محمد فرزند خالد طیالسى، از سیف بن عُمیره، از صفوان فرزند مهران از امام صادق(ع)، از پدرانش از پیامبر و جبرئیل و سرانجام خداوند بزرگ.
3ـ صالح بن عقبه و سیف بن عُمیره از علقمه فرزند محمد حضرمى از امام باقر(ع)، (مصباح المتهجد و سلاح المتعبد / 772 ، 787)
گفتنى است: همه ى افراد پیش گفته از مشاهیر راویان حدیث هستند که عموما از سوى دانشمندان علم رجال توثیق شده اند مگر عقبه بن خالد و علقمه بن محمد که توثیق خاص ندارند، ولى توثیق عام دارند؛ یعنى افراد بنامى بودند که روایات امامان را نقل مى کردند و اگر نقطه ى ضعفى در آنان بود، به یقین در جامعه اشتهار پیدا مى کرد و بر سر زبان ها مى افتاد و به یکدیگر بازگو مى کردند؛ با این همه، هیچ گونه قدحى درباره ى آن دو نقل نشده است. از این طریق مى توان «توثیق عام» را احراز کرد. (براى توضیح بیشترر.ک: منشور نینوا: مجید حیدرى فر / ص 35).
در پایان یاد سپارى این نکته ى مهم را براى همگان توصیه مى کنیم:
براى اطمینان به صدور حدیثى از معصومان(ع) باید به روش پیش گفته عمل کرد، البته راه دیگرى وجود دارد و آن اینکه گاه از متن حدیث و بلنداى مضمون آن مى توان به صدور آن روایت از امام معصوم(ع) مطمئن شد. که ملاکهاى تشخیص دقیق آن از حوصله این نوشتارخارج است و مى توان زیارت عاشورا را از این طریق نیز مورد بررسى قرار داد.
براى آشنایى بیشتر با مباحث رجالى سند زیارت عاشورا، به دو کتاب ارزشمند «شفاء الصدور فى شرح زیاره العاشور» تألیف آیت الله میرزا ابوالفضل تهرانى«قدس سره» که از شاگردان میرزاى شیرازى بود و نیز «اللؤلؤ النضید فى شرح زیاره مولینا ابى عبدالله الشهید» نگارش آیت الله شیخ نصرالله شبسترى مراجعه فرمایید.
درباره موارد لعن در زیارت عاشورا، اختلاف اندکی میان آنچه در «کامل الزیارت» و «مصباح المتهجد» است مشاهده می شود. مفاتیح الجنان از مصباح المتهجد نقل کرده است: «اللهم اللعن الاول و الثانی و الثالث و الرابع» اما «در کامل الزیارات جعفر بن محمد بن قولویه، ص 332، تحقیق جواد قیومی، چاپ نشر اسلامی آمده است: «ثم تقول مأه مره: اللهم خص انت اول ظالم ظلم آل نبیک باللعن ثم العن اعداء آل محمد من الاولین و الاخرین. اللهم العن یزید و اباه و العن عبید الله بن زیاد و آل مروان و بنی امیه قاطبه الی یوم القیامه».
البته آنچه مهم است به جهت رعایت تولی و تبری اصل لعنت بر اذیت کنندگان پیامبر (ص) و خاندان ایشان مطابق با آیه قرآن است، «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخره و اعد لهم عذابا مهینا؛ بی گمان کسانی که خدا و رسولش را آزار می رسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و بر ایشان عذابی خفت آور آماده ساخته است» (احزاب، 57).
باید گفت لعن که به معناى دورى از لطف و رحمت الهى است و آنچه نکوهش شده ناسزاگویی و سب به خدایان مشرکان است «لا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم؛… و آنهایی را که جز خدا می خوانند دشنام مدهید که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی خدا را دشنام خواهند داد» (انعام، آیه 108).
اما لعن به معنای طلب دوری از رحمت الهی، نسبت به کافران و ظالمان در قرآن نیز آمده است «ان الله لعن الکافرین و اعد لهم سعیرا؛ خداوند کافران را لعن می کند و عذاب را برای آنان آماده کرده است» (احزاب، ایه 64).
و همچنین کسانی که پیامبر را آزار داده اند مورد لعن قرار گرفته اند. «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره؛ کسانی که خداوند و پیامبرش را آزار می دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مورد لعن قرار می دهد» (احزاب، آیه 57).
براى معاندان و محاربان با امام حسین(ع) و ظالمین به اسوه ها و الگوهاى هدایت مردم، ابدى است. زیرا ملاک لعن، ابدى است. آنچه که موجب لعن و نفرین نسبت به ظالمین به حق محمد و آل محمد(ص) شده است، و ملاک لعن است، چون باقى است لعن هم باقى است. علاوه بر این، حقیقت و روح دین را همین حب و بغض ها تشکیل مى دهد.
حب و عشق نسبت به کسانى که بندگان مطیع و عارف درگاه الهى بوده اند و بغض نسبت به کسانى که دشمن حق و حقیقت بوده اند (تولی و تبری) از نشانه های ایمان است. همچنان که در متون دینى آمده است «هل الدین الاّ الحبّ؟ و هل الایمان الاّ الحبّ و البغض؟ آیا دین و ایمان چیزى غیر از حبّ و بغض است؟»، (میزان الحکمه، ج 2، ص 944)
و در حدیث قدسى آمده است: «خداوند به موسى(ع) فرمود: آیا هرگز کارى براى من انجام داده اى؟ موسى عرض کرد: برایت نماز گزاردم، روزه گرفتم، صدقه دادم و تو را یاد کردم؛ خداوند فرمود: نماز برهان و حجّت براى توست و روزه سپر تو در برابر آتش جهنم است و صدقه، سایه ى سرت و یاد من، نورى است براى تو چه کارى براى من کرده اى؟ موسى(ع) عرض کرد: مرا به کارى که براى توست راهنمایى فرما. خداوند فرمود: اى موسى! آیا هرگز براى من با کسى دوستى کرده اى و براى من با کسى دشمنى کرده اى؟ پس، موسى دانست که برترین اعمال، حبّ و دوستى به خاطر خدا و بغض و دشمنى به خاطر خداست»، (همان، ص 966).
در زمینه حب و بغض بخاطر خدا، نقل متواتر از شیعه و سنى رسیده است. نبى اکرم مى فرماید: «حبّ و بغض به خاطر خداوند، واجب است»، (کنزالعمّال، ح 24688) بنابراین، یکى دیگر از فلسفه هاى زیارت عاشورا را همین تحکیم حبّ و بغض به خاطر خدا مى توان برشمرد.
نکته آخر آن که زیارت شریف عاشورا و خواندن با اصل تأکید بر وحدت اسلامی تنافی و تناقض ندارد زیرا از نظر فقه شیعه آنجا که انجام کاری باعث نزاع و تفرقه می شود حتما باید از آن پرهیز کرد و با تکیه بر اهل دیگر دینی «تقیه» از انجام آن باید خودداری شود چنان که هر سال در موسم حج اتفاق می افتد که طبق نظر فقهای شیعه برای حفظ وحدت و هماهنگی اسلامی، مهر گذاشتن در نماز لازم نیست و شرکت در نماز جماعت اهل سنت جایز بوده و نماز هم اعاده ندارد. گذشته از همه اینها، خواندن زیارت عاشورا نوعا در جمع شیعیان است و یا هر کسی در خانه خود آن را می خواند، در این صورت هیچ ضرر و زیانی به وحدت بین المللی اسلامی با دیگر مسلمانان وارد نمی کند
در زیارت جامعه
زیارت جامعه کبیره یکی از بهترین متن های مورد تأیید از حیث اعتبار سند و محتوی آن می باشد که تا به حال شاید بیشترین شرح درباره آن به رشته تحریر در آمده است. «متن زیارت به تنهایی برای اثبات اعتبار آن کافی است و هرگز نیازی به بررسی سند آن نیست زیرا زیبایی اسلوب، شیوایی تعبیر و بلندی معانی آن را در ردیف نهج البلاغه و صحیفه سجادیه قرار می دهد و از بررسی سند بی نیاز می سازد».(الانوار اللامعه فی شرح زیاره الجامعه، سید عبدالله شبر، ص 31) و به تعبیر مرحوم علامه مجلسی: «زیارت جامعه کبیره از جهت سند صحیح ترین زیارت ها و از نظر موارد جامع ترین آنها و از جهت لفظ فصیح ترین آنها و از نظر معنا بلیغ ترین آنها و از جهت رتبه والاترین آنهاست.»(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 102، ص 144).
مرحوم فخرالمحققین شیرازی درباره زیارت جامعه کبیره آورده اند: «در میان زیارت های مأثوره از حضرات معصومین(علیهم السلام) زیارت جامعه کبیره از نظر شیوایی بیان، گیرایی تعبیر، زیبایی اسلوب و رسایی معانی در اوج فصاحت و قله بلاغت قرار دارد. دریایی است از معارف خاندان عصمت و طهارت که از اقیانوس بیکران علوم آل محمد(علیهم السلام) سرچشمه گرفته است.»(شروع زیارت جامعه کبیره، ج 1، مقده، فخرالمحققین شیرازی) و یا «این زیارت از لحاظ سند بسیار محکم و قوی و شاید هیچ زیارتی یا خطبه ای … معتبرتر و اصیل تر از زیارت جامعه نباشد و … از نظر محتوایی و حقایقی که در این زیارت درباره معصومین گفته شده، قطعا در صدر قرار دارد چون روایت یا خطبه ای که اینچنین فضائل و مناقب اهل بیت(ع) را مفصلا ذکر نموده باشد دیده نشده، مضافا بر این که از لسان معصوم نقل شده و در نهایت فصاحت و بلاغت است طوری که انسان از خواندن عبارات آن لذت می برد تا چه رسد به حقایقی که در قالب افلاظ بیان شده است و این روایت را بزرگان از علامه محدثین نقل کرده اند.»(شروع زیارت جامعه کبیره، علامه سید محمد تقی نقوی، ص 19)
این زیارت شامل بخشی از دلایل و برهان هایی است که مربوط به شناخت اصول دین و اسرار امامان پاک است و همچنین بخش زیادی از حقوق اولوالامر و اهل بیت(ع) را که خداوند به فرمانبرداری از ایشان فرمان داده است در بر دارد و نیز این زیارت به آیات قرآن و روایات نبوی و اسرار و علوم غیبی و مکاشفات حقیقی و فرمان پروردگار اشاره دارد.»(مقدمه مرحوم آیت الله محمد رضا الهادی، آل کاشف الغطاء بر کتاب شبر، ص 20)
داستان مکاشفه ای از مرحوم علامه مجلسی از خودشان نقل کرده اند که در صفحه 42 «پرتوی از زیارت جامعه کبیره»، آیت الله مکارم شیرازی آورده اند و آن را یکی از وجوه تأیید زیارت جامعه کبیره دانسته اند [گرچه با بحث سندی معلوم شد که سلسله سند مورد تأیید و وثاقت اند] حال اصل ماجرا:
«در ایامی که عراق ناامن بود و مدت ها راه سامرا بسته شده بود و کسی نمی توانست به آنجا مشرف شود من در یکی از رواق ها کنار قبر علی بن ابیطالب(ع) نشسته بودم در حال مکاشفه مسائل مهمی را دیدم و حقایقی برایم کشف شد ناگهان دیدم در سامرا هستم وارد حرم شدم در این هنگام چشمم افتاد به وجود مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) که کنار قبر پدر و جدش (قبر عسکریین) نشسته است با مشاهده حضرت شروع کردم به خواندن زیارت جامعه کبیره با صدای بلند و رسا و تکیه به صوت همچون مداح ها تمام زیارت را در حضور حضرت خواندم وقتی زیارت تمام شد حضرت فرمود: «نعمت الزیاره» چه زیارت خوبی است. عرض کردم این زیارت از جد شماست و به اطراف قبر اشاره کردم (چون زیارت جامعه کبیره از امام هادی(ع) است) حضرت فرمود: «نعم ادخل». بله همین طور است داخل شو. داخل شدم نزدیک درب ایستادم حضرت فرمود: نزدیک بیا. جلوتر رفتم در حالی که بدنم می لرزید و می ترسیدم حضرت فرمود: بنشین. دو زانو نشستم. فرمود: راحت باش و چهار زانو بنشین پیاده و پابرهنه آمده ای و خسته ای.
خلاصه در آن عالم حقایقی برایم کشف شد که بیشتر آن را فراموش کرده ام (مرحوم مجلسی نمی خواهد بیشتر از این شرح دهد) سپس از آن حال بیرون آمدم در حالی که در یکی از رواق های قبر امیرالمؤمنین بودم و بعد از این که مدت زیادی راه بسته شده بود اسباب زیارت فراهم شد و با پای برهنه و پیاده به زیارت سامرا رفتم و در این سفر کرامات و معجزات بزرگی برایم ظاهر شد.»
مرحوم شبر این داستانی را دلیل و قرینه بر صدور زیارت جامعه کبیره از سوی امام هادی(ع) می گیرد.
در مورد زیارتهای امامان(ع)نیز اسناد آن موجود است ودر ابتدای هر زیارت آمده است, محدث قمی در مفاتیح الجنان آورده است, مراجعه نمائید.