علم آموزی به معنی اکتساب اختیاری علم منحصر در دنیاست و در عالم برزخ و عالم آخرت راه ندارد؛ اما تکامل علمی به یک معنا درعالم برزخ و آخرت نیز وجود دارد. اولاً کسی که در دنیا برای کسب علم تلاش کرده ولی به دلایلی مثل کندذهنی یا کمبود حافظه یا نبود استاد یا کتاب یا … نتوانسته است به علم دلخواه خود دست یابد در عالم برزخ به میزان تلاش خود از علم بهره خواهد برد. حفص یکی از اصحاب امام هفتم (ع)می فرماید: شنیدم امام موسی بن جعفر(ع) از مردی پرسیدند: « آیا دوست داری همیشه در دنیا باشی؟» گفت: بلی. امام پرسیدند: « برای چه؟» گفت: برای این که سوره قل هوالله احد را قرائت کنم پس امام ساکت شدند و بعد از دقایقی فرمودند ای حفص هر که از دوستان و شیعیان ما بمیرد در حالی که قرآن را خوب فرانگرفته است در قبر(برزخ) به او تعلیم می شود تا خدا به آن طریق درجه اش را بالا ببرد همانا درجات بهشت به قدر آیات قرآن است. به او گفته می شود بخوان و بالا برو پس او می خواند و بالا می رود … .»(کافی ج2 ص607)
ثانیا اگر کسی به علوم حصولی و اکتسابی خود عمل کند در برزخ و قیامت این علوم به شکل علم حضوری ظاهر می شوند که یک نوع ترقی و تکامل علمی است.
ثالثا اعمال نیز نتیجه علمی دارند یعنی انسان به واسطه اعمالش از نعمت های برزخی و اخروی بهره مند می شود و نعمت های بهشتی همگی معرفت زا هستند ؛ یعنی انسان بهشتی با مصرف نمودن نعمات بهشتی از نظر معرفت الهی تکامل می یابد. کما اینکه در دنیا نیز عمل خالص، موجب افزایش معرفت است.
رابعا در سایه شفاعت کدورات معصیت از وجود مؤمنین زدوده می شود وبه واسطه این زدوده شدن کدورات وجود مؤمن به مراتب بالاتر وجود راه می یابد و هر ترقی وجودی افزایش معرفت را در پی دارد.
خامسا بسیاری از اهل جهنم نیز در اثر عذاب صفای وجودی می یابد و به فطرت توحیدی خود بازمی گردند و به مرتبه بهشت ترقی می یابند و ترقی وجودی ملازم با افزایش معرفت است.
سادسا با ورود به عالم بزرخ که دار تجرد است همه انسانها به معرفت بالاتری می رسند و حقایق را به علم حضوری می یابند. در موقع ورود از عالم برزخ به آخرت نیز یک نوع تکامل علمی و وجودی قهری حاصل می شود.لذا حتی کفار هم در برزخ و آخرت در مورد وجود خدا و بهشت و جهنم و حساب و … به یقین می رسند؛ واین یقین است که مایه عذاب آنهاست .چون بعد از رسیدن به این یقین می فهمند که چه زیان بزرگی کرده اند.این ترقی اگر با اختیاربود عین لذت بود اما برای کفار عین عذاب است . اینها در دنیا مثل کسی بودند که اعضای بدنش بریده شده ولی بخاطر بیهوشی ،عذاب آن را حس نمی کند ، آنگاه که وارد برزخ شدند از آن بیهوشی که نوعی نقص است بیدار می شوند وعذاب را لمس می کنند.
بنابراین آدمی دائما در حال تکامل علمی است اما استکمال و تکامل اختیاری فقط در دنیاست و تکامل برزخی و اخروی نیز تابع استکمال دنیوی است. در واقع تکامل علمی برزخی و اخروی ظهور همین استکمال دنیوی است. استکمال دنیوی همواره با حرکت جوهری بدن همراه است، چون نفس به واسطه ارتباطش با بدن است که اکتساب کمالات می کند- حتی کمالات علمی- این اکتساب تدریجی دنیوی در آخرت به صورت تجدد امثال ظاهر می شود که حرکت نیست بلکه ظهور تجردی آن است.حتی ترقی حاصل ازشفاعت و ترقی حاصل از عذاب جهنم یا عذاب قبر نیز به نوعی در گرو اکتسابات دنیوی است .
ثانیا اگر کسی به علوم حصولی و اکتسابی خود عمل کند در برزخ و قیامت این علوم به شکل علم حضوری ظاهر می شوند که یک نوع ترقی و تکامل علمی است.
ثالثا اعمال نیز نتیجه علمی دارند یعنی انسان به واسطه اعمالش از نعمت های برزخی و اخروی بهره مند می شود و نعمت های بهشتی همگی معرفت زا هستند ؛ یعنی انسان بهشتی با مصرف نمودن نعمات بهشتی از نظر معرفت الهی تکامل می یابد. کما اینکه در دنیا نیز عمل خالص، موجب افزایش معرفت است.
رابعا در سایه شفاعت کدورات معصیت از وجود مؤمنین زدوده می شود وبه واسطه این زدوده شدن کدورات وجود مؤمن به مراتب بالاتر وجود راه می یابد و هر ترقی وجودی افزایش معرفت را در پی دارد.
خامسا بسیاری از اهل جهنم نیز در اثر عذاب صفای وجودی می یابد و به فطرت توحیدی خود بازمی گردند و به مرتبه بهشت ترقی می یابند و ترقی وجودی ملازم با افزایش معرفت است.
سادسا با ورود به عالم بزرخ که دار تجرد است همه انسانها به معرفت بالاتری می رسند و حقایق را به علم حضوری می یابند. در موقع ورود از عالم برزخ به آخرت نیز یک نوع تکامل علمی و وجودی قهری حاصل می شود.لذا حتی کفار هم در برزخ و آخرت در مورد وجود خدا و بهشت و جهنم و حساب و … به یقین می رسند؛ واین یقین است که مایه عذاب آنهاست .چون بعد از رسیدن به این یقین می فهمند که چه زیان بزرگی کرده اند.این ترقی اگر با اختیاربود عین لذت بود اما برای کفار عین عذاب است . اینها در دنیا مثل کسی بودند که اعضای بدنش بریده شده ولی بخاطر بیهوشی ،عذاب آن را حس نمی کند ، آنگاه که وارد برزخ شدند از آن بیهوشی که نوعی نقص است بیدار می شوند وعذاب را لمس می کنند.
بنابراین آدمی دائما در حال تکامل علمی است اما استکمال و تکامل اختیاری فقط در دنیاست و تکامل برزخی و اخروی نیز تابع استکمال دنیوی است. در واقع تکامل علمی برزخی و اخروی ظهور همین استکمال دنیوی است. استکمال دنیوی همواره با حرکت جوهری بدن همراه است، چون نفس به واسطه ارتباطش با بدن است که اکتساب کمالات می کند- حتی کمالات علمی- این اکتساب تدریجی دنیوی در آخرت به صورت تجدد امثال ظاهر می شود که حرکت نیست بلکه ظهور تجردی آن است.حتی ترقی حاصل ازشفاعت و ترقی حاصل از عذاب جهنم یا عذاب قبر نیز به نوعی در گرو اکتسابات دنیوی است .