تصمیم و علاقه شما به حفظ قرآن و نهج البلاغه بسی مایه خوشبختی و سعادت است و لذا قبل از هر تدبیری از خدا بخواهید که شما را در این راه پایدار و موفق بدارد و در قدم بعدی برای توفیق در این امر بهتر است به چند نکته توجه داشته باشید.1- از قدیم گفته اند سنگ بزرگ علامت نزدن است بنابراین برای اینکه در ادامه راه در نمانید توصیه می کنیم که ابتد سعی کنید به حفظ قرآن بپردازید در این صورت هم انگیزه مضاعفی برای حفظ نهج البلاغه پیدا می کنید و هم اینکه به دلیل آشنا شدن ذهن با کلمات و ساختار زبان عربی حفظ آن راحت تر خواهد بود 2– برای اینکه انگیزه عالی و خالصانه حفظ قرآن را در خود فراهم آورید ، با خواندن روایات مربوط به ثواب حفظ قرآن و مانند آن سطح انگیزه خود را افزایش دهید. 3- روخوانی و خوب خوانی (قواعد تجوید), قرآن را به صورت کامل و دقیق فراگیرید. 4- تنظیم اوقات برای کارهای تحصیلی و اختصاص دادن وقت مناسب بعد از انجام فریضه صبح و کمی ورزش ; مثلا هفته ای حداقل سه روز به مدت نیم ساعت تا یک ساعت به حفظ قرآن بپردازید در ضمن سعی کنید آرام ترین مکان را انتخاب نمایید. 5- استفاده کردن از یک نوع قرآن و بهترین نسخه ها و رسم الخطهای قرآن مجید (خط عثمان طه ). 6- به همراه داشتن یک قرآن جیبی از همان خط برای مرور در ایام فراغت7- توجه به معانی الفاظ قرآن و شروع کردن از سوره های کوتاه قرآن . 8- رعایت کردن اموری که حافظه را تقویت می کند; مانند: زدن مسواک , استعمال بوی خوش , داشتن وضو, نگاه به خط قرآن , استنشاق , پرهیز از گناه , عمل به مستحبات و خوردن کشمش و پرهیز از اموری که حافظه را کم می کنند; مانند: گناه , دروغ گفتن , گوش دادن به موسیقی , غرور, لجاجت و عصبانیت . 9- میزان مقطع حفظ را کم و کوتاه انتخاب کنید و اندک اندک اقدام کنید. 10- مقدار زیاد را برای حفظ بر خود تحمیل نکنید تا موجب خستگی شود.11- همت و پشتکار شرط استمرار تا رسیدن به هدف است و باید آن را تحصیل کنید. برای خطا نکردن در موارد مشابه باید از نشانه گذاری های مختلف استفاده کرد; یعنی , جمله متشابه را با یک مشخصه از موارد دیگر جداسازی کرده و آنها را مشخص نمود. برای آگاهی بیشتر به کتاب ، روش های حفظ قرآن , استاد پرهیزگارمراجعه فرمایید.
و اما تناقضاتی که اشاره کرده اید ما را به یاد ماجرایی انداخت . روزی شخصی برای افطار به خانه یکی از اقوام دعوت شده بود هنگامی که وارد خانه شد برق رفت او طبق معمول به اتاق پذیرایی رفت ولی همین که وارد اتاق شد ناگهان دید که صدای شکستن ظرفی به هوا برخواست کمی خود را به کنار کشد با صدای شکستن ظرفی دیگر شنیده شد با ناگهان از روی عصبانیت فریاد زد که خیلی بی نظمید چرا اینها را اینجا ریخته اید؟ ! شاید تا اینجای ماجرا ما نیز با او هم عقیده باشیم و در ذهن خود میزبان را بخاطر این بی نظمی که نزدیک بود سلامتی میهمان را به خطر اندازد سرزنش کنیم ولی صاحبخانه با صدای بلند جواب داد مواظب باش آنجا سفره انداخته ایم. با شنیدن این جواب برای میهمان و ما که این ماجرا را می شنویم روشن می شود که زود قضاوت کرده ایم بنابراین در مورد موضوعی که اشاره کرده اید نیز ماجرا به همین شکل است . باید متن را در فضای کلی و جغرافیای سخن سنجید البته این مشکل مختص شما نیست بلکه گاهی بعضی از بزرگان نیز با چنین سوالاتی مواجه می شوند به عنوان مثال علامه حسن زاده آملی می فرماید گاهی به احادیثی بر می خوردیم که ظاهرا صد درصد با هم تضاد داشتند ولی وقتی آنها را به علامه طباطبایی نشان می دادیم، توضیحی که می داد متوجه می شدیم که تناقضی بین آنها نیست بلکه ما از توجه به نکاتی غافل بوده ایم که باعث بوجود آمدن چنین تصوری شده . بنابراین بهتر است شما نیز برای از بین رفتن چنین برداشتی حتما نهج البلاغه را با شرح آن بخوانید نه فقط متن عربی و ترجمه. برای مثال شرحی که آیت الله مکارم شیرازی نوشته اند و نیز شرح مرحوم محمد دشتی می تواند بسیار راه گشا باشد. البته می دانیم در مواردی بین بعضی از روایات واقعا تضاد وجود دارد که خود اهل بیت در برخی از فرمایشات خود راهکارهایی را برای از بین رفتن این تناقضات مطرح کرده اند که در علم اصول فقه که از علوم حوزوی است به تفصیل به بیان آنها پرداخته شده است ولی ممکن است در مورد نهج البلاغه چندان صدق نکند.
در پایان دعا می کنیم که در کار بسیار ارزشمندی که در پیش گرفته اید موفق باشید . انشاءالله
و اما تناقضاتی که اشاره کرده اید ما را به یاد ماجرایی انداخت . روزی شخصی برای افطار به خانه یکی از اقوام دعوت شده بود هنگامی که وارد خانه شد برق رفت او طبق معمول به اتاق پذیرایی رفت ولی همین که وارد اتاق شد ناگهان دید که صدای شکستن ظرفی به هوا برخواست کمی خود را به کنار کشد با صدای شکستن ظرفی دیگر شنیده شد با ناگهان از روی عصبانیت فریاد زد که خیلی بی نظمید چرا اینها را اینجا ریخته اید؟ ! شاید تا اینجای ماجرا ما نیز با او هم عقیده باشیم و در ذهن خود میزبان را بخاطر این بی نظمی که نزدیک بود سلامتی میهمان را به خطر اندازد سرزنش کنیم ولی صاحبخانه با صدای بلند جواب داد مواظب باش آنجا سفره انداخته ایم. با شنیدن این جواب برای میهمان و ما که این ماجرا را می شنویم روشن می شود که زود قضاوت کرده ایم بنابراین در مورد موضوعی که اشاره کرده اید نیز ماجرا به همین شکل است . باید متن را در فضای کلی و جغرافیای سخن سنجید البته این مشکل مختص شما نیست بلکه گاهی بعضی از بزرگان نیز با چنین سوالاتی مواجه می شوند به عنوان مثال علامه حسن زاده آملی می فرماید گاهی به احادیثی بر می خوردیم که ظاهرا صد درصد با هم تضاد داشتند ولی وقتی آنها را به علامه طباطبایی نشان می دادیم، توضیحی که می داد متوجه می شدیم که تناقضی بین آنها نیست بلکه ما از توجه به نکاتی غافل بوده ایم که باعث بوجود آمدن چنین تصوری شده . بنابراین بهتر است شما نیز برای از بین رفتن چنین برداشتی حتما نهج البلاغه را با شرح آن بخوانید نه فقط متن عربی و ترجمه. برای مثال شرحی که آیت الله مکارم شیرازی نوشته اند و نیز شرح مرحوم محمد دشتی می تواند بسیار راه گشا باشد. البته می دانیم در مواردی بین بعضی از روایات واقعا تضاد وجود دارد که خود اهل بیت در برخی از فرمایشات خود راهکارهایی را برای از بین رفتن این تناقضات مطرح کرده اند که در علم اصول فقه که از علوم حوزوی است به تفصیل به بیان آنها پرداخته شده است ولی ممکن است در مورد نهج البلاغه چندان صدق نکند.
در پایان دعا می کنیم که در کار بسیار ارزشمندی که در پیش گرفته اید موفق باشید . انشاءالله