سفر زیارت بستر مناسبی برای تغییر مثبت کردن و بیرون آمدن از تاریکی به سوی نور و روشنایی است. زیرا انسان در این زمان، آمادگی بیشتری از هر زمان دیگر دارد. برای عملی ساختن این هدف راهکارهای زیر مناسب است:
1. اولین قدم برای تغییر و اصلاح نفس، باور داشتن و امیدوار بودن نسبت به این تصمیم است، چنانچه دلیل آن را در بالا توضیح دادیم. پس اگر کسی از اصلاح و تربیت خود ناامید باشد، نمی تواند تغییری در خود ایجاد کند.
2. داشتن بصیرت و آگاهی: انسان تا زمانی که نسبت به نارسایی های خود آگاهی کامل ندارد و به این باور نرسیده که اخلاق و رفتارش انسانی نیست، هرگز در صدد تغییر آن بر نمی آید. تغییر زمانی محقق می شود که نقص و نقطه ضعف انسان واضح باشد. مثالی بزنم: آیا امکان دارد که دانشجویی مثل شما با ظاهری نامناسب، مثلا لباس نامناسبی بر تن داشته باشد یا مثلا قسمتی از صورتش آلوده و کثیف باشد و با همین وضع در کلاس درس یا کوچه و خیابان، حاضر شود؟ قطعا چنین چیزی امکان ندارد، چرا؟ زیرا شما به این باور رسیده اید که این رفتار زشت است. این رفتار تنها در صورتی امکان دارد که شما از وضعیت ظاهر خود غافل باشید و به آن توجه نداشته باشید. در مسایل اخلاقی نیز همین طور است. اگر می بینیم، هنوز نتوانسته ایم قدم جدی در اصلاح نفس و برطرف کردن عیوب اخلاقی که به مراتب بدتر از عیوب ظاهری است برداریم، به خاطر این است که دقیقا به زشتی آن بصیرت پیدا نکرده ایم. اگر برای انسان چهره واقعی بعضی از رفتارهایش ظاهر شود، در تغییر و اصلاح آن لحظه ای درنگ نمی کند.
3. سفر زیارت اگر همراه آداب و شرایط (همان طور که در پاسخ سؤال دوم شما عرض کردیم) انجام شود، آمادگی بیشتری برای تغییر و اصلاح نفس فراهم می کند. خصوصا که در این گونه سفرها، چه بسا ممکن است فرد، مورد عنایت ویژه خداوند و اولیای او قرار گیرد و زمینه اصلاح نفس در او بیشتر به وجود آید. در روایتی امام صادق (ع) فرمود: «اگر خداوند بخواهد به بنده اش خیر و رحمت زیادی بدهد، سه چیز به او می دهد: اطلاعات دینی او را زیاد می کند، عیوب و نواقص اخلاقی اش را به او نشان می دهد و او را نسبت به لذت های مادی بی میل می کند». این عنایت ویژه می تواند در این سفرها، نصیب انسان شود.
4. اصلاح نفس و خودسازی یک فرایند دائمی است. این طور نیست که انسان بخواهد در مدت کوتاهی تصمیم به اصلاح خود بگیرد و تغییراتی هم ایجاد کند، سپس خود را رها کند. تا وقتی خطر شیطان و هوای نفس وجود دارد، تلاش برای اصلاح و تغییر باید وجود داشته باشد. کارهایی مانند رفتن به سفرهای زیارتی چون باعث تقویت بنیه معنوی می شود، حتی الامکان باید هر چند وقت یکبار تکرار شود. همچنین ارتباط معنوی با اهل بیت (ع) و خصوصا امام زمان (عج) به عنوان انسان های کامل و بهترین الگو برای اصلاح و تغییر مثبت و استفاده از برکات و عنایات ویژه آنها به وسیله خواندن زیارت نامه های آنها (مثلا زیارت نامه معصومین (ع) در طول هفته به نقل از مفاتیح الجنان) در این زمینه می تواندبسیار مفید باشد.
5. در مسیر حرکت به سوی اصلاح نفس و تغییر مثبت، مشکلات زیادی قرار گرفته است. این مشکلات گرچه به ظاهر ممکن است مانع حرکت شود، ولی از طرفی برای راسخ تر شدن عزم و تصمیم انسان ضروری است. این جریان دقیقا مانند گذراندن دوران تحصیل است. کودک در ابتدای تحصیل ممکن است احساس عجز کند، ولی وقتی وارد مدرسه شد و تلاش کرد می بیند تحصیل امری ناممکن نیست. اما وقتی در تحصیل جلوتر می رود متوجه می شود درس های بعدی سخت تر و دقیق تر است و نیاز به تلاش بیشتری است. اصلاح و تغییر مثبت نیز همین حالت را دارد.
بنابراین اگر فکر می کنید از نظر فردی، خانوادگی یا محیطی به بن بست رسیده اید اولا باید بدانید که برای انسان هیچ راه بن بستی وجود ندارد، همه راه ها با توکل بر خدا و با اعتماد به نفس باز می شود، ثانیا اگر کسی در کودکی خانوده و محیط نامناسبی برای رشد پیدا نکرده، در بزرگسالی شروع به حرکت کند که در ضرب المثل گفته اند: «ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است».
بسیاری از بزرگان ما درس و تحصیل و حرکت به سوی کمال را از بزرگسالی شروع کردند. نمونه بارز آن علامه طباطبایی (ره) است که هم در ابتدای نوجوانی و جوانی نتوانست تحصیل را شروع کند و خیلی دیر شروع به تحصیل کرد، و هم در میانسالی به دلیل فقر، از درس کناره گیری کرد و مدت 15 سال آن را کنار گذاشت. با این حال در علم و عرفان پیشرفت کم نظیری کرد.
بنابراین با توجه به راه کارهای فوق و با توکل بر خدا و با دلی سرشار از امید، با نگاهی به نواقص گذشته، سعی در اصلاح آن کنید و از کارهایی مثل زیارت و مانند آن به عنوان نقطه شروع و تقویت خود استفاده کنید.
در ادامه به مطالب زیر توجه کنید:
عمره به معنی زیارت، و از عماره به معنی «آبادی» گرفته شده است، زیرا ملاقات و زیارت موجب آبادی
معنویت حج، همین در ذکرالله است که چون روح در یکایک اعمال حج گنجانیده شده است.
حج در جوهر و ذات خود داراى دو عنصر اصلى است: تقرب به خدا در اندیشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان.. همه ى اعمال و تروک حج، براى ایندو و در جهت آن و تامین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصه یى از اسلام و همه ى دعوتهاى الهى نیز هست که: «ولقد بعثنافى کلّ امّةٍ رّسولاً ان اعبدوااللَّه واجتنبواالطاغوت..» در آیات حج تعبیرات: «حنفاءللَّه غیرمشرکین به..»، یا «..فإلَهکم إلَه واحد فَلَه أسلموا..، یا: فَاذَا قَضَیتم مّنا سَکَکم فاذ کرواللَّه کذکرکم ءاباءکم أوأشدّ ذکرا» وامثال آن ناظر به همین دو عنصر اصلى است. تقرّب به خدا، ذکر ونماز وتسلیم واحرام وبه خود وخدا اندیشیدن وسعى و صفا را مى طلبد ودرنهایت زاد وتوشه ى تقوا را درکوله بار حاجى مى گذارد: «و تزوّدو افإنّ خیرالزّادالتّقوى و اتّقون یأاولى الالباب»
آدمی در میدانهای گوناگون زندگی، قربانی غفلت خویش است. هر جا غفلت هست انهدام اخلاقی و انحراف فکری و هزیمت روحی نیز هست و همین ضایعات است که به نویه خود میتواند علاوه بر اضمحلال شخصیت افراد انسان، شکست ملتها و فروپاشی تمدنها را نیز پدید آورد.
حج یکی از برترین تدابیر اسلام در غفلت زدایی است. بینالمللی بودن این مراسم، گویا این پیام را میرساند که امت اسلامی در هویت جمعی خود نیز، جدا از وظیفه فردی هر مسلمان، موظف به غفلت زدایی از خویشتن است.
عبادات و مناسک حج، فرصت میدهد که ما اسارت و وابستگی غفلت بار خود به لذت طلبی و هوس و تن آسایی را موقتا ترک کنیم. احرام و طواف و نماز و سعی و وقوف، ما را از یاد خدا سرشار و به حریم الهی نزدیک میکند، انس با خدا را در کام جان ما مینشاند.
حج از یک طرف مظهر معنویت است وقتى حُجّاج برمى گردند، با بارى از معنویت با خود مى آورند؛ یعنى سوغات روحیه و معنویت. هر وقت سخن از حجّ است، معنویت پراکنده مى شود. باید این طور باشد.
قسمتی از پیام رهبری به مناسبت حج
مستحبّات عمره
قبل از احرام
1 ـ پیش از احرام، در میقات غسل احرام کند.
هنگام احـرام
1 ـ در صورت امکان، پس از نماز ظهر مُحرم شود واگر امکان ندارد، پس از نماز واجب دیگر، و اگر آن هم ممکن نیست، پس از شش(1) یا دو رکعت نماز مستحبّى، و در رکعت اوّل پس از حمد، سوره توحید، و در رکعت دوّم سوره جحد }قُل یا أیُّها الکافِروُن{ را بخواند، و شش رکعت افضل است.
2 ـ پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد و بر پیغمبر و آل او صلوات بفرستد.
3 ـ هنگام پوشیدن دو جامه احرام بگوید:
«اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِیرَزَقَنِیمَا اُوارِیبِهِ عَوْرَتی، وَ اُؤَدِّیفِیْهِ فَرْضِی، وَأَعْبُدُ فِیْهِ رَبِّی، وَانْتَهِیفِیْهِ إِلى ما أَمَرَنِی، اَلْحَمْدُللهِِ الَّذِیقَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِی، وَأرَدْتُهُ فَأَعانَنِی، وَقَبِلَنِیوَلَمْ یَقْطَعْ بِی، وَ وَجْهَهُ أَرَدْتُ فَسَلَّمَنِی، فَهُوَ حِصْنِیوَکَهْفِیوَ حِرْزِیوَ ظَهْرِیوَ مَلاذِیوَ رَجائیوَ مَنْجایَ وَ ذُخْرِیوَ عُدَّتِیفیشِدَّتِیوَ رَخائِی».
مستحبّات تَلْـبیَه (لبّیک گفتن)
1 ـ پس از گفتن مقدار واجب تلبیه، مستحب است بگوید:
«لَبَّیْکَ ذَا الْمَعارِج لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ داعیاً إِلى دارِ السَّلامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ أَهْلَ الْتَّلْبِیَةِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا الجَلالِ وَ الاِْکْرامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ
1 ـ این نمازها، دور رکعتى خوانده مى?شود، با نیت نمازِ قبل ازاحرام.
تَسْتَغنِیْ و یُفْتَقَرُ إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إِلَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ ذَا النَّعْماءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ کَشَّافَ الْکُرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ یا کَرِیمُ لَبَّیْکَ».
2 ـ تلبیه?ها را در حال احرام تکرار کند به خصوص در این موارد:
وقت برخاستن از خواب.
بعد از هرنماز واجب و مستحب.
هنگام بالا رفتن از تلّ یا سرازیر شدن از آن.
وقت سوار شدن یا پیاده شدن.
آخــر شـب.
هنگام سحـر.
«قطع تلبیه»
کسى که براى عمره محرم شده است، وقتى که خانه هاى مکّه پیدا شد بنابر احتیاط واجب، تلبیه را قطع کرده و نباید لبیک بگوید.
برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به
1- آدرس اینترنتی: http://www.hadj.ir/fa/default.php?part=library&subject=fegh&subject2=manasek-mosavar&id=5#123
2- کتاب مناسک حج