عزت نفس از دیدگاه اخلاق و روایات اسلامی بدین معنا است که انسان آنقدر خودش را عزیز و بزرگ انگارد که حاضر نشود تن به پستی گناه و افعال و رفتار مغایر با شان انسان و ایمان بدهد. عزت نفس، یعنی , آن که آدمی شرافت و ارزش خود را بشناسد تا در برابر حوادث و در شرایط مختلف خود را حفظ کند. اگر دیوانه ای الماسی گران قدر در دست داشته باشد آن را به مفت از دست خواهد داد ولی شخص خردمند آن را حفظ خواهد کرد و جز به بهای واقعی , آن را نخواهد فروخت . آدمی اگر قدر خود را بداند آن را ارزان نخواهد فروخت . به قول سعدی : تو به قیمت ورای دو جهانیچه کنم قدر خود نمی دانی نیکو نهاد باش که پاکیزه پیکری چندت نیاز و آز دوانبد به بر و بحردریاب وقت خویش که دریای گوهری گر کیمیای دولت جاویدت آرزوستبشناس قدر خویش که گوگرد احمری ای مرغ پای بسته به دام هوای نفس کی بر هوای عالم روحانیان پری ؟ حال باید خود را شناخت . آدم خلیفه خدا بر زمین و مورد تکریم خداوند و… در حرکت به سوی کمال نامتناهی , »و ان الی ربک الرجعی «. چنین موجودی را نسزد که سر بر آستان مخلوقی فرود آورد و دست نیاز نزد این و آن دراز کند و یا خود را به ذلت معصیت و هوای نفس گرفتار سازد. آری راه تحصیل عزت شناخت ارزش وجودی انسان و کمال او و مسیری است که باید طی نماید. مهمترین عامل ایجاد این احساس خود شناسی و درک موقعیت ممتاز انسان و خود در هستی و همچنین درک استعداد بی نظیر انسان در قرب به خدا و خلافت او در زمین و همچنین قرب عملی به خدای متعال با عبادت و اطاعت است.انسان های عالم و مومن و متقی معمولا بسیار بزرگوار و با شخصیت هستند و افراد جاهل، گناه کار و خطا پیشه دارای شخصیتی متزلزل و حقیر می باشند.
شاید مهمترین اثری که گناه بر شخصیت انسان می گذارد، احساس حقارت و ذلت است. زیرا گناه ریشه در حب دنیا دارد و دنیا با همه عظمت اش در پیشگاه خداوند و عوالم دیگر هستی کوچک و حقیر است و باعث حقارت اهل دنیا می شود.
همنشینی با گناه کاران و انسان های حقیر و پست در این زمینه موثر است و در مقابل همنشینی با عالمان و بزرگان دینی و شخصیت های بزرگ علمی و دینی احساس کرامت و بزرگی را در انسان تقویت می نماید.
کسی که خود را پاک می داند و بر این اعتقاد است که باید به مقام عالی انسانی برسد هرگز به خود اجازه خطا نمی دهد. کسی که خود را بزرگوار می انگارد هرگز به کارهای پست تن در نمی دهد. پستی و رفتار ناهنجار معمولا از کسانی صادر می شود که برای خود ارزشی قایل نیستند. علی (ع) در روایت فرموده است: من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه. کسی که خودش را بزرگ می انگارد, خویش را با گناه خوار و خفیف نمی سازد. غررالحکم, حدیث 8730
على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى سلام الله علیه فرمود: نفس خویش را عزیزبشمار و به هیچ پستى و دنائتى تن مده گرچه عمل پست، تو را به تمنیاتت برساند،زیرا هیچ چیز با شرافت نفس برابرى نمى کند و (به جاى عزت از دست داده) عوضى همانند آن نصیبت نخواهد شد، و بنده دیگران نباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. امام على (ع): «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الى الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا».
و نیز فرمود: کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد هرگز آن را با پلیدى گناه، خوار و پست نخواهد ساخت.امام على (ع): «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه ».
و نیز فرمود: کسى که فرومایه و دنى النفس است از کارهاى پست جدایى ندارد. امام على (ع): «النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات ».
عرت نفس یعنی عزت و بزرگی و عظمت نفس خود را حفظ کردن و تن ندادن به ذلت و اموری که شأن انسان را به پایین می آورد.
به طور خلاصه علم و عمل به شخصیت انسان بزرگی و عزت می دهد و در مقابل نادانی و گناه باعث حقارت نفس آدمی می شود. انسان های بزرگ به خصوص معصومین(ع) از بالاترین درجه عزت نفس برخوردار بوده اند و هر کسی به مقدار عظمت و بزرگی شخصیت اش عزت نفس دارد و تن به هر کار پستی نمی دهد.
مطالعه کتاب های انسان شناسی شهید مطهری و هم چنین آثار علامه جعفری و علامه حسن زاده آملی را به شما توصیه می کنیم .
برای مطالعه بیشتر ر . ک : 1) معراج السعاده، مرحوم نراقی 2) قلب سلیم، شهید دستغیب بنابراین تکبر در مقابل تواضع و فروتنی است اما عزت نفس در مقابل رذالت و سبکی است، لذا هر جا که انسان در برابر گناه و ذلت پول مداری خودش را حفظ کرد این نشانه عزت نفس و مناعت طبع است. اما هر جا انسان در هنگام خدمت به مردم و سازگاری با اطرافیان پیش قدم نشد و برای خود جایگاه ویژه قایل شد نشانه تکبر است. در کتاب های اخلاق علت تکبر را حسد و کینه و خودبرتری بینی گفته اند (فیض کاشانی، محسن، محجه البیضا، ج 6، ص 245). لذا برای تشخیص تکبر از عزت نفس می توان هم به عوامل تحریک کننده رفتار و هم به آثار رفتار توجه کرد و هنجار یا ناهنجاری آن را تشخیص داد. 3- تهذیب نفس یا خودسازی، ابراهیم امینی.
شاید مهمترین اثری که گناه بر شخصیت انسان می گذارد، احساس حقارت و ذلت است. زیرا گناه ریشه در حب دنیا دارد و دنیا با همه عظمت اش در پیشگاه خداوند و عوالم دیگر هستی کوچک و حقیر است و باعث حقارت اهل دنیا می شود.
همنشینی با گناه کاران و انسان های حقیر و پست در این زمینه موثر است و در مقابل همنشینی با عالمان و بزرگان دینی و شخصیت های بزرگ علمی و دینی احساس کرامت و بزرگی را در انسان تقویت می نماید.
کسی که خود را پاک می داند و بر این اعتقاد است که باید به مقام عالی انسانی برسد هرگز به خود اجازه خطا نمی دهد. کسی که خود را بزرگوار می انگارد هرگز به کارهای پست تن در نمی دهد. پستی و رفتار ناهنجار معمولا از کسانی صادر می شود که برای خود ارزشی قایل نیستند. علی (ع) در روایت فرموده است: من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه. کسی که خودش را بزرگ می انگارد, خویش را با گناه خوار و خفیف نمی سازد. غررالحکم, حدیث 8730
على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى سلام الله علیه فرمود: نفس خویش را عزیزبشمار و به هیچ پستى و دنائتى تن مده گرچه عمل پست، تو را به تمنیاتت برساند،زیرا هیچ چیز با شرافت نفس برابرى نمى کند و (به جاى عزت از دست داده) عوضى همانند آن نصیبت نخواهد شد، و بنده دیگران نباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. امام على (ع): «اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الى الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا».
و نیز فرمود: کسى که نفس شرافتمند و با عزت دارد هرگز آن را با پلیدى گناه، خوار و پست نخواهد ساخت.امام على (ع): «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه ».
و نیز فرمود: کسى که فرومایه و دنى النفس است از کارهاى پست جدایى ندارد. امام على (ع): «النفس الدنیه لاتنفک عن الدنائات ».
عرت نفس یعنی عزت و بزرگی و عظمت نفس خود را حفظ کردن و تن ندادن به ذلت و اموری که شأن انسان را به پایین می آورد.
به طور خلاصه علم و عمل به شخصیت انسان بزرگی و عزت می دهد و در مقابل نادانی و گناه باعث حقارت نفس آدمی می شود. انسان های بزرگ به خصوص معصومین(ع) از بالاترین درجه عزت نفس برخوردار بوده اند و هر کسی به مقدار عظمت و بزرگی شخصیت اش عزت نفس دارد و تن به هر کار پستی نمی دهد.
مطالعه کتاب های انسان شناسی شهید مطهری و هم چنین آثار علامه جعفری و علامه حسن زاده آملی را به شما توصیه می کنیم .
برای مطالعه بیشتر ر . ک : 1) معراج السعاده، مرحوم نراقی 2) قلب سلیم، شهید دستغیب بنابراین تکبر در مقابل تواضع و فروتنی است اما عزت نفس در مقابل رذالت و سبکی است، لذا هر جا که انسان در برابر گناه و ذلت پول مداری خودش را حفظ کرد این نشانه عزت نفس و مناعت طبع است. اما هر جا انسان در هنگام خدمت به مردم و سازگاری با اطرافیان پیش قدم نشد و برای خود جایگاه ویژه قایل شد نشانه تکبر است. در کتاب های اخلاق علت تکبر را حسد و کینه و خودبرتری بینی گفته اند (فیض کاشانی، محسن، محجه البیضا، ج 6، ص 245). لذا برای تشخیص تکبر از عزت نفس می توان هم به عوامل تحریک کننده رفتار و هم به آثار رفتار توجه کرد و هنجار یا ناهنجاری آن را تشخیص داد. 3- تهذیب نفس یا خودسازی، ابراهیم امینی.