من دانشجوی پزشکی سال دوم هستم با خانواده ۴ نفره، پدرم دبیر و مادرم خانه دار. ما نه خونه داریم نه ماشین و کل سرمایمون ۱۵ میلیون است. پدرم رفتار خوبی با مادرم نداره و از اونجایی که می ترسه فوت کنه و ما آلاخون بشیم، می خواد من و خواهرم هر چه زودتر ازدواج کنیم. چندی پیش یه خواستگار واسه من اومد که لیسانس بود با حقوق خیلی کم من ازش خوشم نیومد ولی پدر و مادرم اصرار زیادی دارن که من باهاش ازدواج کنم اونا به من استرس زیادی وارد کردند. پدرم می گه اگه باهاش ازدواج نکنی ترشیده می شی و من رو همش نفرین می کنه و فحش میده مادرم می گه که فقط اخلاق، ولی به نظر من اخلاق شرط لازم نه کافی من دوس دارم با دلخواهم ازدواج کنم کسی که من و رشتم رو درک کنه پول واسم مهم نیست ولی من الآن ناامید شدم من نه زشتم نه قد کوتاه، خوش تیپ هستم به نظر شما چه کنم من با این وضع نمی تونم با دلخواهم ازدواج کنم؟

تردیدى نیست که رضایت باطنى و واقعى دختر و پسر در ازدواج شرط اساسى و غیرقابل اغماض است و تا دختر و پسر همدیگر را نپسندند و تفاهم و توافق نداشته باشند ازدواج و زندگى مشترک معنى و مفهومى پیدا نخواهد کرد و خانواده ها در این زمینه باید خویشتن دارى کافى را داشته باشند و به نظرات معقول و صحیح فرزندشان احترام بگذارند و آنها را به ازدواج مجبور نکنند و اجازه دهند در انتخاب همسر و شریک زندگى شان آزادانه عمل کنند و حق انتخاب را از آنها سلب نکنند ولى دختران و پسران جوان نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که: این حق و آزادى نباید آنها را به وسواس، اشکال تراشى و بلندپروازى بکشاند. به هر حال شما هستید که باید انتخاب کنید ولى باید موقعیت و شرایط اقتصادى و اجتماعى خود و خانواده تان را در نظر بگیرد. چه بسیار افرادى که در اثر بلندپروازى و بهانه جویى هاى غیرمعقول خواستگاران و دختران مناسبى را از دست داده اند و گاهى تا آخر عمر از نعمت بزرگ تشکیل خانواده محروم گشته اند. آرى، اگر والدین شماخود را به ازدواجى که صلاح شما نیست وادار و مجبور مى کنند و افراد باتجربه و عاقل فامیل و یا افراد باصلاحیتى که تواناى اظهار نظر در این قبیل موضوعات دارند، آن را غیرمعقول مى دانند، نباید به چنین ازدواجى تن داد .
اما براى رهایى از طعنه هاى پدر و مادر مى توان از راه کارهاى زیر بهره جست:

1-هرچندکه مخالفت با خواسته والدین توام با فشارهای روحی و روانی می باشد ولی مطمئن باشید که این آزار و اذیت ها کوتاه مدت است و بعد از مدتی به خاطره تبدیل خواهد شد . حتما دیده اید که وقتی هوا طوفانی می شود کسانی که در مسیر آن قرار گرفته اند سر را به زیر می اندازند تا به سلامت از آن بگذرند در این طوفان روانی هم که بعد از خواستگاری آن جوان از شما کرده شما نیز باید همین کار را انجام دهید مطمئن باشد که عمر طوفان طولانی نخواهد بود.
2. موضوع «تن ندادن به ازدواج اجبارى» را در یک محیط و فضاى دوستانه و منطقى با یکى از پدر یا مادر مطرح کنید و از آنها دلیل اجبار و تحمیلشان را جویا شوید و ضمن احترام گذاشتن به نظراتشان از آنها بخواهید دلایلشان را برایتان توضیح دهند و شما نیز با کمال ادب و احترام نقطه نظرات خود را برایشان بازگو کنید شاید بتوانید یکى از دو طرف، طرف دیگر را راضى کند و از کشمکش ها و طعنه ها جلوگیرى نمایید. لازم به ذکر و تأکید است در چنین گفتگوى دوستانه ی از هرگونه کم احترامى یا بى ادبى جدا خوددارى کنید و با کمال سعه صدر و از روى فروتنى و تواضع تمام به حرفهاى آنها گوش دهید و در پایان بخواهید اگر مى خواهید من به چنین ازدواجى تن دهم لااقل به من طعنه نزنید و یا زندگى آینده ام را تباه نکنید چرا که چنین و چنان است و دلایل قانع کننده خود را به آرامى براى آنها بازگو نمایید و از هرگونه مشاجره و بلند صحبت کردن خوددارى نمایید. ولی اگر در هنگام حرف زدن نمی توانید به راحتی حرف خود را بزنید با حوصله و توجه به همه شرایط , نامه ای را خطاب به آنها بنویسید و ضمن تشکر از تمام زحماتی که نسبت به شما متحمل شده اند دلایل مخالفت خود را بنویسید.
3- موضوع را از طریق یکى از نزدیکان و یا افراد با نفوذ محل و شخصیت های با تجربه اى که مورد احترام شما و خانواده محترمتان مى باشد در میان بگذارید و از آنها کمک بخواهید و در خواست نماییددر این باره پادرمیانى کند و سخن و خواسته تان را به گوش پدر و مادرتان برساند و عدم تمایل درونى به چنین ازدواج اجبارى را به آنها اعلام کند و او نیز از والدینتان بخواهد که از طعنه زدن به شما خوددارى نمایند
4. می دانید که کلید همه مشکلات به دست خالق هستی است و او دوست دارد در هر مشکلی که برای بنده اش پیش می یاد از او یاری بخواهد همچنانکه هر روز در سوره نماز می خوانیم ایاک نعبد و ایاک نستعین بنابراین گاهی در خلوت با خداوند مناجات کنید و از او بخواهید که فردی را در مسیر شما قرار دهد که بتواند خوشبختی را برای شما به ارمغان بیاورد مطمئن باشید که دعاهای شما بی نتیجه نخواهد بود.
5. آخرین مرحله این است که در دیدارهای بعدی عدم علاقه خود را به آن جوان بگویید . مطمئن باشید هیچ پسری حاضر نمی شود با دختری ازدواج کند که هیچ علاقه ای به او ندارد البته از او خواهش کنید که این نکته را به خانواده منتقل نکند تا انصراف به حساب او گذاشته شود.
در پایان توجهتان را به این نکته جلب مى کنیم که هر چند از طعنه هاى پدر و مادرتان در رنج هستید ولى بدانید که اگر در چنین موقعیت بیشتر به آنها احترام بگذارید و ادب لازم را رعایت کرده و بیشتر به آنها کمک نمایید واظهار فروتنى و تواضع داشته باشید هم ثواب و اجر بیشترى دارید و هم در جلب نظر آنها و کاستن از اصرارشان نسبت به ازدواج اجبارى و همچنین کاهش طعنه هاى آنها موفق تر خواهید بود قدر و منزلت والدین در عرف جامعه دینى ما و هم از نظر دستورات اسلامى بسیار بالاست و هر چه به آنها نیکى کنیم قطره اى است در برابر دریاى زحمات آنها. حال اگر نقطه نظراتشان را به گونه اى خاص (طعنه و…) به شما منتقل مى کنند هرگز فرزندان نباید مقابله به مثل کنند و یا تحملشان به پایان برسد و یا… بلکه در برابر اینگونه گفتارها و حرکات آنها، براى جلب نظرشان بیشتر به آنها نیکى کرد و رمز موفقیت تان در احترام و ادب و کمک بیشتر به آنهاست.