شهوت به معنای میل است. به معنای خواسته های نفسانی و میل به نیازهای طبیعی در انسان است که گاهی حالت افراطی به خود می گیرد. مانند: خوردن، آشامیدن و پوشیدن، مسکن، مرکب، میل جنسی، تمایل به جایگاه، و منصب اجتماعی یعنی ثروتمندی و مقامات دنیوی را که مطابق میل و خواسته ی نفس است شهوات گویند.
شکی نیست که این امور از لوازم زندگی انسان است بطوری که بدون آنها زندگی یا اصلاً نمی شود یا کمبود دارد.
برخی مطلقا به دیده مذمت به این امور می نگرند. این دیدگاه درست نیست, زیرا اینها اموری است که خداوند در نهاد آدمی قرار داده و لازمه حیات این جهانی است، بنابراین همه آنها در تحت شرائطی پسندیده و مورد امر تشریعی الهی است ، چیزی که مذموم و ناپسند است و مورد نهی واقع شده ، بی بندوباری در آنها و خروج از حالت اعتدال، و عدم رعایت حلال و حرام است.
هوی به معنای میل نفس است و به گفته برخی اهل لغت مثل صاحب قاموس در میل مذموم و ممدوح هر دو به کار می رود اما در قرآن و روایات بیشتر در خواهش های مذموم به کار رفته است مانند آیه 🙁 و لا تتبع اهواء الذین کذبوا بآیاتنا ، انعام 150) و آیه : ا فرایت من اتخذ الهه هواه (جاثیه : 23) و : و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی ( نازعات : 40) و گاهی در میل و خواهش ممدوح به کار رفته است ، مانند آیه 37 ابراهیم 🙁 فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم ) . برخی معتقدند که خواهش نفس را از آن جهت هوی نامیده اند که انسان را به عذاب آخرت و مهلکه دنیا ساقط می کند چنان که راغب اصفهانی آن را از بعضی نقل کرده است یعنی در حقیقت هوی را از هوی(به ضم هاء و فتح آن و تشدید یاء )گرفته اند که به معنای سقوط کردن است و همین معنا در آیه اول سوره نجم مراد است که می فرماید : و النجم اذا هوی . بنا بر می توان گفت که شهوت و هوی تقریبا به یک معنا هستند و مترادف می باشند و هر دو هم در موارد مذموم به کار می روند و هم در موارد ممدوح هر چند استعمال آنها در آیات و روایات در موارد مذموم بیشتر است .
شکی نیست که این امور از لوازم زندگی انسان است بطوری که بدون آنها زندگی یا اصلاً نمی شود یا کمبود دارد.
برخی مطلقا به دیده مذمت به این امور می نگرند. این دیدگاه درست نیست, زیرا اینها اموری است که خداوند در نهاد آدمی قرار داده و لازمه حیات این جهانی است، بنابراین همه آنها در تحت شرائطی پسندیده و مورد امر تشریعی الهی است ، چیزی که مذموم و ناپسند است و مورد نهی واقع شده ، بی بندوباری در آنها و خروج از حالت اعتدال، و عدم رعایت حلال و حرام است.
هوی به معنای میل نفس است و به گفته برخی اهل لغت مثل صاحب قاموس در میل مذموم و ممدوح هر دو به کار می رود اما در قرآن و روایات بیشتر در خواهش های مذموم به کار رفته است مانند آیه 🙁 و لا تتبع اهواء الذین کذبوا بآیاتنا ، انعام 150) و آیه : ا فرایت من اتخذ الهه هواه (جاثیه : 23) و : و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی ( نازعات : 40) و گاهی در میل و خواهش ممدوح به کار رفته است ، مانند آیه 37 ابراهیم 🙁 فاجعل افئده من الناس تهوی الیهم ) . برخی معتقدند که خواهش نفس را از آن جهت هوی نامیده اند که انسان را به عذاب آخرت و مهلکه دنیا ساقط می کند چنان که راغب اصفهانی آن را از بعضی نقل کرده است یعنی در حقیقت هوی را از هوی(به ضم هاء و فتح آن و تشدید یاء )گرفته اند که به معنای سقوط کردن است و همین معنا در آیه اول سوره نجم مراد است که می فرماید : و النجم اذا هوی . بنا بر می توان گفت که شهوت و هوی تقریبا به یک معنا هستند و مترادف می باشند و هر دو هم در موارد مذموم به کار می روند و هم در موارد ممدوح هر چند استعمال آنها در آیات و روایات در موارد مذموم بیشتر است .