ظاهرا پرسشگر محترم برخی روایات را درست ترجمه نکرده است:
در روایت 1 باب 43 ص868 می خوانیم که امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: « من جَدّدَ قبرا او مثل مثالا فقد خرج عن الاسلام؛ کسی که قبری را تجدید کند و یا تمثالی بسازد از اسلام خارج شده است.»
جَدّ به معنای نبش قبر و قبری را دوباره قبر قرار دادن است یعنی یکبار در قبری مرده ای دفن شده آن را نبش کنند و دوباره مرده دیگری در آن دفن نمایند.
در برخی روایات به جای جدّد، حدث دارد که معنای آن این است که قبری را دوباره برای میت دیگر قبر قرار دهند.
و یا خَدّد دارد که آن هم به معنای شکافتن قبر است.(وسایل الشیعه، حر عاملی، بیروت داراحیاء التراث العربی، ج2، ص868، روایت1 باب43) در نتیجه این روایت و امثال آن ربطی به تعمیر قبر و یا ترفیع آن ندارد.
در ص869 2 روایت از سکونی نقل شده است که امام صادق(ع) از امیرمؤمنان(ع) و او از رسول خدا(ص) نقل کرده که پیامبراکرم(ص) فرمود: « بعثنی رسول الله(ص) الی المدینه فقال: لاتدع صوره الا محوتها و لا قبرا الا سویته و لا کلبا الا قتلته(همان، ص869، روایت2)؛ رسول خدا(ص) مرا به مدینه فرستاد سپس فرمود: تمام صورتها( و تصویرها) را از بین ببرم و قبرها را همسان زمین سازم، و سگ ها را به قتل برسانم.»
این روایت اولا از طریق سکونی نقل شده است که خود سنی است. ثانیا روایاتی داریم که مربع ساختن قبر را جایز می داند، و این روایت نمی تواند با آن روایات معارضه کند. اما در روایت 802 که ا زگچ کاری نهی کرده، خود مرحوم صاحب وسائل جواب داده که اولا روایاتی داریم که گچکاری و محکم کاری قبر را جایز می داند.
ثانیا: نهی از عمارت قبور مخصوص غیر قبر پیامبراکرم(ص) و ائمه(ع)است و نسبت به قبور امامان(ع) و پیامبر(ص) سفارش شده که تعمیر و آباد گردد.(همان، 870)
و وهابیان بیش از همه نسبت به امامان حساسیت نشان داده اند و قبور آنها را تخریب نموده اند. از این گذشته آنچه بیشتر مورد اختلاف شیعه با وهابیان است زیارت اهل بیت و توسل به امامان(ع) است. افزون بر آن قرآن مجید بنا و مسجد سازی بر قبر را در داستان اصحاب کهف تقریر و تایید نموده است. در روایات شیعه و در برخی روایات اهل سنت نیز بر احیای قبور اولیائ خدا سفارش شده است. و دلایل عقلی ,قرآنی و تاریخی بر درستی آن دلالت دارد.
در روایت 1 باب 43 ص868 می خوانیم که امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: « من جَدّدَ قبرا او مثل مثالا فقد خرج عن الاسلام؛ کسی که قبری را تجدید کند و یا تمثالی بسازد از اسلام خارج شده است.»
جَدّ به معنای نبش قبر و قبری را دوباره قبر قرار دادن است یعنی یکبار در قبری مرده ای دفن شده آن را نبش کنند و دوباره مرده دیگری در آن دفن نمایند.
در برخی روایات به جای جدّد، حدث دارد که معنای آن این است که قبری را دوباره برای میت دیگر قبر قرار دهند.
و یا خَدّد دارد که آن هم به معنای شکافتن قبر است.(وسایل الشیعه، حر عاملی، بیروت داراحیاء التراث العربی، ج2، ص868، روایت1 باب43) در نتیجه این روایت و امثال آن ربطی به تعمیر قبر و یا ترفیع آن ندارد.
در ص869 2 روایت از سکونی نقل شده است که امام صادق(ع) از امیرمؤمنان(ع) و او از رسول خدا(ص) نقل کرده که پیامبراکرم(ص) فرمود: « بعثنی رسول الله(ص) الی المدینه فقال: لاتدع صوره الا محوتها و لا قبرا الا سویته و لا کلبا الا قتلته(همان، ص869، روایت2)؛ رسول خدا(ص) مرا به مدینه فرستاد سپس فرمود: تمام صورتها( و تصویرها) را از بین ببرم و قبرها را همسان زمین سازم، و سگ ها را به قتل برسانم.»
این روایت اولا از طریق سکونی نقل شده است که خود سنی است. ثانیا روایاتی داریم که مربع ساختن قبر را جایز می داند، و این روایت نمی تواند با آن روایات معارضه کند. اما در روایت 802 که ا زگچ کاری نهی کرده، خود مرحوم صاحب وسائل جواب داده که اولا روایاتی داریم که گچکاری و محکم کاری قبر را جایز می داند.
ثانیا: نهی از عمارت قبور مخصوص غیر قبر پیامبراکرم(ص) و ائمه(ع)است و نسبت به قبور امامان(ع) و پیامبر(ص) سفارش شده که تعمیر و آباد گردد.(همان، 870)
و وهابیان بیش از همه نسبت به امامان حساسیت نشان داده اند و قبور آنها را تخریب نموده اند. از این گذشته آنچه بیشتر مورد اختلاف شیعه با وهابیان است زیارت اهل بیت و توسل به امامان(ع) است. افزون بر آن قرآن مجید بنا و مسجد سازی بر قبر را در داستان اصحاب کهف تقریر و تایید نموده است. در روایات شیعه و در برخی روایات اهل سنت نیز بر احیای قبور اولیائ خدا سفارش شده است. و دلایل عقلی ,قرآنی و تاریخی بر درستی آن دلالت دارد.