انسان به گونه ای خلق شده که ذاتا سود جو و طماع است و میل او به سوی مادیات و حتی گرایش او به طرف کمالات و تعالی معنوی و انسانی نیز ناشی از همین خصیصه است . البته حرکت بر اساس این حس و میل ،تا مراحلی از سیر تکاملی است و در مراحل عالی تر و بالا تر هیچ انگیزه و محرکی به جز رضای الهی و عبودیت محض و بندگی خالصانه و بدون چشمداشت ،انسان سالک و رهرو طریق بندگی و قرب به حق را به جلو نمی برد و حرکت نمی دهد . انجام وظایف بندگی و تکالیف الهی به خاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم نمودی از حرکت و عمل بر اساس جلب سود و دفع زیان است و البته چنین حرکت و عملی در حد خود و برای انسان های معمولی بسیار ا رزشمند و مهم است زیرا بسیاری از انسان ها این مطلب را باور ندارند و شوق به بهشت و خوف از عذاب و جهنم آنها را به سوی انجام اعمال خیر وترک گناهان و زشتی ها نمی راند . اما برخی از انسان های والا و با بصیرت و اهل معرفت و شناخت عمیق از پروردگار از دایره سود و زیان فراتر رفته و تنها محبت الهی و اهلیت پروردگار برای پرستش و بندگی آنها را به عبادت و بندگی وادار می سازد . این واقعیت در روایات متعددی که تقریبا مضمون واحدی دارند منعکس شده است ؛ در این روایات، اهل عبادت و بندگی خداوند به سه گروه تقسیم شده اند:گروهی که خدا را از روی ترس عبادت می کنند و این عبادت بندگان است و گروهی خدا را به طمع ثواب عبادت می کنند و این عبادت اجیر شدگان است و بعضی خداوند را از روی محبت به او (و طبق روایتی دیگر از روی شکر )عبادت می کنند و این عبادت احرار و آزادگان است . { میزان الحکمه ، ج 6 ، ماده عبد }