راه معرفت را دوگونه مى توان پیمود: یکى ساده و ابتدایى – که براى همگان میسور است – و دیگرى اساسى و عمیق:
الف) راه اول عبارت از این است که شخص بدون پرداختن به کاوش هاى ژرف نظرى و علمى و با اتکا به اطمینانی که از طریق معرفت فطری نسبت به اعتقادات خویش دارد، به یک سرى اعمال واوراد و اذکار مشغول مى شود و از ارتکاب معاصى اجتناب کند و به انجام دادن وظایف دینى مبادرت ورزد. بدیهى است چنین شخصى بر اثر مداومت بر امور یاد شده، مختصر نورانیتى کسب مى کند و ممکن است حالات خوشى نیز به او دست دهد.
ب ) راه دوم عبارت است از چنگ زدن به عرفان و آن به دو قسم نظرى و عملى تقسیم مى شود:
1
– عرفان نظرى:
این است که شخص ابتدا به فراگیرى یک دوره کلاسیک منطق و سپس به تحصیل در رشته فلسفه بپردازد تا بر نحله ها و مکتب ها و عقاید فلسفى مطلع گردد. آن گاه کم کم با فراگیرى منظم متون عرفان نظرى که عبارت است از: تمهیدالقواعد، شرح فصوص قیصرى، مصباح الانس و…، بر مسائل و مطالب عرفانى اطلاع حاصل نماید.
2
-عرفان عملى:
آن است که شخص سالک ابتدا، ظاهر و باطن خود را از هرگونه آلودگى به گناهان و رذایل اخلاقى پاک کند و هم زمان به اعمال و وظایف شرعى خویش پایبند باشد تا کم کم به مدد الهى، انوار عرفانى و ملکوتى بر قلب او بتابد و به صفات ربوبى و اسماى الهى متصف گردد. کتاب هایى که در زمینه عرفان عملى نگاشته شده فراوان است از جمله: منازل السایرین، مقامات معنوى، مصباح الشریعه. بدیهى است که سالک محقق باید تحت تربیت مربى، هم به عرفان نظرى بپردازد و هم به عرفان عملى؛ زیرا پیمودن راه عرفان نظرى بدون داشتن عرفان عملى گاه بسیار خطرناک است و شخص را به مرز کفر و شرک مى کشاند. نیز پیمودن راه عرفان عملى بدون داشتن عرفان نظرى، موجب قشرى گرى و درویش مآبى است.