خانه » همه » مذهبی » آیا مسیحی یا سنی هم شفاعت می شوند یا خیر؟ برزخ و قیامت آنها چگونه است؟

آیا مسیحی یا سنی هم شفاعت می شوند یا خیر؟ برزخ و قیامت آنها چگونه است؟

شفاعت از ماده «شفع» به معناى «زوج» در مقابل ماده «وتر» به معناى «فرد» گرفته شده است و به معناى این است که شخصى در کنار شخص دیگر قرار گیرد و با وساطت خود، او را در رسیدن به خواسته و حاجتش یارى دهد.
شفاعت در محاورات عرفى و گفت و گوى روزمره مردم، غالباً به معناى وساطت و درخواست شخص آبرومندى از بزرگى، براى عفو مجرمى یا ترفیع درجه و پاداش خدمت گزارى، به کار مى رود.
در حقیقت شخصى که متوسل به شفاعت مى شود، نیروى خود را به تنهایى کافى نمى بیند؛ به این جهت نیروى خود را با نیروى شفیع ضمیمه نموده و در نتیجه آن را مضاعف مى کند تا به آنچه مى خواهد نایل شود.
معناى اصطلاحى شفاعت
شفاعت عبارت است از وساطت یک مخلوق میان خداوند و مخلوقى دیگر؛ چه در دنیا و چه در آخرت؛ چه وساطت در رسانیدن خیر و چه وساطت در دفع شر و ضرر.
یکى از مظاهر رحمت واسعه خداوند، مغفرت و آمرزش است. مغفرت و آمرزش الهى مانند هر رحمت دیگر او، از طریق مجارى خاص و براساس قانون و نظام اسباب و مسببات به بندگان مى رسد. به عنوان مثال، همان گونه که رحمت هدایت الهى، از طریق وسایط به مردم مى رسد و انبیا و وحى و کتاب هاى آسمانى که براى هدایت مردم فرستاده شده اند، وسایط هدایت و واسطه خروج از ظلمات به نور هستند؛ رحمت و مغفرت و آمرزش الهى نیز از طریق مجارى خاصى به مردم مى رسد؛ یعنى، فیض مغفرت الهى نیز از قانون و نظام اسباب و مسببات مستثنا نیست و از طریق اسباب و وسایط به بندگان مى رسد.
شفاعت در مغفرت، عبارت است از: «وساطت در رسیدن مغفرت و آمرزش الهى به بندگان گنه کار». بنابراین حقیقت شفاعت، رسیدن فیض مغفرت وآمرزش الهى از طریق مجارى و اسباب آن، به بندگان است.
به تعبیر استاد شهید مطهرى: «شفاعت»، در حقیقت همان مغفرت الهى است که وقتى به خداوند – که منبع و صاحب خیرها و رحمت ها است نسبت داده مى شود، با نام «مغفرت» خوانده مى شود و هنگامى که به وسایط و مجارى رحمت منسوب مى گردد، نام «شفاعت» به خود مى گیرد. (مطهرى، مرتضى، مجموعه آثار، ج 1، ص 259.)
بنابراین در شفاعت، شفیع میان خداوند و بنده گنه کار واسطه شده و سبب مى شود که آمرزش و مغفرت الهى، شامل حال انسان گنه کار بشود. ممکن است این شفاعت در دنیا باشد و در همین دنیا مغفرت الهى شامل حال گنه کار گردد (مانند شفاعت توبه) و ممکن است در آخرت و روز رستاخیز باشد (مانند شفاعت اولیاى الهى براى گنه کاران در روز قیامت).
شرایط شفاعت
شفاعت اولیاى الهى در روز قیامت براى گنه کاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهى، بدون حساب نیست؛ بلکه اینکه کسانى مورد شفاعت قرار گیرند، متوقف بر شرایطى است که در آیات و روایات بیان شده است.
1. رضایت خداوند: همان گونه که گذشت، شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. شفاعت، فیض مغفرت الهى است که مانند تمام فیوضات، از جانب خدا اعطا مى شود و شفیعان اسباب و وسایط و مجارى این فیض هستند. فیاض و اعطا کننده این رحمت خداوند است. به همین جهت در آیات و روایات، شرط اصلى و اساسى شفاعت این است که مورد رضایت و پسند خداوند باشد.
شفیعان کسانی اند که خداوند آنان را براى این امر پسندیده و به آنان اجازه شفاعت داده است: «یومئذ لا تنفع الشفاعه الا من اذن له الرحمان و رضى له قولا ؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر کسى که خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او رابپسندد» (طه (20)، آیه 109.)
شفاعت شوندگان نیز کسانی اند که مورد رضایت و پسند خداوند باشند. «ولا یشفعون الا لمن ارتضى ؛ [شفیعان ]شفاعت نمى کنند، مگر براى کسى که مورد رضایت و پسند خداوند باشد»(انبیاء (21)، آیه 28.) یعنى، شفاعت شفیعان در حق کسى مؤثر واقع مى شود که به مقام ارتضاى الهى نایل آمده باشد. پس، هم اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى او است و هم شفیعان راخداوند براى این مقام تعیین کرده و هم شفاعت شوندگان کسانی اند که خداوند مى خواهد.
2. گنه کارانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که گناهان آنان، اصل ایمان شان را به خطر نیفکنده باشد. به همین جهت در منابع دینى آمده است که کافر و مشرک در روز قیامت شفاعت نمى شوند و شفاعت شفیعان به حال آنان سودى نخواهد داشت.
شفاعت ائمه(ع) روز قیامت براساس قانون کلى شفاعت است، لذا باید دید شرایط شفاعت چیست؟
شرایط شفاعت: شفاعت اولیاى الهى در روز قیامت براى گنه کاران و واسطه شدن آنان در رساندن رحمت، مغفرت و آمرزش الهى بدون حساب نیست بلکه این که کسانى مورد شفاعت قرار گیرند متوقف بر شرایطى است که در آیات و روایات بیان شده است.
1- رضایت خداوند: باید توجه داشت که شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. شفاعت فیض مغفرت الهى است که مانند تمام فیوضات از جانب خدا اعطا مى شود و شفیعان اسباب و وسائط ومجارى این فیض هستند. فیاض و اعطا کننده این رحمت خداوند است. به همین جهت در آیات و روایات شرط شفاعت این است که شفیعان مورد رضایت و پسند خداوند باشد. شفیعان کسانى هستند که خداوند آنان را براى این امر پسندیده و به آنان اجازه شفاعت داده است «یومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضى له قولا؛ در آن روز شفاعت سودى ندارد مگر کسى که خداى رحمان به او اجازه دهد و سخن او را بپسندد» (طه آیه 109).
شفاعت شوندگان نیز کسانى هستند که مورد رضایت و پسند خداوند باشند «ولا یشفعون الا لمن ارتضى؛ (شفیعان) شفاعت نمى کنند مگر براى کسى که مورد رضایت و پسند خداوند باشد» انبیا، آیه 28). یعنى شفاعت شفیعان در حق کسى موءثر واقع مى شود که به مقام ارتضاى الهى نایل آمده باشد. یعنى هم اصل شفاعت از سوى خداوند و اعطاى اوست و هم شفیعان را خداوند براى این مقام تعیین کرده و هم شفاعت شوندگان کسانى هستند که خداوند مى خواهد.
2- گنه کارانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که گناهان آنان اصل ایمانشان را به خطر نیفکنده باشد. به همین جهت در منابع دینى آمده است که کافر و مشرک در روز قیامت شفاعت نمى شوند و شفاعت شفاعت کنندگان به حال آنان سودى نخواهد داشت. قال رسول الله(ص): «الشفاعة لاتکون لاهل الشک والشرک و لا لاهل الکفر والجحود بل یکون للموءمنین من اهل التوحید؛ شفاعت براى تردید کنندگان و مشرکین و کافرین نیست بلکه براى موءمن موحد است» (میزان الحکمه ج 5 ص 117).
3- گنه کارانى مورد شفاعت قرار مى گیرند که مطیع دستورات خدا و رسول و امامان باشند. در منابع دینى شرط این که شفاعت شامل حال بنده گنه کار بشود عمل کردن به احکام و دستورات دین ذکر شده است. کسى که روش و بناى عملى اش اطاعت از خدا و فرستادگان او بوده لکن گهگاهى دچار لغزش و خطا شده است قابلیت و استحقاق شمول رحمت، مغفرت و آمرزش الهى را در روز قیامت از طریق وسائط و مجارى آن یعنى شفاعت شفیعان خواهد داشت. امام صادق(ع) مى فرماید: «هر کس دوست دارد شفاعت شافعین در مورد او سودمند واقع شود باید در صدد جلب رضایت خداوند برآید و بدانید هیچ کس رضایت خداوند را جلب نخواهد کرد مگر با اطاعت از خدا و پیامبر و اولیاى الهى از آل محمد» (بحارالانوار ج 78ص 220). اهمیت عمل به احکام و وظایف دینى در شمول شفاعت به حدى است که حتى سبک شمردن و اهمیت ندادن به آن سبب محرومیت از شفاعت مى شود.
رسول اکرم(ص) مى فرماید: «لاینال شفاعتى من استخف بصلوته»؛ شفاعت من به کسى که نمازش را سبک بشمارد نمى رسد میزان الحکمه ج 5ص 117).
امام صادق(ع) مى فرماید: «لاتنال شفاعتنا من استخف بالصلوه»؛ شفاعت ما به کسى که نماز را سبک بشمارد نمى رسد» (کافى ج 3 ص 270).
4- وجود رابطه روحى و معنوى میان شافع و شفاعت شونده. اگر اولیاى الهى در روز قیامت از عده اى شفاعت مى کنند و در حقیقت واسطه فیض مغفرت و آمرزش الهى مى شوند این شفاعت بى حساب و جزاف نیست. بلکه ناشى ازرابطه معنوى خاصى است که در دنیا میان شفاعت کننده و شفاعت شونده برقرار شده است. بر این اساس وقتى کسى در زندگى دنیوى با اولیاى الهى هم عقیده و هم فکر و هم راه است و تحت جذبه هدایت گرى آنان قرار گرفته وآنان را امام و پیشواى خود قرار داده است درجه اى از وحدت و هم سنخى و محبت میان آنان ایجاد شده است. این رابطه روحى و معنوى میان شفاعت کننده و شفاعت شونده در این دنیا پایه و اساس شفاعت در آخرت خواهد بود. بنابراین شفاعت اولیاى الهى شامل حال کسانى که در دنیا چنین رابطه روحى و معنوى با انبیا و اوصیا و ائمه معصومین نداشته اند نخواهد شد.

برخى از ویژگى هاى شفاعت:

1- مراتب و درجات شفاعت. شفاعت اولیاى الهى براى انسان خطاکار مراتبى دارد. این شفاعت همان گونه که در شرط چهارم شفاعت گذشت براساس رابطه معنوى میان شخص با اولیاى الهى است و هراندازه که این رابطه بیشتر باشد تأثیر بیشتر خواهد گذاشت.
اما این که زمان شفاعت چه وقتی خواهد بود؟ علامه طباطبایی می فرمایند از روایات فهمیده می شود که شفاعت در وقتی رخ می دهد که شخص وارد جهنم شود و دلیلی به وجود شفاعت در برزخ و سختی های روز قیامت که روزی بسیار طولانی است وجود ندارد. البته ممکن است هنگام جان دادن و روز قیامت معصومین کمک هایی بنمایند ولی این از باب تصرفات و حکومتی است که خداوند به آنها داده است (المیزان عربی، ج 1، ص 155). و ربطی به شفاعت ندارد؛ زیرا بحث شفاعت و شفاعت کنندگان مختص معصومین نیست و اشخاص و گروه های مختلفی شفاعت می کنند که در برزخ دارای حکومت و حق تصرف نیستند.
امام باقر(ع) مى فرماید: «گروهى از مردم پس از آن که در آتش جهنم مى سوزند شفاعت به سراغشان مى آید و آنها را نجات مى دهد» (میزان الحکمه ج 2 ح 2940).
این خصوصیت شفاعت مانع از جرأت افراد بر ارتکاب گناه مى شود و در عین حال روزنه امید را بازمى گذارد و افراد را به سعى در تحصیل شرایط شمول شفاعت که در یک کلام در رضایت خدا و عمل به دستورات او خلاصه مى شود وامى دارد.
2- خداوند تحت تأثیر شفیعان نیست. برخلاف شفاعت مرسوم درمیان مردم که حاکم به خاطر نفوذى که شفیع نزد او دارد و متأثر از نفوذ وى مجرم را مورد عفو قرار مى دهد شفاعت فعل خداوند است. شفاعت از سوى خداوند آغاز مى شود. فیضى است که او عطا مى کند و شفیعان واسطه ایصال این فیض هستند. شفیعان تحت تأثیر خداوندند و نه بالعکس.
3- شفاعت پاداشى براى صالحان است. در کلام معصومین یکى از حکمت هاى شفاعت هدیه و جایزه به صالحین ذکر شده است.
فرق است میان کسى که عمرى را به مخالفت و عصیان و کفر نسبت به خداوند گذرانده و کسى که عقیده و عملش مورد پسند خداوند بوده است. هر چند دچار لغزش ها و خطاهایى نیز شده است. شفاعت در حقیقت هدیه و جایزه اى است به چنین انسان هایى به این صورت که به خاطر عقیده و اعمال خوب آنها اعمال بدشان بخشیده مى شود.
امام صادق(ع): «والشفاعه جائزه لهم اذا ارتضى الله عزوجل دینهم»؛ شفاعت جایزه اى است براى مؤمنین گنه کارى که دین آنان مورد رضایت و پسند خداوند است (بحارالانوار ج 8 ص 40).
با توجه به مطالب ذکر شده شفاعت امام حسین(ع) (که همان شفاعت الهى است) شامل افرادى مى شود که ارتباط روحى و عملى با آن حضرت برقرار کرده و تلاش مى کنند در راه آن امام بزرگ، قدم بردارند هر چند در زندگى گاه دچار خطا و لغزش مى شوند توجه داریم که شفاعت براى هیچ کس ضمانت شده نیست پس نه مى توان جرأت بر گناه پیدا کرد و نه مأیوس از رحمت حق شد بلکه باید تلاش نمود و امید داشت که مشمول شفاعت ائمه اطهار(ع) خواهیم شد. اما این آیا سنی یا مسیحی و .. مشمول شفاعت می شوند یا نه، تابع وضعیت آنان از جهت قابلیت است. اگر فردی سنی یا مسیحی در دیانت فردی صادق بود و حقیقت را نه به دلیل تقصیر و عناد، بلکه به دلیل قصور و به توان امکانات و شرائط نتوانست بشناسد و به هر مقدار از حقیقت که دست یافته از جان و دل پذیرا و تسلیم بوده است، چه بسا مشمول شفاعت واقع شود. اما اگر اهل عناد و لجاجت بود و با علم و عمد و آگاهی با حقیقت مبارزه کرده یا از آن سر برتافته است شرایط شفاعت را ندارد و از آن محروم خواهد ماند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد