مشارکت سیاسی یکی از مهمترین و اساسیترین مطالبات دانشجویی کشور است؛ و مقام معظم رهبری همواره بر ضرورت فعالیت سیاسی دانشجویان و شرکت فعال و مثبت آنان در مباحث سیاسی تاکید دارند . بر این اساس«تبیین دقیق سیاسی بودن دانشجو ، ضرورت و ویژگی ها و حدود آن در نظام اسلامی» ، موضوع اصلی نوشتار حاضر می باشد . که در این زمینه تلاش می شود از مباحثی پیرامون چیستی مشارکت سیاسی و عوامل و سطوح مختلف آن ، زندگی سیاسی دانشجویان و عوامل و زمینه های موثر برآن ، کارکردها و نقش دانشگاه و دانشجو ، آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و چگونگی مشارکت سیاسی و … استفاده شود.
یکم. تبیین سیاسی بودن دانشجو
دانشجوی سیاسی مطلوب در نظام اسلامی ، به کسی اطلاق می شود که در دانشگاه به درجه بالایی از بینش و درک سیاسی رسیده و در قبال سرنوشت خود ، جامعه ومسائل سیاسی حساسیت لازم را داشته باشد. سیاسى بودن دانشجو بدین معناست که یک دانشجوی متعهد تنها نباید در محور مسائل فردى وشخصی خود متمرکز باشد. واز رویدادهای جامعه وجهان غافل گردیده ونسبت به آن بی تفاوت باشد. بلکه باید با اصول و مبانى منطقی ومعقول به تحلیل حوادث و رویدادهاى جهانى و داخلى بپردازد و موضع مناسب و قاطع اتخاذ نموده و حساسیت لازم را دارا باشد.
آنگونه که حضرت امام (ره) ، همواره از دانشجویان و دانشگاهیان انتظار داشتند که همچون ناظرى بصیر و آگاه، هوشمندانه و متعهدانه عملکردها و تصمیم گیرى ها را مد نظر گیرند و با نقادى دلسوزانه خطا و لغزش احتمالى را گوشزد نمایند و همچون مشاوران و کارشناسانى امین، مساعدت خویش را از دست اندرکاران و مجریان امور دریغ نکنند . همچنین در رخدادها و مراحل حساس و تعیین کننده اى همچون انتخابات، همراه با دیگر بازوان فکرى جامعه، با ارائه ملاک ها و معیارهای صحیح ، مردم را براى مشارکت و حضور مؤثر در سرنوشت خویش مدد رسانند و در جهت گیرى ها و خلق بسترهاى اجتماعى – فرهنگى تسهیل کننده راه تحکیم مقاومت ملى و انقلابى در برابر جهان خواران، امت اسلام را حامى و هادى باشند و به مدد قدرت فنى و دانش خویش در تشخیص و افشاى ترفندهاى دشمنان، لحظه اى درنگ به خود راه ندهند .[1] حضرت آیه الله خامنه اى نیز تصریح می نمایند: «مسئولیت بزرگ دانشجویان بسیجى تحلیل درست، بررسى کارشناسانه و ریشه یابى مسائل اساسى کشور و جهان اسلام و حضور هوشیارانه، بانشاط و فعال در صحنه است.» [2]مشارکت سیاسی
مهمترین و اساسیترین خواست دانشجوی سیاسی، مشارکت سیاسی است ؛ مشارکت سیاسی (Political Participation) ، در اصطلاح سیاسی، به معنای تلاش شهروندان ، برای انتخاب رهبران خویش ، شرکت موثر در فعالیت ها و امور اجتماعی و سیاسی و تاثیر گذاشتن بر صورتبندی و هدایت سیاست دولت ، می باشد. [3] در واقع مشارکت سیاسی ، مجموعه ای از فعالیت ها و اعمالی است که شهروندان به وسیله آن ، در جست و جوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی هستند.[4] افراد یک جامعه به سه گونه مختلف با نظام سیاسی رابطه دارند ؛
1. بعضى صرفا به سائغه حمایت و حفاظت از دولت عمل نموده رفتار خود را بر اساس نیازها و تقاضاهاى حکومت تنظیم مى کنند و در واقع مشارکت حمایتى (Support participation ) دارند؛
2 . برخى در تلاش براى اصلاح یا تغییر نظام یا حداقل تصمیم و جهت نظام حکومتى هستند؛
3 . و برخى دیگر نیز، بر خلاف دو گروه فوق، مواضع انفعالى(Passive)و یا بى طرفانه دارند.
بعضى از نویسندگان سه نوع رفتار سیاسى فوق را به دو دسته عام مشارکت فعال و مشارکت انفعالى تقسیم کرده اند.[5]سطوح مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی شهروندان ، مفهومی دارای سلسله مراتب است ؛ از سطوح متعددی تشکیل شده و تعیین کننده میزان شدت و ضعف مشارکت سیاسى افراد می باشد .[6] در یک جمع بندی مهمترین این سطوح عبارتند از:
1 . راى دادن و شرکت در گزینش و انتخاب مسؤولین سیاسى و اجتماعى؛
2 آزادى بیان و شرکت در تشکل هاى فعال سیاسى و نقد و ارزیابى عملکرد نهادها، مسؤولین و ساختار حکومتى ؛
3 . نامزد شدن جهت پست ها و کرسى هاى سیاسى و فعالیت آزاد انتخاباتى ؛
4 . دخالت و مشارکت در تغییرات و اصلاحات درون ساختارى ؛
5 . اقدام و عمل براى تغییرات بنیادین نهادها و ساختارهاى نظام حکومتى .
از آن جا که میزان تحقق سطح پنجم مشارکت سیاسى در مقایسه با سطوح دیگر بسیار اندک مى باشد و معمولا مشارکت سیاسى، دخالت ها، فعالیت ها و مشارکت هاى درون ساختار و نظام سیاسى است، لذا واژه «مشارکت سیاسى » غالبا در یکى از چهار سطح نخست مشارکت به کار مى رود .[7]
عوامل مشارکت سیاسی
عوامل متفاوتى در میزان مشارکت سیاسى افراد و جوامع مختلف، تاثیر گذار می باشند.[8] بر اساس مدارک و شواهد فراوان ، مشارکت سیاسی در تمام سطوح ، بر طبق پایگاه اجتماعی- اقتصادی ، تحصیلات ، شغل ، جنسیت ، سن ، مذهب ، قومیت ، ناحیه و محل سکونت ، شخصیت و محیط سیاسی یا زمینه ای که در آن مشارکت صورت می گیرد ، فرق می کند.[9] این عوامل معمولا در محورهایى نظیر وضعیت اقتصادى، سیستم سیاسى، فرهنگ سیاسى، آداب و رسوم و باورهاى دینى و مذهبى جمع بندى مى گردد.[10]
دانشجویان و سیاست
بررسی رابطه دانشجویان با سیاست و شناسایی عوامل و زمینه های موثر بر آن ، از ابعاد مختلف قابل تحلیل و ارزیابی است ؛ از دیدگاه مارکوزه، هابرماس. فوکو ، دانشجویان دارای سه ویژگی و خصیصه اصلی هستند که میتوانند پتانسیل و ظرفیت جنبشهای اجتماعی جدید باشند:
1. خصیصة سنتی؛ دانشجویان جوان هستند و جوانی برای خود ویژگیهایی دارد. عمدهترین ویژگی جوانی این است که جوانی سن هیجانها و انرژیهای متراکم است که میخواهند این انرژی متراکم و هیجان انباشته را در جایی تخلیه کند و لذا سن دانشجویی سن مقتضی تحرک و حرکتهای انقلابی است.
2. ویژگی معرفتی؛ چون دانشجو با معرفتها و اطلاعات تازه سر و کار دارد و از لحاظ روشی نیز متُد انتقادی و تحلیلی را دنبال میکند، لذا به وضع موجود رضایت نمیدهد و با آن درگیر است. پرسشگر و انتقادگر است و این ویژگی باعث میشود که دانشجو به عنوان محور اصلی تحرکات اجتماعی شناخته شود.
3. دانشجو محافظهکار نیست؛ کسانی مثل مارکوزه و دیگران میگفتند که طبقات اجتماعی به علت وابستگی به کار، شغل و درآمد، محافظهکاراند اما دانشجو چون کار و اشتغال ندارد، محافظهکار نیست؛ آرمانخواه است؛ و در راه آرمانش هزینه میکند و به هزینه کردن، راحت رو میآورد.[11]
از نظر اقتصادی و اجتماعی ، دانشجویان در جوامع معاصر گروههای حاشیه نشینی هستند که در طی دوران دانشجویی جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی کار فوق العاده آینده از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی ارتزاق می کنند . از منظر اجتماعی ویژگی های زندگی دانشجویی عبارتند از: دور افتادگی از خانواده ، احساس گسیختگی و آزادی در انتخاب راه زندگی ، زندگی دسته جمعی در خوابگاهها ، زندگی نامطلوب جنسی و تراکم انرژی جنسی- حیاتی ، دور افتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی[12] .
چنین شرایطی در کنار بهره مندی از سن جوانی توام با شور و هیجان و تحرک ، وارد شدن در جرگه روشنفکری به دلیل آغاز به تحصیلات عالی و آشنایی نزدیک و نسبتاً نظام مند با مسائل اجتماعی و سیاسی ، بهره مند بودن از فرصت تحلیل های دسته جمعی خوابگاهی پیرامون شرایط اجتماعی و سیاسی داخلی و جهانی و…، جنبش های دانشجویی را در وضعیتی قرار می دهد که اغلب خصلتی آرمانگرایانه پیدا می کنند.[13] اساساً نوع زیست دانشجویی به گونه ای است که زمینه ای مساعد برای پیدایش جنبش های اجتماعی ضد سنتی ، عدالت خواهانه و آرمانگرایانه ، پدید می آورد .[14] در حقیقت تجمعِ بخشى از نیروهاى آگاه جامعه که از سطح تحصیلى نسبتا بالا و روحیه کنکاش و بررسى علمى برخوردارند، وضعیت سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و روند مناسبات اجتماعى را در معرض نقادى دانشجو و دانشگاه قرار مى دهد . ذهن نقّاد و حسّاس دانشجو، وى را به تفکر و تامّل نسبت به مشکلات جامعه مى کشاند؛ به این معنى که میزان مشکلات موجود در جامعه بر میزان شدت و یا کاهش انتقادها و اعتراض ها و فعالیت سیاسى دانشجویان تاثیر دارد . هر چه مشکلات اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى بیشتر باشد، میزان اعتراض ها و انتقادهاى دانشجویان نیز بیشتر و رادیکال تر خواهد بود و بر عکس، چنانچه میزان مشکلات بزرگ در جامعه کمتر باشد، جنبش هاى دانشجویى نیز اصلاحات و انتقادهاى محدودترى را خواهند داشت .[15] از منظر فرهنگی و سیاسی نیز در جوامعی که نظام ارزشی ، اجتماعی و سیاسی آنان آمیختگی تنگاتنگی با دین و آموزه های دینی داشته باشد ، و دخالت در سیاست را از وظایف فردی و اجتماعی بداند و نظام حاکم نیز بر مشارکت و حساسیت دانشجویان در امور سیاسی تاکید داشته و زمینه های مناسب را فراهم آورد ؛ دانشجویان انگیزه بیشتر و جدی تری در قبال تحولات سیاسی داشته و بر ارتقای کمی و کیفی مشارکت سیاسی آنان به شدت تاثیر گذار می باشد.
دوم . ضرورت سیاسی بودن دانشجو
در مورد سیاسى بودن دانشجو و این که آیا لازم است دانشجو علاوه بر فعالیت های علمی و پژوهشی خویش ، مشارکت سیاسی داشته باشد ؛ سه تفکر وجود دارد:
1 . عده اى مخالف سیاسى بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او هستند . و به فرموده مقام معظم رهبری :«در محیط دانشگاه، بعضیها حوصله حرکت ندارند؛ میگویند بگذار کارهای را بکنیم، درسمان را بخوانیم، زودتر این ورق پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم… اینها مشمول… بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد نیستند.» [16]
2. برخی دانشجوى سیاسى پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی را مى خواهند تا به عنوان ابزارى افکار آنها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و به اصطلاح به عنوان «توپخانه ومهمات سیاسی »[17] عمل نماید. ترویج کنندگان چنین تفکری عموماً جریان های سیاسی ، احزاب و باندهایی هستند که تنها در صدد کسب قدرت ، به هر وسیله بوده و با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان ، اهداف نامشروع و غیرقانونی خود را حتی با نادیده گرفتن امنیت ومنافع ملی ، در جهت تضعیف نظام اسلامی و مردمی کشورمان تعقیب می نمایند.
3 . دسته سوم با رویکردی واقع بینانه به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختارهای اساسی کشور ، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان ، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب با نقش و کارکردهای دانشجویی ، تاکید و اهتمام دارند.
مهمترین دلایل
در یک جمع بندی مهمترین دلایل ضرورت سیاسی بودن و لزوم مشارکت سیاسی دانشجو عبارتند از:
یکم. آموزه های اسلامی
در نگاه دینى و با مراجعه به نصوص و مبانى اسلامى، مشارکت سیاسى و حساسیت به امور جامعه ، به عنوان یک حق ، وظیفه و تکلیف همگانی ، مورد اهتمام آموزه های دینی مبین اسلام می باشد که در آموزه های متعددی نظیر مقام خلیفه الهی انسان ، بیعت با حاکم ، امر به معروف و نهى از منکر ، عنصر مشورت، پاسخگوئی والیان و حاکمان به مردم و نظارت بر قدرت سیاسی و … ، تبیین گردیده است.[18] بر اساس جهان بینی اسلامی و آیه شریفه « اِنِّى جَاعِلٌ فِى الاَرضِ خَلیِفَه»[19] ؛ انسان ، جانشین خدا در زمین و موجودی آزاد و خود مختار است؛ و این آزادی و اختیار آن گاه که با آگاهی و قدرت قرین گردد ، مسئولیت را به بار می آورد. از این منظر انسان در برابر خدا ، خود ، انسان های دیگر و طبیعت مسئول است.
شهید صدر در تفسیر آیه فوق می نویسد : «خلافت انسان درقرآن، در حقیقت شالوده حکومت انسان بر هستى است و حکومت میان مردم، همه از ریشه همان خلافت سرچشمه مى گیرد… حق حاکمیت ملى نیز به عنوان خلیفه الله بودن انسان ها مى تواند مشروع و قانونى باشد.»[20] این مسئولیت از سویی سبب می شود که انسان در قبال سرنوشت ، کمال و سعادت خویش احساس وظیفه کند و از سویی دیگر چون به تعامل و تاثیر و تاثّر خود با اجتماع واقف است خود را نسبت به اجتماع مسئول بداند. پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید:« اَلَا کُلُّکُم رَاعٌ وَ کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعیتِه ؛ شما همه ناظر و راهبر و نسبت به یکدیگر مسئول هستید .» علامه محمد تقى جعفرى، آموزه دینى شورا و مشورت را نشانه جایگاه خاص مردم در تعیین سرنوشت شان می داند.[21] برخی مفسرین نیز، نقش اراده و اختیار انسان در تعیین سرنوشت سیاسى خویش را فراتر از بحث شورا، به کلیه مباحث اجتماعى قرآن و فقه سیاسى تسرّى مى دهند.[22]
از سوی دیگر ، مشروعیت حکومت دینى امری الهی بوده و بستگى به قبول و نفى مردم ندارد؛ اما در عین حال، مقبولیت حکومت که از رهگذر رضایت عمومى و مشارکت همگانى در قالب بیعت مردم با رهبر جامعه محقق مى یابد،همواره مورد اهتمام پیشوایان دینى بوده و در فقه سیاسى اسلام مورد توجه و بحث قرار گرفته است . [23] چنانکه حضرت على(ع) هنگام بیعت مردم با وى، حق حاکمیت و تعیین حاکم را از حقوق اختصاصى و مسلم مردم عنوان نموده و می فرماید: «اى مردم! تعیین حاکم جزء حقوق شماست و کسى نمى تواند بر مسند حکومت بنشیند، مگر آن که شما او را انتخاب کنید. من به عنوان حاکم، تنها امین و کلید دار شما هستم.»[24] و حضرت امام (ره) نیز تصریح مى کند: « از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.»[25]و بالآخره اینکه یکی دیگر از مهم ترین حقوق دولت بر مردم و از وظایف سیاسى افراد در جامعه، مسؤولیت نظارت و نصیحت زمامداران و حکومت اسلامى است.[26] بنا براین از منظر دینى و با مراجعه به نصوص ومبانى اسلامى، مشارکت سیاسى فعّال و حساسیت نسبت به سرنوشت خود و جامعه ، نه تنها یک حق، بلکه یک تکلیف حتمى ، ضرورى و «ارزشی مطلوب» برای دانشجویان و عموم جامعه است.[27]دوم. حقوق اساسی
اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مشارکت سیاسی آحاد مردم به رسمیت شناخت شده و راهکارهای تحقق آن در نظر گرفته شده است.[28] چنانکه در اصل پنجاه و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می خوانیم: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ کس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند، یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کنند». دراصل ششم نیز آمده است: «در جمهورى اسلامى ایران، امور کشور باید به اتکاى آراى عمومى اداره شود؛ از راه انتخابات، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، اعضاى شوراها و نظایر اینها یا از راه همه پرسى». و اصل بیست و ششم قانون اساسی این گونه مقرر می دارد: «احزاب، جمعیت ها، انجمن هاى سیاسى و صنفى و انجمن هاى اسلامى یا اقلیت هاى دینى شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادى، وحدت ملى، موازین اسلامى و اساس جمهورى اسلامى را نقض نکنند. هیچ کس رانمى توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکى از آنها مجبور ساخت. »
سوم . کارکردهای اجتماعی
تبیین کارکرد های دانشگاه به عنوان یکی از مهمترین بخشهای ساختار فرهنگی کشور و نقش که دانشجو در این زمینه به عهده دارد ؛ به خوبی مبین ضرورت مشارکت سیاسی دانشجویان می باشد ؛ از دیگاه اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاسی که به تبیین و بررسی ساختار های نظام اجتماعی ؛ کارکرد و رابط آن ها با یکدیگر پرداخته اند ، و به نظریه « ساختارگرا کارکردی » مشهور است ؛ دانشگاه کارکرد و نقش موثری برسایر ساختار های جامعه ایفا می نماید .
چنانکه تالکوت پارسونز ، با ترسیم یک نظام سلسله مراتبی سیبرنتیک ، معتقد است که کارویژه نظام فرهنگی، کنترل و نظارت از طریق تولید دانش و اطلاعات است ؛ که با ایفای نقش فرهنگی مطلوب خویش ، نظام سیاسی را جهت دهی و هدایت نموده و برای نظام اقتصادی نیز قابلیت های لازم را تامین و نیروی انسانی مورد لزوم را تربیت کند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش دهد. و برای نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل خواهد بود. به عبارت دیگر کارکرد نظام اجتماعی ، حفظ انسجام و ثبات یک جامعه است و کارکرد نظام سیاسی تحقق اهداف تعهد آور یک نظام است و نظام اقتصادی به دنبال انطباق نظام با محیط اطراف می باشد و دانشگاه محلی است که ظرفیت انطباق با محیط اعم از فیزیکی و اجتماعی را افزایش داده و موجبات تسلط و کنترل بر آن به منظور رفع نیازهای انسانی را فراهم می سازد. و همچنین نقش مهمی در اهداف سیاسی و استراتژی نظام سیاسی و تامین الگوی ثبات اجتماعی را برعهده دارد.[29] بر این اساس دانشگاه جزیره ای مستقل از جامعه نیست و ضمن تاثیرپذیری از نظام سیاسی ، توانایی مهمی در تاثیرگذاری بخشهای مختلف آن دارد . زمانی تحصیل کرده یک محیط علمی قادر خواهد بود برای سامان دادن به مدیریت نظام اجتماعی،سیاسی ، اقتصادی و…؛ کارایی علمی مطلوب و موثری داشته باشد که همگام با کسب دانش های روز، نسبت به موضوعات اساسی کشور و نحوه مدیریت آن ، حساسیت لازم را داشته باشد و از نزدیک با مشکلات و مسایل اجتماعی جامعه خود نیز آشنا شود و عملاً مشکلات را شناسایی کند .و راه رسیدن به این مقصود ، حضور و مشارکت فعال دانشجویان در دل اجتماع است ؛ و در صورت آگاهی از مناسبات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و به تبع آن احساس مسئولیت برای هدایت جامعه و انسان است که نهایتاً یافتن راه درمان درد ها با استمداد از آموخته ها و تجربیات نظری وعلمی برای دانشجو میسر می شود.[30]از سوی دیگر یکی از کارکردهای دانشجویان ، ایفای نقش الگو برای هم سن وسالان خویش بوده و از توانایی قابل توجهی در تاثیرگذاری بر اطرافیان و خانواده های خود برخوردارند. و مهم تر آنکه بسیاری از دانش آموختگان دانشگاه ، وارد بازار کار ، عرصه اجرایی و مدیریتی کشور خواهند شد ؛ از این رو نوع رفتار و جهت گیریهای آنان در قبال مسائل سیاسی کشور ، از اهمیت بسزائی برخوردار می باشد.
چهارم . توسعه و کارآمدی نظام
امروزه مشارکت و همیاری در زمینه های گوناگون اجتماعی از ملاک های توسعه ، پیشرفت و کارآمدی نظام محسوب می گردد. هر اندازه مردم و به خصوص طبقات تحصیل کرده ، در تصمیم سازی ها ، و تصمیم گیریها و به عهده گرفتن مسئولیت ها سهم بیشتری داشته باشند، توسعه ، پیشرفت و کارآمدی بیشتر خواهد بود. ارتباط مشارکت سیاسى با بحث توسعه سیاسى به حدى است؛ که برخى از متفکران، پارامتر اصلى توسعه سیاسى را مشارکت سیاسى دانسته و بر این اساس نظام هاى سیاسى را تقسیم کرده اند.[31]
سوم . ویژگیهای دانشجوی سیاسی
دانشجوی سیاسی مطلوب ، در جهت انجام مشارکت سیاسی خود در سطح دانشگاه و جامعه اسلامی از خصوصیات ممتازی برخوردار می باشد ؛ برخی از ویژگی ها عبارتند از :
1 . کسب بینش و تحلیل سیاسی
مشارکت سیاسى و حساسیت نسبت به امور سیاسى نیازمند داشتن بینش و آگاهی های سیاسی دقیق، تحلیل صحیح و منطقی قضایا و تفسیر و تأویل رفتار شخصیت ها، دولت ها و جریانات ، شرایط داخلی و بین المللی می باشد. چنانکه امام علی (ع) می فرماید : « مَن عَرَفَ الاَیام لَم یغفل عَن الِاستِعدَاد ؛[32] کسانی که آشنایی با شرایط و اوضاع زمانه دارند، از فراهم کردن و کسب آمادگیهای لازم غافل نمی شوند.»
مقام معظم رهبری نیزدر این زمینه می فرماید: « یک نکته اساسى … که من همیشه در مواجهه با دانشجویان، روى آن تکیه میکنم؛ و آن، پیدا کردن قدرت تحلیل مسائل و جریانهاى مهم کشور است. سیاست در دانشگاهها – که بنده همیشه روى آن تأکید کرده ام – به این معناست. ما دو کار سیاسى داریم: سیاست زدگى و سیاست بازى؛ این یک جور کار است. این را من به هیچ وجه تأیید نمیکنم؛ نه در دانشگاه و نه در بیرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. یکى هم سیاستگرى است؛ یعنى حقیقتاً فهم و قدرت تحلیل سیاسى پیدا کردن؛ که یکى از وظایف تشکلهاى دانشجویى این است. من تأکید میکنم، تشکلهاى دانشجویى …نوع برنامه ریزى و کار را به کیفیتى قرار دهید که دانشجو قدرت تحلیل سیاسى پیدا کند؛ هر حرفى را به آسانى نپذیرد و هر احتمالى را به آسانى در ذهن خودش راه ندهد یا رد نکند؛ این قدرتِ تحلیل سیاسى، خیلى مهم است. ما غالباً چوب این را خورده ایم؛ نه ما، بلکه ملتهاى دیگر هم بر اثر خطاها و خبطهایى در فهم سیاسى شان، گاهى مشکلات بزرگى را از سر گذرانده اند. این، یک مسئله مهم است.»[33] بر این اساس داشتن قدرت تحلیل سیاسی و قبل از آن آگاهی صحیح و دقیق از پدیده های اجتماعی و اتخاذ موضع آگاهانه ، صحیح ، بجا ، مناسب و برخاسته از مبانی اسلامی، و عدم تبعیت از هواى نفس ، از دیگر ویژگی های دانشجوی سیاسی است.[34]
2 . ارتقای معرفت دینی و معنویت
دانشجوی سیاسی همواره در صدد ارتقای سطح معرفت دینی و معنویت خویش و محیط دانشگاه و جامعه است. از این منظر یک دانشجوی سیاسی وظیفه دارد تا پس از شناخت مبانی فکری اسلام، به خودسازی و تهذیب نفس خود که از مهمترین زمینه های رشد و توسعه سیاسی فرد و جامعه است، بپردازد ؛ و پس از آن است که می تواند به فرهنگ و جامعه خود، خدمت کند. چنانکه مقام معظم رهبری با تاکید بر «عمق بخشیدن به معرفت دینى» در بین دانشجویان » ، می فرماید: «باید کار معرفتى عمیق انجام بگیرد… براى اینکه ما بتوانیم به این آینده هاى مطلوب برسیم، احتیاج به نسل جوانِ باهمتِ پُرانگیزه ى مؤمنِ تلاشگرِ کاردانِ راه بلد داریم. یکى از شرایط اصلى اش مؤمن بودن و متقى بودن است؛ اینکه می گوییم تشکلهاى اسلامى و محیطهاى دانشجویى، معارف و معرفت اسلامى را در خودشان عمق ببخشند، براى این است که بتوانند این بار سنگین را بر دوش بگیرند و به منزل برسانند؛ والّا نمیشود. این نکته و حرف اصلى ما با مجموعه هاى دانشجویى است.»[35]
3 . آرمانگرایی
دانشجوى سیاسی به واسطه بیدارى و آگاهى دینی وخصیصه آرمان خواه خود ، همواره در پى زنده کردن آرمان هاى مقدس انسانی و اسلامی است . گاهى به واسطه گذشت زمان و ظهور نسل جدید، ارزش هایی همچون عدالت خواهى، آزادى خواهى و مساوات طلبى وبرابرى انسانى، آزادى، مبارزه با تبعیض و انحصارطلبى و استکبار، کم رنگ و بعضا فراموش مى شوند ، در این جاست که دانشجوى سیاسی مى تواند ارزش ها و آرمان های مقدس را متذکر شده و جامعه را از حرکت هاى واپس گرایانه رهایى بخشد . بر این اساس رهبر معظم انقلاب، دانشجویان و حرکت هاى دانشجویى را به آرمان گرایى رهنمون ساخته، و چنین مى فرماید: «طبیعت دانشجو، آرمان گرایى است؛ باید هم آرمانگرا باشد . اگر آرمان گرا نباشد، این حرکت متوقف خواهد شد . در زمینه علم هم باید آرمان گرا باشد . در زمینه جامعه و مسائل جارى خودش هم باید آرمان گرا باشد . اصلا آرمان گرایى جوان، مایه پیشرفت است . اگر آرمان گرایى را در جوانان خفه کردند و کوبیدند و از بین بردند – یا زشت شمردند – اشکال بزرگى متوجه خواهد شد . این نباید باشد .» و در جایی دیگر تذکر می دهند : « ممکن است دسترسى به یک آرمان میسّر هم نباشد، اما رها کردن آن آرمان هم، جایز نباشد. لذا نگاه آرمانىِ شما و توقعاتى که ناشى از این نگاه هست، این براى ما مطلوب است؛ این را میخواهیم و باید باشد.»[36]4 . پرسشگری و انتقاد
بی تردید پرسشگری و انتقاد سازنده لازمه تفکر ، پویایى و پیشرفت است. دانشجو در دانشگاه مى آموزد که در برابر هر چه مى شنود و مى بیند چون و چرا بگذارد . اما و اگر کند، بپرسد و علت یابى کند . هر خواسته یا نکته اى را بى دلیل نپذیرد و با شک به امور بنگرد . دانشجو در دانشگاه فرامى گیرد که در مقابل هر رویدادى، مکث و تامل کند . در پس هر حادثه، ریشه ها و علل آن را ارزیابى کند و هر اتفاقى را تجزیه و تحلیل نماید . این روحیه، که خصیصه ارزشمند اذهان زنده و فعال است، به دانشجو هویت مستقل فکرى مى بخشد و او را در زمره قشر روشنفکر و منتقد جامعه قرار مى دهد .[37] از این رو دانشجوی سیاسی به عنوان فعالترین و حساس ترین عضو دانشگاه ، پرسشگر بوده و زبان انتقادى و طلبکارانه دارد. و به فرموده مقام معظم رهبری « نبادا کسى تصور کند که اگر این زبان انتقادى حتّى یک کمى تلخ هم باشد، حالا بنده که اینجا نشسته ام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقاً خودِ این زبان انتقادى هم برخاسته ى از همان نگاه و توقعات آرمانى است؛ راضى نبودن به آنچه که داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزى است که نداریم و این درست همان چیزى است که ما میخواهیم.»[38] از این رو دانشجویان باید انتقادات و نظرات انقلابى خود را به دور از هر گونه مصلحت اندیشى و با صداقت کامل مطرح کنند، زیرا اگر دانشجو مصلحت اندیش باشد، مسئولین جامعه به طریق اولى در تصمیم گیرى هاى خود نیز مصلحت اندیش مى شوند .
5 . تولید علم ، نو آوری و خلاقیت
با توجه به اهمیت توسعه علمی که مبنای توسعه پایدار و همه جانبه در کشور است، وظیفه اول و حرفه ای دانشجوی سیاسی ارتقای سطح علمی، تحقیقاتی و پژوهشی می باشد. دانشجو باید در مقام شناسایی و برجسته نمودن مطالبات و خواسته ها و نیازهای واقعی جامعه بر آمده ، با استفاده از تحرک ، شادابی و پویایی دوران جوانی خویش در مسیر ارایه راه حل های علمی و خلق ایده های نو برای نیل به مطالبات و خواسته های مردم گام بردارند.
مقام معظم رهبری در این باره می فرماید: «یکی از فرایض حتمی برای این نسل، عبارت از تقویت بُنیه علمی کشور است. اگر علم نداشته باشیم، اقتصادمان، صنعتمان، حتی مدیریت و مسائل اجتماعی مان عقب خواهد ماند. برای مقابله با آنها (دشمنان) علم لازم است. اگر بخواهید از لحاظ علمی پیش بروید باید جرأت نوآوری داشته باشید، استاد و دانشجو باید از قید و زنجیر، جزم گیری تعریف های علمی القا شده و دائمی دانستن آنها خلاص شوند… آن وقتی که علم با هدایت، ایمان و عواطف صحیح و معرفت روشن بینانه و آگاهانه همراه شود، معجزه های بزرگی می کند و کشور ما می تواند در انتظار این معجزه ها بماند.»[39] بر این اساس حرکت در مسیر نظریهپردازی و نظریهسازی علمی ضرورت می یابد. به عنوان نمونه لازم است تا روی موضوع عدالت اسلامی ، مفهوم ، مصداق و حوزة کاربردی آن نظریه پردازی و کار دقیق علمی انجام شود. و در این زمینه دانشجویان ضمن دعوت از افراد و کارشناسان مختلف اعم ازمخالف و موافق، به دور از هرگونه جانبدارى و تعصب، به بحث و جدال علمى و استدلالى بپردازند .
6 . هوشیاری و حساسیت
یکی از رسالت های دانشجویان، دقت و کند و کاو پیرامون پدیده هایی است که در دانشگاهها به صورت جریانی، جناحی و غیر واقعی مطرح می شود . دانشجوی سیاسی با هوشیاری، صفا، صداقت و فراست خود هدف از طرح برخی مسایل سیاسی و جریان سازی های انحرافی که به دنبال بی تفاوت نمودن دانشجویان ، یا کشاندن آنان به صف مخالفین و معترضین و تبدیل دانشجو به عنوان پیاده نظام جریان های سیاسی ، هستند را ، به خوبی در می یابد و مواضع مناسب را اتخاذ می نماید. رهبر فرزانه انقلاب در این زمینه می فرمایند : « مجموعه هاى دانشجویى – که پایه ى اسلامى و پایه ى معرفتى دارند – در داخل دانشگاه، کارى نکنند که رقابتهاى آنها یا معارضه هایى که به نام رقابت انجام می گیرد، به تضعیف قواى این مجموعه هاى مؤمن بینجامد. این مجموعه ها همدیگر را حفظ کنند. من نمی گویم همه یک جور فکر کنند، همه یک جور سلیقه داشته باشند؛ نه ممکن است، نه لازم؛ لیکن از معارضه و تضعیف یکدیگر جداً خوددارى کنند. امروز … دشمن به طور ویژه، بر روى جریانهاى دانشجویى، سرمایه گذارى می کند؛ تا بتوانند در محیطهاى دانشجویى نفوذ و رخنه کنند و براى خودشان سربازانى را در آنجا تدارک ببینند. این کار با نامهاى مختلف دارد انجام میگیرد.
امروز سرویسهاى جاسوسى امریکا و اسرائیل حتّى حرفى ندارند که به تشکلهایى در دانشگاههاى ایران کمک مالى بکنند که این تشکل به حسب ظاهر، وابسته ى به توده ایهاى سابقند…یعنى براى معارضه ى با جریان دانشجویى اصیل و سالم – که همان جریان اسلامى و پایبند به معنویت و مفتخر به ایرانى بودن خود است – حاضرند زیر هر نامى، دانشجو را فعّال کنند؛ زیر نام توده اى، سلطنت طلب و نامهاى گوناگون. شماها باید متوجه باشید.»[40]
7 . مستقل بودن
از آنجا که در مشارکت سیاسی مباحثی نظیرکسب قدرت، اعمال نفوذ و… مطرح می باشد دانشجوی سیاسی بدون ملاحظه نفوذها و فشارهای بیرونی و خواست مراکز قدرت، هدف و مسیر خود را به صورت مستقل و متناسب با نقش و جایگاه دانشگاه شناسایی و ترسیم نموده و به اتخاذ سیاستها و خط مشی های خویش می پردازد ؛ و اجازه نمی دهد تا گروه ها و افراد فرصت طلب ، فرصتِ نفوذ در دانشگاه و تغییر اهداف جریان های اصیل دانشجویی را پیدا نمایند. جریان اصیل دانشجویی با تکیه بر عوامل سنجیده و خودآگاه تنها به جوشش و پویایی درونی دانشگاه و پیشرفت و کارآمدی نظام اسلامی فکر نموده و سخنگو و نماینده منافع عمومی مردم می باشد نه ابزار گروههای سیاسی . بر این اساس دانشگاه به عنوان نهادی که متعلق به همه مردم است به هیچ وجه قابل مصادره توسط هیچ یک از احزاب و گروهها و جریانات سیاسی نیست . چرا که در این صورت دانشگاهها تبدیل به باشگاههای سیاسی می شوند. جریان اصیل دانشجویی که برخاسته از واقعیات و دانشگاه باشد به واسطه دارا بودن شجاعت، صداقت و نجابت به هیچ وجه حاضر نخواهد بود که با گره خوردن با قدرت و ثروت، منزلت، اعتبار و نقش خود را تنزل دهد.[41]
8 . رعایت اصول اخلاقی و ارزشهای دینی
رفتارها ، نوع کنش و واکنش دانشجوی سیاسی براساس رعایت اصول اخلاقی ، ارزشهای دینی ، احترام متقابل ، ادب سیاسى و عقلانیت مفاهمهای که لازمه فرهنگ سیاسی مشارکتی دینی است ، می باشد. در واقع ، رعایت اصول اخلاقی و ارزش های دینی، حفظ حریم کرامت وجودی همة افراد می باشد و از این رو لازم است تا رفتار سیاسی دانشجویان ، بر اساس نُرم ها و هنجارهای اجتماعی و دینی ضابطه مند انطباق یابد. و از آنجا که قشر فرهیخته و دانشجوی ایرانی نیز برخاسته از متن چنین جامعه ای است ؛ می توان احترام به اصول اخلاقی ، ارزش ها و باورهای دینی و حرکت در این مسیر را از آنان در تمامی فعالیت های سیاسی و اجتماعی انتظار داشت.
9 . قانون مداری
حاکمیت قانون در تمامی ارکان نظام و سطوح مختلف جامعه ، از اهداف و آرمان های مهم دانشجوی سیاسی است ، بر این اساس یکی دیگر از ویژگی های دانشجوی سیاسی ، آگاه بودن از چهارچوبهای قانونی و حقوقی فعالیت های سیاسی و رعایت این ضوابط در کلیه فعالیت های خویش می باشد. بدیهی است التزام به رفتار قانونی از یک سو نمایانگر مشروع پنداشتن نظامها و از سویی حاکی از عقلانیت رفتارکنندگان است و هر نوع حرکتی خارج از ضوابط پذیرفته شده و قانونی ، نظیر خشونت و عدم تحمل سیاسی و…، نه تنها با واکنش لایه ها و سطوح مختلف جامعه مواجه خواهد شد ؛ بلکه آثار زیان باری را نیز برای دانشگاه ، مجموعه های دانشجویی و نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت. بررسی حوادث تاریخی نیز به خوبی بیانگر این واقعیت است که بیشترین خطر و آفت برای نهضتهای الهی و مردمی ، اقدامات غیر قانونی و افراط و تفریط هاست. از این رو نظام اسلامی همواره با حرکتهای خودسرانه و غیر قانونی مخالف بوده و رهبر معظم انقلاب در این زمینه می فرمایند: «بارها گفته ام ، باز هم تکرار می کنم، من معتقدم که جوان مملکت بایستی در همه میدان ها حضور و آمادگی داشته باشد، منتها با انضباط، این گونه حرکاتی که ملاحظه شد، کسانی به دانشگاه حمله کنند، ناشی از بی انضباطی است با هر نامی انجام بگیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام بگیرد، غلط است اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام بگیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته ام که در اجتماعاتِ کسانی که مخالفند هیچ کس نباید رفتار خشونت آمیز داشته باشد. چون این کار دشمن را خوشحال می کند…».[42]
جمع بندی
سیاسی بودن دانشجو و مشارکت سیاسی دانشجویان با توجه به مولفه هایی نظیر جایگاه ، نقش و کارکردهای مهم دانشجو در سطح نظام سیاسی و جامعه از یک سو و توجه به آموزه های اسلامی پیرامون ضرورت و ضوابط مشارکت سیاسی و بالآخره حدود و مقررات قانونی ، تبیین و لزوم آن اثبات می گردد. حد لازم سیاسی بودن به معنای حساسیت در برابر سرنوشت خود و جامعه خویش ، داشتن بینش و تحلیل سیاسی پیرامون مسائل داخلی و خارجی و جریان های موجود و در مرحله بعد تلاش فکری و عملی برای بهبود و پیشرفت کشور از طریق فرایندهای مختلف علمی و پژوهشی ، سیاسی ، فرهنگی و…می باشد. از این رو «افراط کاری سیاسی» و یا «انفعال و بی تفاوتی سیاسی» مغایر حقوق ، وظایف و جایگاه دانشجو بوده و کاملاً با آموزه های اسلامی ، اصول نظام ، منافع و امنیت ملی ، استقلال ، توسعه و پیشرفت مادی و معنوی کشور در تضاد و ناسازگاری است . این موضوع را با سخن مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، به پایان می رسانیم :
« مسئولیت شما سنگین است؛ هم باید درس را بخوانید، هم محیط سیاسى تان را بشناسید، هم روى محیط سیاسى اثر بگذارید و هم خودتان را از لحاظ فکرى و روحى آماده کنید براى فردایى که بلاشک وزن این نظام متکى به معنویت – یعنى نظام جمهورى اسلامى – در معادلات جهانى بین المللى، ده برابر امروز خواهد شد. مطمئن باشید که ما چنین روزى را در پیش داریم و شما جوانهاى امروز، آن روز را خواهید دید. على القاعده آن روز ماها نیستیم؛ اما شماها هستید و خواهید دید آن روزى را که وزن و ثقل و اهمیت جمهورى اسلامى در معادلات جهانى – چه از لحاظ سیاسى، چه از لحاظ علمى و چه از لحاظ بیان افکار سازنده – ده برابر امروز است. باید خودتان را ان شاءاللَّه براى آن روز آماده کنید.»[43]
[1] – ر.ک : جنبش دانشجویى، امیدها و بیم ها، عسگرى آملى ، پگاه حوزه شماره 106 .
[2] – خلاصه بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعى از اعضاى بسیج دانشجویى دانشگاههاى سراسر کشور ، 25/11/1379.
[3] – ر.ک : فرهنگ علوم سیاسی ، علی آقا بخشی ، تهران : نشر چاپار ، 1383 ، ص 522 .
[4] – Lester W.Milbrath. poltical participation، Rand Mc. Nally college publishing company، 1977،P.2. ؛ ر.ک : مفهوم مشارکت سیاسی ، داود فیرحی ، فصلنامه علوم سیاسی ، ش 1 ، ص 44.
[5] – حسین سیف زاده، تحول از مشارکت منفعلانه به مشارکت فعالانه: تإمل نظرى، فصلنامه دانشکده حقوق و علوم سیاسى، تیرماه 1373، شماره 32، ص193ـ165 .
[6] – ر. ک : مایکل رایش ، جامعه و سیاست ، ترجمه منوچهر صبوری ، تهران : سمت ، 1383 ، صص 124-130.
[7] – تاثیر مشروعیت در مشارکت سیاسى ، سید محمدناصر تقوى ، فصلنامه حکومت اسلامى، ش 20 .
[8] – ر.ک : مشارکت سیاسى: فرآیندها و برآیندها ، مرتضى شیرودى، رواق اندیشه ، ش 41 .
[9] – جامعه و سیاست ، پیشین ، ص 131 .
[10] – Robert E.Dows , Political Sociology , London , 1986, P. 296.
[11] – جنبش دانشجویی و تأثیر بر تحولات اجتماعی ، سید عباس صالحی ، باشگاه اندیشه ،1382/2/16 .
[12] – ر.ک : جامعه شناسی سیاسی ، حسین بشیریه ، تهران : نشر نی ، 1378 ، ص 260 .
[13] – تاریخ جنبش دانشجویی ایران ، دکتر محمد باقر خرمشاد (مقدمه) ، تهیه و تنظیم حسین قویدل معروفی ، انتشارات نجم الهدی ، 1385 ، ص 37 .
[14] – جامعه شناسی سیاسی ، پیشین ، ص 261 .
[15] – ر.ک : جنبش دانشجویى، امیدها و بیم ها، پیشین .
[16] – بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، آذر 1378 .
[17] – روزنامه شرق، 16 آذر 1383 .
[18] – ر.ک: دین و دولت، علی ربانی گلپایگانی؛ نظام سیاسی اسلام، محمد جواد نوروزی؛ فصلنامه کتاب نقد، ش20و21، جامعه برین، سید موسی میر مدرس؛ مجله حوزه و دانشگاه، ش1
[19] – آیه 30 سوره بقره .
[20] – جهت آگاهی بیشتر ر.ک :سیدمحمدباقر صدر ، خلافت انسان و گواهى انبیا، ترجمه دکتر جمال موسوى، تهران : انتشارات روزبه، 1359، صص 1-10 .
[21] – محمد تقى جعفرى، حاکمیت خداوندى و حکمت اصول سیاسى اسلام، مجموعه مقالات دهمین کنفرانس بین المللى وحدت اسلامى مجمع جهانى، تهران: مجمع جهانى اهل بیت،1377، ص 314 .
[22] – محمد حسین طباطبایى، تفسیر المیزان، ج 4، ص 22.
[23] – مبانى فقهى مشارکت سیاسى ، سید عبد القیوم سجادى ، فصلنامه علوم سیاسی ، ش 8 .
[25] – امام خمینی (ره) ، صحیفه امام ، ج 3 ، ص 42 .
[26] – ر. ک : مبانى فقهى مشارکت سیاسى ، پیشین .
[27] – برای آشنایی بیشتر ر. ک : بررسی تتطبیقی نظریه های ولایت فقیه ، شریف لک زایی ، قم : پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، 1385، صص 139 – 181 ؛ مبانى دینى مشارکت سیاسى، محمد منصورنژاد ، فصلنامه حکومت اسلامی ، ش 37 .
[28] – ر.ک: اصول 1، 3، 6، 7، 19، 20، 21، 23، 24، 26، 27 و …
[29] – جهت آگاهی بیشتر ر. ک: مدرنیته و نظریه های جدید علم سیاست ، سید حسین سیف زاده ، تهران : نشر دادگستر ، 1379 ، صص 149 – 155 .
[30] – خبرگزاری مهر ، گفت وگو با مهندس محمد رضا طورانی نایب دبیر مجمع اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان ایران ، ۱۳۸۲/۰۷/۰۵ .
[31] – عبدالعلى قوام، توسعه سیاسى و تحول ادارى، تهران : نشر قومس ،1373، صص 12- 8 .
[32] – الحیاه ، محمدرضا حکیمی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ج 1 ، ص 135 .
[33] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
[34] – ر. ک : شناخت و تحلیل سیاسی ، جواد منصوری ، مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی ، 1372 . ، صص 120 – 133 .
[35] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
[36] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
[37] – جنبش دانشجویى، امیدها و بیم ها ، پیشین .
[38] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
[39] – دیدار دانشجویان، دانشگاه صنعتی امیرکبیر 79/2/9 .
[40] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
[41] – خبرگزاری مهر ، گفت وگو با مهندس محمد رضا طورانی، پیشین .
[42] – روزنامه جمهوری اسلامی، بیانات مقام معظم رهبری ، 22تیر 1378، ص 2 .
[43] – بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهاى مختلف دانشجویى ، 25/ 07/ 85 .
منبع :
مقاله « دانشجوی سیاسی،علیرضا محمدی، سایت پرسمان» :