قبل از پرداختن به این موضوع و ریشه یابی آن ، توجه به نکات ذیل حائز اهمیت است :
اولاً، تعریف شما از گرایشات لائیکی و ضد دینی دانشجویان چیست؟ آیا می توان برخی را به خاط بی توجهی به مظاهر یا ارزشهای دینی ضد دین یا لائیک نامید؟!
ثانیاً، در همین دوران دانشجویی بسیارى از دانشجویان مذهبى و دین مدار بوده یا حداقل از نظر اعتقادی دین باور مى باشند. و ارزشها و اصول دینی خصوصاً شخصیت هاى برجسته مذهبى مانند اسوه هاى تقوا و فضیلت را دوست داشته و به آنها احساس عشق و علاقه دارند .
ثالثاً ، اثبات اصل این موضوع یعنی گریز و کناره گیری جوانان ودانشجویان از مسایل دینی آن هم به طور مطلق و فراگیر در جامعه کنونی ما با توجه به واقعیات موجود جای تردید بوده و نیازمند ارائه تحقیقات دقیق میدانی و پژوهش های آماری با ذکر مصادیق و نمادهای دین گریزی و میزان آن می باشد؛ زیرا نیم نگاهی به افراد شرکت کننده در مجالس مذهبی نظیر مراسم دعا و عزاداری ، مراسم اعیاد مذهبی و جشن های میلاد ،نمازهای جمعه و جماعت و…، بیانگر مشارکت فعال و پرشور بخش قابل توجهی از جوانان در این قبیل مجالس است . و حتی افراد بسیاری وجود دارند که در ظاهرشان حرکت ها و اعمالی مغایر با ارزش ها و آموزه های دینی مشاهده می شود، ولی اگر به صورت عمیق تر به بررسی سایر رفتارهای آنها بپردازیم مشخص می شود که همان افراد، در بسیاری از اعمال و رفتار خویش پای بند به ارزشهای اصیل دینی و مقید به حضور در مجالس مذهبی می باشند. از این رو به نظر می رسد دین زدگی و گریزمطلق – که جوانان به طور کامل هیچ گونه پای بندی به دین و مجالس مذهبی نداشته باشند – در جامعه ما محدود است و کلیت ندارد؛ چنانکه بعضى تحقیقات علمى و تجربى نیز که در این مورد به خصوص در سطح دانشجویان و دانش آموزان انجام گرفته گویاىاین مطلب است که توده جوانان ایرانى علاقه مند به دین و معنویت هستند.
هرچند این واقعیت را نیز نمی توان نادیده گرفت که بعضى اعمال و رفتارهاى نابهنجار و خلاف دین و اخلاق در میان افراد جامعه به خصوص در بین جوانان و حتى دانش آموختگان و دانش آموزان و دانشجویان نیز وجود دارد. علاوه بر این آمار و ارقام تحقیقات میدانى و تجربى نیز وجود پاره اى از نابهنجارى هاى اخلاقى و دینى و اجتماعى را تأیید مى کند. بر این اساس اگر بخواهیم از دیدگاه آسیب شناسی به بررسی میزان و کیفیت پایبندی جوانان به دین و ارزشهای دینی بپردازیم ؛ با کاستی ها و نقاط ضعف مهمی روبرو می باشیم که ناشی از عوامل متعددى است که در یک جمع بندی می توان به دوعلت مهم اشاره نمود :
یکم . بخش مهمی از این موضوع ناشی از کمبودهای بینشی و معرفتی برخی جوانان نسبت به ارزش ها و آموزه های حیات بخش الهی و نقش موثر و کارکردهای سازنده دین در پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی ، می باشد ؛ زیرا ساده انگاری و یا بی اطلاعی نسبت به معارف و ارزشهای دینی موجب بی اعتنایی به دین ، نمادها و ارزشهای دینی می شود، بلکه گاهی دین به گونه ای به جوانان معرفی می شود که گویی نه تنها نیازهای انسان را تأمین نمی کند، بلکه مانع ارضای نیازهای واقعی او نیز می شود. طبیعی است که ترسیم چنین تصویری از دین برای جوان نه تنها موجب عدم گرایش آن ها به مجالس مذهبی می شود، بلکه موجب می شود روحیه گریز از دین نیز در آن ها به وجود آید. به دلیل آنکه جوان از نظر روانی و جسمانی در شرایطی قرار دارد که انواع غرایز، به ویژه غریزه جنسی و لذّت طلبی، در او به نقطه اوج خود رسیده و عوامل بیرونی تحریک کننده نیز از هر طرف او را احاطه کرده اند و آتش شهوات را در او شعله ورتر می کنند، اگر دین به گونه ای ترسیم شود که گویی مانع ارضای غرایز اوست و هیچ راه کاری برای ارضای غرایز خود ندارد، طبیعی است که نسبت به دین گریزان شود و پذیرش دین و شرکت در مجالس مذهبی را مساوی با عدم ارضا و تعطیلی غرایز خود بداند.
متاسفانه چنین نگرشی به صورت گسترده توسط دشمنان اسلام و نظام اسلامی و با استفاده از پیشرفته ترین امکانات و شیوه های تبلیغاتی ترویج می شود . در کنار این موضوع عوامل دیگری نظیر روش هاى نادرست در آموزش دینى در دوران کودکى و نوجوانى، و ضعف و سستى بنیان هاى دینى در خانواده، ضعف بینش و نداشتن آگاهى درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوى و اخروى انسان ، گرایش به سوى تمایلات و هواهاى نفسانى، کم کاری دستگاههای فرهنگی در ارائه زیبایی های دین و پاسخگویی آن به بهترین صورت به تمامی نیازهای واقعی انسان ، مرتبط دانستن برخی معضلات و کمبودهای اقتصادی و اجتماعی جامعه بى پاسخ ماندن نیازهاى اولیه اجتماعى جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و…) با دین ، نمادها و مجالس دینی ، در شکل گیری عدم مشارکت فعال یا فقدان مشارکت برخی جوانان در مجالس مذهبی نقش دارد.
دوم . تبیین دقیق ، کامل و همه جانبه موضوع فوق و راهکارهای اصلاح و مقابله با این پدیده ، نیازمند مراجعه به تحقیقات علمی کارشناسانی است که از منظر دینی ، تربیتی و روانشناسی ، اجتماعی و …به تحلیل این موضوع پرداخته اند . و براى درمان یا پیشگیرى از دین گریزى، باید به جنبه هاى روانى و ویژگى هاى شخصیتى افراد – به ویژه جوانان – توجه شود. بدون شک چگونگى ارائه معارف دینى، به نسل جوان بسیار حائز اهمیت است. بنابراین سؤال اصلى این است که «چگونه و با چه روشى مى توان معارف دینى را به جوانان آموخت تا ضعف شناختى آنها نسبت به دین برطرف شود»؟ پاسخ به این پرسش در گرو توجه به چند امر است؛ از جمله:
1. شناخت جوان:مخاطب شناسى، یکى از مهم ترین مسائلى است که در تعلیم و تربیت باید مدّ نظر داشت. اگر یک سخنران، فیلم ساز و یا نویسنده، مخاطب خود را نشناسد و نداند در چه دوره اى از تحول شناختى، انگیزشى و توانشى است، مطالب او – هر قدر هم ارزشمند، دقیق و علمى باشد – چندان مؤثر واقع نمى گردد؛ زیرا یا مطالب او در سطح شناخت مخاطب نیست و یا تناسبى با نیازها و گرایش هاى او ندارد. در نتیجه مخاطب، انگیزه اى براى فراگیرى آنها ندارد. بنابراین شناخت مخاطب از لحاظ ویژگى هاى عاطفى؛ ذهنى، اجتماعى و… باید مورد توجه قرار گیرد.
2. شناخت روش برتر:شناسایى الگوها و روش هاى آموزشى و تربیتى متناسب با مخاطب، از اهمیت بالایى برخوردار است. به طور کلى، در آموزش هاى دینى، به چهار روش مى توان اشاره کرد: روش تبلیغ، تدریس، تربیت و مشاوره.
با توجه به ویژگى هاى شناختى – عاطفى جوانان، روشى مى تواند جذاب تر باشد که معیارهاى زیر را دارا باشد: 2-1. عنصر ارتباط در آن قوى تر باشد. 2-2. داراى ارتباط دوسویه باشد؛ یعنى، جوان صرفاً مستمع و دریافت کننده پیام نباشد؛ بلکه خود او بر حسب نیاز ارتباط برقرار کند. پیام رسان نیز متناسب با نیاز جوان، پیام را در قالب ارتباط عاطفى – شناختى متناسب با سطح شناختى او منتقل کند. 2-3. انگیزه ها و نیازهاى جوان بیشتر لحاظ شود. 2-4. زمینه واکنش نشان دادن و میدان محرّک براى جوان را فراهم سازد.
آنچه در جامعه امروز ما بسیار مهم است، ایجاد موجى سهم گین و توفنده در برابر تهاجم فرهنگى دشمنان وارایه چهره زیباى دین و زدودن غبار خرافات و کژاندیشى ها، در این صورت دین با جذابیت فوق العاده اى که دارد، با توان مندى جوانان را به سوى خود فرا مى کشاند. از طرف دیگر شدیدا باید مواظب خطر دگرگونى در هویت فرهنگى و گرایش هاى نسل جوان بود. یکى از خطرات جدى فرهنگ مهاجم غرب این است که جوانان را چنان به سوى تمایلات شهوانى و آزادى هاى جنسى سوق دهد، که اساسا گرایش به دین و دیانت در آنان رنگ بازد و دیگر براى آنان حق و باطل چندان اهمیتى نداشته باشد. به هر حال، جوانى، از بزرگ ترین نعمت هاى خداداد به بشر است و مثل هر نعمت خداداد دیگر باید از آن استفاده اى بهینه اى کرد. جوانان، گرانبهاترین سرمایه هاى کشورها به هنگام جنگ و صلح بوده و به عنوان سربازان و مدیران بالقوه در عرصه هاى سیاسى، اجتماعى علمى و فرهنگى و… به شمار مى آیند. بنابراین، باید با برنامه ریزى دقیق، موانع پیش روى نسل حاضر (عوامل دین گریزى پیش گفته) را زدود و براى مشکلات آنان، راه کارهاى عملى ارائه کرد.
جهت مطالعه بیشتر ر. ک :
-کتاب انقلاب و ارزش ها، على ذوعلم.
-. توسعه و تضاد ، فرامرز رفیع پور ، تهران : شرکت سهامی انتشار.
-. آناتومی جامعه ، فرامرز رفیع پور ، تهران : شرکت سهامی انتشار.
-. نگاهی روان شناختی به آسیب شناسی دین باوری جوانان ، ابوالقاسم بشیری ، مجله معرفت ، شماره:87 ویژهنامه روان شناسی.
– هویت ملی – مذهبی جوانان ، محمد باقر آخوندی ، بوستان کتاب قم .
اولاً، تعریف شما از گرایشات لائیکی و ضد دینی دانشجویان چیست؟ آیا می توان برخی را به خاط بی توجهی به مظاهر یا ارزشهای دینی ضد دین یا لائیک نامید؟!
ثانیاً، در همین دوران دانشجویی بسیارى از دانشجویان مذهبى و دین مدار بوده یا حداقل از نظر اعتقادی دین باور مى باشند. و ارزشها و اصول دینی خصوصاً شخصیت هاى برجسته مذهبى مانند اسوه هاى تقوا و فضیلت را دوست داشته و به آنها احساس عشق و علاقه دارند .
ثالثاً ، اثبات اصل این موضوع یعنی گریز و کناره گیری جوانان ودانشجویان از مسایل دینی آن هم به طور مطلق و فراگیر در جامعه کنونی ما با توجه به واقعیات موجود جای تردید بوده و نیازمند ارائه تحقیقات دقیق میدانی و پژوهش های آماری با ذکر مصادیق و نمادهای دین گریزی و میزان آن می باشد؛ زیرا نیم نگاهی به افراد شرکت کننده در مجالس مذهبی نظیر مراسم دعا و عزاداری ، مراسم اعیاد مذهبی و جشن های میلاد ،نمازهای جمعه و جماعت و…، بیانگر مشارکت فعال و پرشور بخش قابل توجهی از جوانان در این قبیل مجالس است . و حتی افراد بسیاری وجود دارند که در ظاهرشان حرکت ها و اعمالی مغایر با ارزش ها و آموزه های دینی مشاهده می شود، ولی اگر به صورت عمیق تر به بررسی سایر رفتارهای آنها بپردازیم مشخص می شود که همان افراد، در بسیاری از اعمال و رفتار خویش پای بند به ارزشهای اصیل دینی و مقید به حضور در مجالس مذهبی می باشند. از این رو به نظر می رسد دین زدگی و گریزمطلق – که جوانان به طور کامل هیچ گونه پای بندی به دین و مجالس مذهبی نداشته باشند – در جامعه ما محدود است و کلیت ندارد؛ چنانکه بعضى تحقیقات علمى و تجربى نیز که در این مورد به خصوص در سطح دانشجویان و دانش آموزان انجام گرفته گویاىاین مطلب است که توده جوانان ایرانى علاقه مند به دین و معنویت هستند.
هرچند این واقعیت را نیز نمی توان نادیده گرفت که بعضى اعمال و رفتارهاى نابهنجار و خلاف دین و اخلاق در میان افراد جامعه به خصوص در بین جوانان و حتى دانش آموختگان و دانش آموزان و دانشجویان نیز وجود دارد. علاوه بر این آمار و ارقام تحقیقات میدانى و تجربى نیز وجود پاره اى از نابهنجارى هاى اخلاقى و دینى و اجتماعى را تأیید مى کند. بر این اساس اگر بخواهیم از دیدگاه آسیب شناسی به بررسی میزان و کیفیت پایبندی جوانان به دین و ارزشهای دینی بپردازیم ؛ با کاستی ها و نقاط ضعف مهمی روبرو می باشیم که ناشی از عوامل متعددى است که در یک جمع بندی می توان به دوعلت مهم اشاره نمود :
یکم . بخش مهمی از این موضوع ناشی از کمبودهای بینشی و معرفتی برخی جوانان نسبت به ارزش ها و آموزه های حیات بخش الهی و نقش موثر و کارکردهای سازنده دین در پیشرفت زندگی فردی و اجتماعی ، می باشد ؛ زیرا ساده انگاری و یا بی اطلاعی نسبت به معارف و ارزشهای دینی موجب بی اعتنایی به دین ، نمادها و ارزشهای دینی می شود، بلکه گاهی دین به گونه ای به جوانان معرفی می شود که گویی نه تنها نیازهای انسان را تأمین نمی کند، بلکه مانع ارضای نیازهای واقعی او نیز می شود. طبیعی است که ترسیم چنین تصویری از دین برای جوان نه تنها موجب عدم گرایش آن ها به مجالس مذهبی می شود، بلکه موجب می شود روحیه گریز از دین نیز در آن ها به وجود آید. به دلیل آنکه جوان از نظر روانی و جسمانی در شرایطی قرار دارد که انواع غرایز، به ویژه غریزه جنسی و لذّت طلبی، در او به نقطه اوج خود رسیده و عوامل بیرونی تحریک کننده نیز از هر طرف او را احاطه کرده اند و آتش شهوات را در او شعله ورتر می کنند، اگر دین به گونه ای ترسیم شود که گویی مانع ارضای غرایز اوست و هیچ راه کاری برای ارضای غرایز خود ندارد، طبیعی است که نسبت به دین گریزان شود و پذیرش دین و شرکت در مجالس مذهبی را مساوی با عدم ارضا و تعطیلی غرایز خود بداند.
متاسفانه چنین نگرشی به صورت گسترده توسط دشمنان اسلام و نظام اسلامی و با استفاده از پیشرفته ترین امکانات و شیوه های تبلیغاتی ترویج می شود . در کنار این موضوع عوامل دیگری نظیر روش هاى نادرست در آموزش دینى در دوران کودکى و نوجوانى، و ضعف و سستى بنیان هاى دینى در خانواده، ضعف بینش و نداشتن آگاهى درست از ماهیت دین و نقش و کارکرد آن در تأمین سعادت دنیوى و اخروى انسان ، گرایش به سوى تمایلات و هواهاى نفسانى، کم کاری دستگاههای فرهنگی در ارائه زیبایی های دین و پاسخگویی آن به بهترین صورت به تمامی نیازهای واقعی انسان ، مرتبط دانستن برخی معضلات و کمبودهای اقتصادی و اجتماعی جامعه بى پاسخ ماندن نیازهاى اولیه اجتماعى جوانان (ازدواج، اشتغال، مسکن و…) با دین ، نمادها و مجالس دینی ، در شکل گیری عدم مشارکت فعال یا فقدان مشارکت برخی جوانان در مجالس مذهبی نقش دارد.
دوم . تبیین دقیق ، کامل و همه جانبه موضوع فوق و راهکارهای اصلاح و مقابله با این پدیده ، نیازمند مراجعه به تحقیقات علمی کارشناسانی است که از منظر دینی ، تربیتی و روانشناسی ، اجتماعی و …به تحلیل این موضوع پرداخته اند . و براى درمان یا پیشگیرى از دین گریزى، باید به جنبه هاى روانى و ویژگى هاى شخصیتى افراد – به ویژه جوانان – توجه شود. بدون شک چگونگى ارائه معارف دینى، به نسل جوان بسیار حائز اهمیت است. بنابراین سؤال اصلى این است که «چگونه و با چه روشى مى توان معارف دینى را به جوانان آموخت تا ضعف شناختى آنها نسبت به دین برطرف شود»؟ پاسخ به این پرسش در گرو توجه به چند امر است؛ از جمله:
1. شناخت جوان:مخاطب شناسى، یکى از مهم ترین مسائلى است که در تعلیم و تربیت باید مدّ نظر داشت. اگر یک سخنران، فیلم ساز و یا نویسنده، مخاطب خود را نشناسد و نداند در چه دوره اى از تحول شناختى، انگیزشى و توانشى است، مطالب او – هر قدر هم ارزشمند، دقیق و علمى باشد – چندان مؤثر واقع نمى گردد؛ زیرا یا مطالب او در سطح شناخت مخاطب نیست و یا تناسبى با نیازها و گرایش هاى او ندارد. در نتیجه مخاطب، انگیزه اى براى فراگیرى آنها ندارد. بنابراین شناخت مخاطب از لحاظ ویژگى هاى عاطفى؛ ذهنى، اجتماعى و… باید مورد توجه قرار گیرد.
2. شناخت روش برتر:شناسایى الگوها و روش هاى آموزشى و تربیتى متناسب با مخاطب، از اهمیت بالایى برخوردار است. به طور کلى، در آموزش هاى دینى، به چهار روش مى توان اشاره کرد: روش تبلیغ، تدریس، تربیت و مشاوره.
با توجه به ویژگى هاى شناختى – عاطفى جوانان، روشى مى تواند جذاب تر باشد که معیارهاى زیر را دارا باشد: 2-1. عنصر ارتباط در آن قوى تر باشد. 2-2. داراى ارتباط دوسویه باشد؛ یعنى، جوان صرفاً مستمع و دریافت کننده پیام نباشد؛ بلکه خود او بر حسب نیاز ارتباط برقرار کند. پیام رسان نیز متناسب با نیاز جوان، پیام را در قالب ارتباط عاطفى – شناختى متناسب با سطح شناختى او منتقل کند. 2-3. انگیزه ها و نیازهاى جوان بیشتر لحاظ شود. 2-4. زمینه واکنش نشان دادن و میدان محرّک براى جوان را فراهم سازد.
آنچه در جامعه امروز ما بسیار مهم است، ایجاد موجى سهم گین و توفنده در برابر تهاجم فرهنگى دشمنان وارایه چهره زیباى دین و زدودن غبار خرافات و کژاندیشى ها، در این صورت دین با جذابیت فوق العاده اى که دارد، با توان مندى جوانان را به سوى خود فرا مى کشاند. از طرف دیگر شدیدا باید مواظب خطر دگرگونى در هویت فرهنگى و گرایش هاى نسل جوان بود. یکى از خطرات جدى فرهنگ مهاجم غرب این است که جوانان را چنان به سوى تمایلات شهوانى و آزادى هاى جنسى سوق دهد، که اساسا گرایش به دین و دیانت در آنان رنگ بازد و دیگر براى آنان حق و باطل چندان اهمیتى نداشته باشد. به هر حال، جوانى، از بزرگ ترین نعمت هاى خداداد به بشر است و مثل هر نعمت خداداد دیگر باید از آن استفاده اى بهینه اى کرد. جوانان، گرانبهاترین سرمایه هاى کشورها به هنگام جنگ و صلح بوده و به عنوان سربازان و مدیران بالقوه در عرصه هاى سیاسى، اجتماعى علمى و فرهنگى و… به شمار مى آیند. بنابراین، باید با برنامه ریزى دقیق، موانع پیش روى نسل حاضر (عوامل دین گریزى پیش گفته) را زدود و براى مشکلات آنان، راه کارهاى عملى ارائه کرد.
جهت مطالعه بیشتر ر. ک :
-کتاب انقلاب و ارزش ها، على ذوعلم.
-. توسعه و تضاد ، فرامرز رفیع پور ، تهران : شرکت سهامی انتشار.
-. آناتومی جامعه ، فرامرز رفیع پور ، تهران : شرکت سهامی انتشار.
-. نگاهی روان شناختی به آسیب شناسی دین باوری جوانان ، ابوالقاسم بشیری ، مجله معرفت ، شماره:87 ویژهنامه روان شناسی.
– هویت ملی – مذهبی جوانان ، محمد باقر آخوندی ، بوستان کتاب قم .