خانه » همه » مذهبی » آیا سازمان های بین المللی می توانند در آینده جانشین دولت شوند؟

آیا سازمان های بین المللی می توانند در آینده جانشین دولت شوند؟

این موضوع از ابعاد گوناگون قابل بحث و بررسی است و دیدگاههای مختلفی پیرامون آن وجود دارد ؛ هرچند توجه به تعریف ، ویژگی ها و کارکردهای هرکدام از این دو مقوله می تواند ما را در دست یابی به پاسخی صحیح و واقع بینانه یاری نماید . بر این اساس به صورت مختصر مطالبی ارائه می شود :
یکم . تعریف ، اهداف و کارکردهای دولت :
دولت در اصطلاح سیاسی معانی و کاربردهای متفاوتی دارد:
1 . معادل State و به معنای اجتماع انسانهایی که در سرزمین معین سکونت داشته و حکومت سازمان یافته ای دارند که بر آنها اعمال حاکمیت می کند.
2 . به معنای حکومت و هیات حاکمه و فرمانروایان ، در برابر حکومت شوندگان است. در این تعریف دولت به سازمان حکومت و نهادهایی اطلااق می شود که بر مردم حکومت می کنند واین تعریف نسبت به تعریف نخست اخص می باشد و صرفاً یکی از عناصر چهارگانه تعریف اول ، یعنی ، حکومت را در بر می گیرد.
3 . دولت به معنای قوه مجریه کشور و هیات دولت که وظیفه اش اجرای قانون است.
در یک جمع بندی می توان ویژگی های دولت را این چنین بر شمرد :
دولت واحدی است که در بردارنده چهار عنصر و ویژگی است ؛ 1. جمعیت ، 2. سرزمین ، 3. حکومت یا سازمان، 4 . حاکمیت بر این اساس باید توجه داشت که « دولت یک کل است » ؛ « همه مردم عضو آن هستند» ؛ « کم و بیش دائمی است » ؛ « نیازمند سازمان است » ؛ « از حق حاکمیت و انحصار قدرت مطلق و نامحدود » برخوردار است.
از سوی دیگر یکى از سؤالات شایع در این حوزه، هدف یا وسیله بودن دولت و حکومت است. برخى ایده آلیست ها دولت را یک هدف و واحدى فوق مردم و فرد مى دانستند و برخى دیگر از مکاتب و اندیشه گران سیاسى، دولت و حکومت را وسیله اى براى عمل به برخى اهداف مورد نظر جامعه انسانى به شمار مى آوردند و ارزش ذاتى را مختص فرد دانسته و دولت را ابزارى مکانیکى و مصنوع دست بشر براى دستیابى به اهداف خویش محسوب مى نمودند.همچنین متفکران سیاسى از منظرهاى مختلفى به آرمان ها و اهداف دولت نگریسته اند. به عقیده ارسطو، هدف راستین حکومت تحقق زندگى خوب است.
«جان لاک» معتقد بود هدف حکومت «خیر عمومى» یا «خیر نوع بشر» است. «آدام اسمیت» بر این نظر بود که دولت سه هدف بزرگ دارد؛ نخست: حفظ حکومت و مملکت از تجاوز خارجى یا خشونت بین المللى؛ دوم: حمایت از افراد در برابر بى عدالتى یا سرکوب از سوى اعضاى دیگر جامعه ؛ سوم: ایجاد و حفظ آثار خاص و نهادهاى عمومى که هیچ فرد یا گروهى تمایل به ایجاد و حفظ آنها ندارند. به گمان «هولزندورف » اندیشه گر آلمانى، دولت سه هدف دارد؛ نخست: توسعه قدرت ملى؛ دوم: حفظ آزادى فرد؛ سوم: پیشبرد ترقى اجتماعى و رفاه عمومى. «گارنر» ضمن رتبه بندى اهداف و آرمانهاى حکومت بر این باور است که هدف اصلى و اولیه و بلاواسطه دولت، حفظ صلح و نظم و امنیت و عدالت در میان افرادى است که آن را به وجود مى آورند؛ هدف دوم ـ که فراتر از خواستهاى فردى است ـ توجه به تأمین رفاه عمومى در راستاى پیشرفت و ترقى ملى است، اما هدف نهایى و آرمان عالى دولت، اعتلاى تمدن بشرى است .(ر.ک : عبدالرحمن عالم، بنیادهاى علم سیاست، تهران: نشر نى، 1373، صص239 ـ 241.) به عقیده «ویلسون» نیز، از مؤلفه هاى جدید براى دولت، این اهداف را مى توان بر شمرد:
1. ترضیه اراده ها و پاسخگویى به خواسته ها؛
2. کسب ترقى اخلاقى؛
3. تحقق بیشترین سعادت براى بیشترین افراد؛
4 . رشد شخصیت فرد؛
5 . حفظ حقوق؛
6. متوازن کردن و نیز حمایت از منافع .
و بالآخره به عقیده «پنوک» هدفهاى اصلى «دولت نو» در مفهوم عام عبارتند از: تأمین امنیت؛ عدالت؛ آزادى و رفاه. این هدف ها و آرمان ها توجیه کننده موجودیت دولت و نیز فراهم آورنده زمینه هاى تکلیف سیاسى اند.( ر.ک :بنیادهاى علم سیاست، همان ، ص 241؛ مقدمه نظریه سیاسی ، اندرو هیوود ، ترجمه عبدالرحمن عالم ، تهران : قومس ، 1383 ، صص 126-131. )

دوم . تعریف و کارکردهای سازمان های غیر دولتی :
سازمان های غیردولتی(IGO = Non-Governmental Organizations ) عموماً سازمان هایی می باشند که بوسیلة دولت ها بوجود نیامده‌اند ، اعضای آنها معمولاً افراد و موسسات خصوصی هستند و تقریباً همگی ارتباطات زیادی با سازمان های دیگر برقرار می‌کنند. دارای جلسات زمانبندی شده بین اعضاء, نمایندگان, تصمیم‌گیران مشخص و یک هیأت مدیره دائمی هستند. بعلاوه از نظرکارکرد تنوع گسترده‌ای در درگیری‌های دائمی و حل منازعات و همچنین در حوزه‌های کمکهای بشر دوستانه, توسعه, حقوق بشر, استقرار صلح و حوزه‌های دیگر دارند. سازمان های غیر دولتی (NGO) علی رغم برخی نقاط اشتراک با مواردی نظیر «سازمان های مردمی»، «جنبشهای اجتماعی», «گروههای بزرگ» و «جامعه مدنی» تفاوت های اساسی دارند .
برخی معتقدند که NGO ها صدای مردم هستند با این وجود یک استدلال عکس آنرا بیان می‌کند ؛ بر اساس این استدلال NGO ها بوسیله عضویت و تمرکز رهبری که بیشتر در کشورهای ثروتمند و شمال قرار دارند به پشتیبانی از این دولت ها اقدام می‌کنند. برخی دیگر هم معتقدند که تصمیم‌گیری در NGO ها مسائلی مانند تعهد, انتخاب مردمی و مسئولیت را بر آورده نمی‌کند. خود NGO ها ممکن است محلی, ملی, یا بین‌المللی باشند. (ر.ک : سازمان های غیر دولتی ، حسین قلیجی ، سایت نامبرده )
نقش و کارکرد سازمانهای غیر دولتی
در اوایل دهه 1990NGO ها در کشورهای در حال توسعه به منظور برقراری پیوندهای نزدیک برای بهره برداری از منابع سطح زمین و مهم تر از آن کمک برای تأمین مخارج توسعه (که بسیار ارزانتر از کمکهای دولتها و یا سازمان های بین‌الدولی است) و محیط زیست، بنیان گذاشته شدند. این سازمان ها به طور روز افزون در روابط سازمان ملل مورد توجه قرار می‌گیرند و برخی دیگر نیز در پی برقراری روابط دوستانه با اعضای شورای امنیت هستند تا در مواقع لازم فعالیت های خود را هماهنگ نمایند. هم تعداد سازمان های غیر دولتی و هم مشارکت آنها در تصمیم گیری‌های ملی و بین‌المللی بخصوص بعد از نیمه دوم قرن 20 به صورت چشم‌گیری افزایش یافته است. در زمان بنیانگذاری سازمان ملل در سال 1945 حدود 2865 سازمان بین‌المللی غیر دولتی وجود داشت. در سال 1990 در مقایسه با 3443 سازمان بین‌الدولی و 200 دولت ملت تعداد سازمان غیر دولتی به 13591 سازمان افزایش یافته است. NGO ها در مسائل مرتبط با حقوق بشر, توسعه, محیط زیست و خلع سلاح شناخته شده هستند این بدلیل نقشی است که آنها در تأثیرگذاری بر سیاستگذاری در سازمان ملل و در دولت – ملتها داشته‌اند.
از سوی دیگر این سازمان ها حد واسط میان مردم و دولت بوده که دائماً درحال شکل گیری یا انحلال می باشند. دولت ها معمولاً در مقابل چنین سازمانهایی نقش انفعالی دارند. غالباً، این سازمانها بر اعمال دولت نظارت و کنترل مستقیم دارند. مطبوعات و وسایل ارتباط جمعی دیگر مانند تلویزیون، رادیو، به عنوان مهمترین ابزار و وسیله ارتباطی دراختیار این سازمانها است. از یک دیدگاه عمده ترین اهدافی را که سازمانهای غیردولتی اغلب به دنبال آن می باشند عبارتند از:1 – اطلاع رسانی و آگاه سازی عمومی (ارتباطات)؛2 – جلب مشارکت مردمی (بسیج مردمی)؛3 – جذب سرمایه ها و منابع کوچک مردمی (بسیج منابع)؛4 – ایجاد، گسترش و تقویت هماهنگی میان دولت و مردم (هماهنگی)؛5 – ایجاد، گسترش و تقویت تفاهم میان مردم ملل مختلف؛6 – پایداری در تولید و مصرف؛7 – گسترش نظارت عمومی؛8 – ارزیابی فعالیت ها و پروژه های عمومی؛9 – افزایش بهره وری در استفاده از منابع. ( ر.ک : مروری بر ساختار، توانایی ها و نقش های سازمانهای غیردولتی، ماهنامه تدبیر ، شماره 152 )

سوم . آینده سازمانهای غیر دولتی و نقش فزاینده آنها :
به نظر می رسد روند تاریخی رشد، نقش و نفوذ سازمان های غیر دولتی در آینده نیزادامه داشته باشد، به ویژه آنکه اولویت های سازمان ملل برای قرن آینده شامل : حفظ صلح، امنیت بین المللی، محیط زیست، کمک های انسان دوستانه، توسعه و حقوق بشر ونقش سازمان های غیر دولتی در آنها می باشد ؛ طبق ادبیات جدید سازمان ملل متحد هر کشور باید سه رکن داشته باشد : دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی. در حقیقت نظر بر آن است که نقش دولت در کشورها کاهش یابد و به سایر بازیگران بین المللی نقش بیشتری داده شود، که مشارکت مردمی از طریق تشکل ها و سازمان ها ی غیر دولتی بهترین تجلی جامعه مدنی ارزیابی شده است. به عنوان مثال مبحث گفتگوی تمدن ها نیز که با پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران به تصویب سازمان ملل متحد رسیده است بیشتر می تواند توسط سازمانهای غیر دولتی سازماندهی شده و به پیش برود.

بر این اساس دولت ها باید حضور و فعالیت سازمان های غیردولتی را بپذیرند و در مقابل آنها صف آرایی نکنند و یا آنها را رقیب خود ندانند. دولت ها می توانند بسترهای سیاسی را برای رشد و گسترش سازمانهای غیردولتی ایجاد کنند. ( ر.ک : جایگاه مدیریتی سازمانهای غیردولتی در اقتصاد و صنعت ، ماهنامه تدبیر ، ش 153)
چهارم . نتیجه گیری
همان گونه که از مطالب فوق پیرامون ویژگی ها و کارکردهای دولت و سازمانهای غیر دولتی مشخص گردید NGO ها به هیچ وجه نمی توانند جایگزین دولت ها شوند؛ در غیر این صورت به دلیل ضرورت و لزوم یک مجموعه سیاسی در هر جامعه ای که دارای کارکردها و ویژگی های دولت باشد ، لازم است سازمان های غیر دولتی برای جایگزینی دقیقاً همان کارکردهای دولت را انجام دهند که در چنین صورتی دیگر از ویژگی و ماهیت خویش خارج شده و در حقیقت همان دولت می باشند. بله NGO ها می توانند کارکردهای بسیار مثبتی در سطوح مختلف محلی ،ملی و بین المللی داشته و دولت ها را در انجام هرچه بهتر وظایف خویش یاری رسانند . ( جهت آشنایی با ضرورت دولت در هر شرایط و جامعه ای ر. ک : مقدمه نظریه سیاسی ، اندرو هیوود ، ترجمه عبدالرحمن عالم ، تهران : قومس ، 1383 ، صص 126-131. )

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد