«ولیّ» از اسمای فعلی خداوند است؛ چنان که قرآن میفرماید «و هو الذی ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا و ینشر رحمته و هو الولیّ الحمید» شورا/28 ؛ [خدای سبحان، پس از یأس همگان، باران را نازل میکند و رحمت خویش را میگستراند و تنها او سرپرست و ولی است.]همچنین در جای دیگر میفرماید «انّ ولّیی الله الذی نزّل الکتاب و هو یتولّی الصّالحین» اعراف/196 ؛ [سرپرست من، خدائی است که قرآن را نازل کرد و او دوستدار شایستگان است.]ولایت، خواه تکوینی یا تشریعی، مانند سایر اوصاف فعلی خدای سبحان؛ تنها از آن اوست و هیچ کس در آن شریک نیست؛ چون نظام تکوین و تشریع همه به دست خدای سبحان است؛ لیکن چون «ولیّ» از اسمای فعلی خداوند است، مظهر طلب میکند. ار اینرو، قرآن کریم با وجود حصر ولایت در خدای سبحان، از ولایت غیر او نیز سخن به میان آورده است؛ یعنی برخی به جایی میرسند که مظهر ولایت خدای سبحان میشوند.
تردیدی نیست که مظاهر ولایت، مراتب مختلف دارند و مظهر اتّم و اکمل این اسم شریف، صاحب «ولایت کلّیه» یعنی امیرالمؤمنین (ع) است. آن حضرت (ع) در تکوین و تشریع، مظهر ولایت اتمّ خدای سبحان است. از اینرو، در کاینات تصرف میکند و قوای زمینی و آسمانی را زیر تسخیر و سلطه خویش دارد.
قرآن کریم در آیه «انّما ولیّکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمونَ الصلوةَ و یؤتون الزکوة وهم راکعون» مائده/55 به ولایت تکوینی و تشریعی امیرالمؤمنین (ع) تصریح کرده است؛ زیرا اوّلاً عالمان شیعه و سنّی ، اتفاق دارند که این آیه در شأن آن حضرت (ع) نازل شده است. ثانیاً ولایت در این آیه، اعمّ از ولایت تکوینی و تشریعی است.
قرآن کریم درباره ولایت تکوینی « آصف بن برخیا ( وزیر حضرت سلیمان (سلام الله علیه« میفرماید «قال الذی عنده علم من الکتاب أنا اتیک به قبل أن یرتدّ الیک طرفک فلمّا راه مستقرّاً عنده قال هذا من فضل ربّی…» نمل/40 ؛ [کسی که دانشی از کتاب داشت، گفت پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را( تخت بلقیس، ملکه سبأ) نزد تو خواهم آورد.]این آیه، کرامتی بالاتر از «طیّ الارض» را برای غیر پیامبر بیان کرده است که منشأ آن، معرفت او به کتاب بوده است.
شکی نیست که بالاتر از اینگونه ولایتها، برای حضرت علی(ع) ثابت است؛ زیرا آصف بن برخیا تنها علمی از کتاب داشت، ولی آن حضرت به همه کتاب آگاه بود. از این رو حوزه تصرف او وسیعتر است.
دلیل علم حضرت علی (ع) به همه کتاب، این آیه است «ویقول الذین کفروا لست مرسلاُ قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» رعد/43 چون در این آیه برای منکرین رسالت پیامبر اکرم (ص)، دو شاهد اقامه شده است شهادت خدای سبحان که والاترین شهادتهاست و شهادت کسی که نزد او علم کتاب است که در روایات اهل بیت (ع) بر امیرالمؤمنین (ع) تطبیق شده است؛ چنان که امام صادق (ع) میفرماید «الذی عنده علم الکتاب هو أمیرالمؤمنین(ع)»؛ [آن کسی که علم کتاب نزد او بود، امیرالمؤمنین (ع) است].
آنگاه از حضرت پرسیدند آیا کسی که نزد او علمی از کتاب بود، اعلم است یا کسی که علم کتاب را داشت؟ حضرت پاسخ دادند «ما کان علم الذی عنده علم من الکتاب عند الذی عنده علم الکتاب الّا بقدر ما تأخذ البعوضة بجناحها من ماء البحر» (تفسیر قمی، 1/367) ؛ دانش کسی که صاحب علمی از کتاب بود، نسب به علم امیرالمؤمنین (ع) ، مانند مقدار آبی است که پشه از دریا با بالهای خود حمل میکند.
بدیهی است که با چنین مقام و الایی، آن حضرت (ع) نه تنها بر ملک سیطره دارد و قطب آن میباشد «أنّ محلّی منها محلّ القطب من الرّحی» (نهج البلاغه/خطبه 3) ، بلکه ملکوت نیز بر قطب حضرتش دور میزند و برآن استوار و بدان پایدار است.
آیة الله جوادی آملی، علی(ع) مظهر اسمای حُسنای الاهی
به نقل از سایت تبیان