این که ملاک ها و معیارهاى گزینش همسر از سوى شما جداى از جوّ خانواده تان غیر از مسایل پیش پا افتاده مادى است قابل تحسین بوده و تمایل به ازدواج با فردى که به هر جهت احساس خوبى نسبت به وى پیدا کرده اید، قابل احترام و پذیرفتنى است؛ ولى نباید از این نکته غافل گردید که براى رسیدن به هر خواسته و هدفى باید متناسب با آن هزینه اى پرداخت نمایید و رنج و سختى هاى مسیر را متحمّل گردید که ان شاءاللّه به هدفتان برسید. صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم اند بر اثر صبر نوبت ظفر آید.اولین و مهم ترین نکته اى که باید در برون رفت از این موقعیت در نظر داشته باشید این است که شما تنها فردى نیستید که با چنین مسئله و یا مسایلى شبیه به آن در ازدواج خود رو به رو شده اید ولى تنها کسى هستید که مى توانید و باید بهترین کمک را با استفاده از توانایى ها و مهارت هاى فردى و… به خود بکنید. براى این کار همانطور که خود مى دانید شایسته است ابتدا با واقع نگرى و به دور از هر گونه مسائل جانبى، مسئله اصلى خود را شناسایى نموده و توان خود را براى حل آن به کار گیرید.
از دیدگاه روان شناختى نه تنها عدم مخالفت و یا حتى موافقت والدین ضرورت یک ازدواج موفق است بلکه شرط انجام یک ازداوج موفق رضایت و همراهى مستمر والدین است. چه بدون رضایت والدین هر یک از دختر و پسر در انجام این عمل خطیر که نیازمند همراهى و تأیید دیگران است، بدون پشتوانه مى مانند و این خود آغاز اضطراب ناخواسته و ورود آفت در مسیر زندگى مشترک است. چه بسا فرزندانى که با وجود فراهم بودن تمام شرایط یک ازدواج موفق بدون رضایت والدین نمى توانند یک زندگى شیرین و همراه با پیشرفتى را پیش روى داشته باشند. بهره مندى از رضایت والدین از نظر ارزشى و فرهنگى حداقل یک پشتوانه روحى براى جوانان در مسیر ازدواج است تا این راه را با اطمینان خاطر و پشت گرمى کامل طى نمایند.
جلب رضایت والدین در ازدواج یک ضرورت بى تردید است که موجب دلگرمى جوانان به ازدواج و برخوردارى آنها از اطمینان به خود و جرأت به عمل، آرامش و سکون گشته و راه بهره مندى از پشتوانه والدینى، تجارب آنها، دلسوزى و نیک اندیشى آنها را هموار مى نماید و خرمنى از خوبى ها، علم و دانش، تجربه و مصلحت اندیشى دلسوزانه و حتى پشتوانه اقتصادى را فرا روى دو جوان نیازمند مى گذارد. مخالفت والدین با ازدواج یعنى محرومیت از تمام این خوبى ها و از دست دادن این عناصر ضرورى که نمى توان حتى از یکى از آنها چشم پوشید.
پر واضح است که ازدواج بى بهره از سرمایه رضایت والدین در واقع به نوعى ازدواج بى بهره از موفقیت کامل خواهد بود. اما مفهوم این سخن آن نیست که به محض مخالفت والدین با ازدواج باید از آن دست شست! نه، بلکه باید در تحصیل رضایت آنها کوشید. باید بررسى کرد که علت مخالفت آنها چیست؟ اگر منبع تنیدگى مشخص نباشد و به اصطلاح ندانیم از کجا خورده ایم، چگونه مى خواهیم با آن مقابله کنیم؟
توجه داشته باشید که رهنمودهاى والدین اگرچه گاه براى ما بدون دلیل مى نماید ولى هیچ گاه عارى از حکمت و مصلحت اندیشى نیست و در واقع انعکاس تجارب و خیراندیشى آنها است. باید فارغ از هر نوع محبت و عشقى ببینید که مخالفت آنها به جا و مقتضى اندیشه و محصول عاقبت اندیشى پیران تجربه است یا خیر؟ به هرحال اگر آن گاه که با خود خلوت مى کنید، مخالفت آنها را بجا مى شمارید پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم خود دست کشید. لیکن اگر مخالفت آنها را بى مورد مى شمارید:
1. سعى کنید موافقت خانواده خود را جلب نمایید. از راهکار محبت ورزى براى کسب رضایت آنها با همکارى و میانجى گرى خیراندیشان و فامیل هاى نزدیک و صاحب نفوذ بهره گیرید.
2. بهتر است خانواده پسر نیز پا پیش گذاشته و در طى مراسمى رسمى از شما خواستگارى نمایند. بهتر است در این میان از افراد سرشناس و صاحب نفوذى که پدرتان نسبت به آنان احترام مى گذارد، کمک گرفته شود.
3. اگر دلیل مخالفت آنها فقط جنبه اقتصادى است سعى کنید نسبت به آینده اقتصادى طرف مقابلتان به خانواده خود دلگرمى دهید که پس از اتمام تحصیلات خواهد توانست زندگى آبرومندى ترتیب دهد.
4. در تمام طول مدت از دعا به درگاه حضرت حق براى نرم کردن دل والدینتان غفلت نکنید. امید است به کارگیرى تمام راهکارهاى ارائه شده قلب والدینتان را به اعلام رضایت خاطر آن هم از صمیم دل نرم سازد و بدانید که طبق نظر مراجع تقلید آن عقدى که بدون اذن پدرتان خوانده اید مخدوش است هر چند رابطه جنسى نداشته اید، ولى آن عقد هم باطل است و محرمیت نمى آورد و هم حرام مرتکب شده اید.
البته در جایى که پسر شرعاً و عرفاً کفو (همتاى) دختر باشد، ازدواج هم به مصلحت دختر باشد و همتاى دیگرى هم برایش پیدا نشود[1] و پدر و یا جدّ پدرى بدون دلیل موجه با ازدواج دخترش مخالفت کند، اسلام اجازه مى دهد که دختر بدون اجازه آنان ازدواج کند. البته در این زمینه و به منظور تشخیص و تأیید چنین شرایطى، حتما با دفتر مرجع تقلیدتان تماس گرفته یا کتبى یا تلفنى و اجازه فقهى را از ایشان بگیرید.
به هر حال تصمیم نهایى با شماست که بخواهید منفعلانه عمل نموده و بهار زندگى و عمر خود را در این کشاکش از دست بدهید و یا این که با توجه به اصل واقعیت پذیرى و مسؤلیت پذیرى نقش فعالى در ساختن زندگى خود داشته باشید و با پذیرش تبعات احتمالى تصمیم خود، شایسته ترین گزینه را براى برون رفت از وضعیت موجود برگزینید.
پاورقی:
1- تحریرالوسیله، ج 2، ص 393.
از دیدگاه روان شناختى نه تنها عدم مخالفت و یا حتى موافقت والدین ضرورت یک ازدواج موفق است بلکه شرط انجام یک ازداوج موفق رضایت و همراهى مستمر والدین است. چه بدون رضایت والدین هر یک از دختر و پسر در انجام این عمل خطیر که نیازمند همراهى و تأیید دیگران است، بدون پشتوانه مى مانند و این خود آغاز اضطراب ناخواسته و ورود آفت در مسیر زندگى مشترک است. چه بسا فرزندانى که با وجود فراهم بودن تمام شرایط یک ازدواج موفق بدون رضایت والدین نمى توانند یک زندگى شیرین و همراه با پیشرفتى را پیش روى داشته باشند. بهره مندى از رضایت والدین از نظر ارزشى و فرهنگى حداقل یک پشتوانه روحى براى جوانان در مسیر ازدواج است تا این راه را با اطمینان خاطر و پشت گرمى کامل طى نمایند.
جلب رضایت والدین در ازدواج یک ضرورت بى تردید است که موجب دلگرمى جوانان به ازدواج و برخوردارى آنها از اطمینان به خود و جرأت به عمل، آرامش و سکون گشته و راه بهره مندى از پشتوانه والدینى، تجارب آنها، دلسوزى و نیک اندیشى آنها را هموار مى نماید و خرمنى از خوبى ها، علم و دانش، تجربه و مصلحت اندیشى دلسوزانه و حتى پشتوانه اقتصادى را فرا روى دو جوان نیازمند مى گذارد. مخالفت والدین با ازدواج یعنى محرومیت از تمام این خوبى ها و از دست دادن این عناصر ضرورى که نمى توان حتى از یکى از آنها چشم پوشید.
پر واضح است که ازدواج بى بهره از سرمایه رضایت والدین در واقع به نوعى ازدواج بى بهره از موفقیت کامل خواهد بود. اما مفهوم این سخن آن نیست که به محض مخالفت والدین با ازدواج باید از آن دست شست! نه، بلکه باید در تحصیل رضایت آنها کوشید. باید بررسى کرد که علت مخالفت آنها چیست؟ اگر منبع تنیدگى مشخص نباشد و به اصطلاح ندانیم از کجا خورده ایم، چگونه مى خواهیم با آن مقابله کنیم؟
توجه داشته باشید که رهنمودهاى والدین اگرچه گاه براى ما بدون دلیل مى نماید ولى هیچ گاه عارى از حکمت و مصلحت اندیشى نیست و در واقع انعکاس تجارب و خیراندیشى آنها است. باید فارغ از هر نوع محبت و عشقى ببینید که مخالفت آنها به جا و مقتضى اندیشه و محصول عاقبت اندیشى پیران تجربه است یا خیر؟ به هرحال اگر آن گاه که با خود خلوت مى کنید، مخالفت آنها را بجا مى شمارید پس تسلیم حق شوید و از اصرار بر تصمیم خود دست کشید. لیکن اگر مخالفت آنها را بى مورد مى شمارید:
1. سعى کنید موافقت خانواده خود را جلب نمایید. از راهکار محبت ورزى براى کسب رضایت آنها با همکارى و میانجى گرى خیراندیشان و فامیل هاى نزدیک و صاحب نفوذ بهره گیرید.
2. بهتر است خانواده پسر نیز پا پیش گذاشته و در طى مراسمى رسمى از شما خواستگارى نمایند. بهتر است در این میان از افراد سرشناس و صاحب نفوذى که پدرتان نسبت به آنان احترام مى گذارد، کمک گرفته شود.
3. اگر دلیل مخالفت آنها فقط جنبه اقتصادى است سعى کنید نسبت به آینده اقتصادى طرف مقابلتان به خانواده خود دلگرمى دهید که پس از اتمام تحصیلات خواهد توانست زندگى آبرومندى ترتیب دهد.
4. در تمام طول مدت از دعا به درگاه حضرت حق براى نرم کردن دل والدینتان غفلت نکنید. امید است به کارگیرى تمام راهکارهاى ارائه شده قلب والدینتان را به اعلام رضایت خاطر آن هم از صمیم دل نرم سازد و بدانید که طبق نظر مراجع تقلید آن عقدى که بدون اذن پدرتان خوانده اید مخدوش است هر چند رابطه جنسى نداشته اید، ولى آن عقد هم باطل است و محرمیت نمى آورد و هم حرام مرتکب شده اید.
البته در جایى که پسر شرعاً و عرفاً کفو (همتاى) دختر باشد، ازدواج هم به مصلحت دختر باشد و همتاى دیگرى هم برایش پیدا نشود[1] و پدر و یا جدّ پدرى بدون دلیل موجه با ازدواج دخترش مخالفت کند، اسلام اجازه مى دهد که دختر بدون اجازه آنان ازدواج کند. البته در این زمینه و به منظور تشخیص و تأیید چنین شرایطى، حتما با دفتر مرجع تقلیدتان تماس گرفته یا کتبى یا تلفنى و اجازه فقهى را از ایشان بگیرید.
به هر حال تصمیم نهایى با شماست که بخواهید منفعلانه عمل نموده و بهار زندگى و عمر خود را در این کشاکش از دست بدهید و یا این که با توجه به اصل واقعیت پذیرى و مسؤلیت پذیرى نقش فعالى در ساختن زندگى خود داشته باشید و با پذیرش تبعات احتمالى تصمیم خود، شایسته ترین گزینه را براى برون رفت از وضعیت موجود برگزینید.
پاورقی:
1- تحریرالوسیله، ج 2، ص 393.