خانه » همه » مذهبی » علوم غریبه چیست و در دین چگونه به آن نگاه شده است؟

علوم غریبه چیست و در دین چگونه به آن نگاه شده است؟

علوم غریبه، علومى مانند علم حروف و اعداد، علم اوفاق، جفر، (جفر صغیر و جفر کبیر) خافیه، کیمیا، لیمیا،هیمیا، سیمیا، ریمیا و علوم دیگر است که شیخ بهایى این علوم را در کتاب «کلّه سرّ» جمع کرده است که هر حرفى اشاره به علمى دارد. توضیح این علوم در جلد اول «المیزان» ، ص 246 نیز بیان شده است. در یک تقسیم بندی علوم را به دو بخش تقسیم نموده اند علوم خفی (علوم غریبه) و علوم جلی (علوم مانند علوم نظری و تجربی) .خفی به معنی پنهان و جلی به معنی آشکار است. بنابراین علوم غربیه جزو علومی است که اربابان این فن و یا علم آن را همواره از انظار نامحرمان و ناشناسان پنهان داشته و در تعلیم و تعلم وی شرایطی را ملحوظ نظر قرار می داده اند. و این علوم نیز خود دارای شاخه های گوناگونی است و دو نوع کاربرد برای آن متصور است یکم: کاربرد عام. دوم: کاربرد خاص.
منظور از کاربرد عام همان است که می توان از آن به وصول به مطلوب یاد نمود به عبارت دیگر، هدف از تمامی شاخه های علوم غریبه نیل به مطلوب و کشف مجهول است. لیکن هر شاخه ای نیز تخصصا عهده دار این وظیفه است. با آوردن مثالی این موضوع روشن تر می گردد. راه پزشکی و طبابت به طور کلی و عام مربوط به شناخت بدن جانداران ، نحوه فعالیت و تشخیص دادن امراض و معالجه آن است که این موضوع در طب عمومی یافت می گردد. لیکن هر بخشی از بدن نیز دارای تخصصی مربوطه به خود می باشد و پزشکی نیز مربوط به آن بخش وجود دارد که علاوه بر اطلاعات عمومی در خصایص بدن، در یکی از شاخه های آن به گونه تخصصی تحصیل نموده و فعالیت دارد. بنابراین، زمانی که تعبیر علوم غریبه را به کار می بریم باید روشن کنیم که منظور از آن، عموم شاخه های علوم غربیه است و یا شاخه یا شاخه های خاص آن پس تا این مقطع روشن شد که غایت علوم غریبه، رسیدن به مطلوب و کشف مجهول است و دیگر این که این علوم، مانند بسیاری از علوم تجربی و نظری، دارای شاخه های گوناگونی است. و هر شاخه ای نیز عهده دار وظیفه ای خاص.
نکته دیگر که در باب علوم غربیه باید متذکر گردد این است که الزاما چنین نیست که تمامی رهروان چنین علمی، می بایست دارای مراتب عالی تقوا و ورع باشند تا به چنین امری دست یابند زیرا بخش های عمومی و برخی از شاخه های این علم نیز بدون داشتن چنین شرطی قابل تحصیل است. لیکن نباید از نظر دور داشت که تذکر چنین نکته ای فقط یک آگاهی و اطلاع در این موضوع محسوب می گردد و نه چیز دیگر . زیرا چنانکه استادی در این موضوع وجود داشته باشد که موافق تعلیم دادن آموخته های خود باشد دیگر دست یافتن به آنچه ذکر شد، متقی و غیر متقی نمی شناسد. از طرف دیگر باید این نکته را نیز یادآور شد که کمتر دیده شده است که فردی غیر متقی به چنین علومی دست یافته باشد و یا اهل فن آن را به فردی غیر متقی که تقوا ملکه او نشده و یا در وجودش نهادینه نشده باشد تعلیم داده باشد. یعنی اساتید و اربابان چنین علومی با قطع نظر از امکان آموزش به فرد متقی زاهد و یا غیرمتقی فقط این علوم را به افرادی می آموخته و می آموزند که به خدا ترسی و عدالت آنان وثاقت کامل داشته باشند. علت چنین امری نیز، ناگفته پیداست زیرا ما در غایت و هدف این علم چنین آورده ایم: رسیدن به مطلوب و کشف مجهول و این هر دو، موضوعی است که دامنه ای بسیار گسترده دارد و مصادیقی بی شمار. از کوکترین خواسته گرفته تا بزرگترین خواسته. و از کوچکترین مجهول گرفته تا بزرگترین و سری ترین آن. بنابراین سوء استفاده و خدای ناخواسته خلاف شرع کردن از این طریق، عملی ترین، سریع ترین و شدنی ترین راهی است که در عالم طبیعت وجود دارد. از همین روست که می بینید فرضا اگر شخصی غیر متقی در این مسیر قرار گرفته جز خسارت دنیوی و اخروی چیزی را عاید خود نکرده است و وزر و بال آن در همین دنیا هم ، دامن وی را خواهد گرفت و قطعا از این منزل به سلامت نخواهد گذشت.
عرفان عملی نیز امری است که نسبت منطقی میان آن و علوم غریبه، عام و خاص من وجه است یعنی این دو امر می توانند دارای نقطه اشتراک بوده و افراد مشترکی داشته باشند چنان که هر یک نیز دارای افراد مخصوص به خود باشند. لیکن راه تقرب به خداوند متعال، هرگز از طریق آموزه های علوم غریبه نیست گر چه عنوان «تقرب به خداوند» نیز یکی از مصادیق غایت علوم غریبه است و در آن مجموعه می گنجد و باز هم گر چه آموزه های علوم غریبه و شیوه های آن می تواند در مواردی به امداد سالک بیاید لیکن قطعا چنین انتخابی نه معمول عرفا و سلوکیان بوده است و نه مطلوب آنان. و هیچ استادی جهت سیر و سلوک معنوی، شاگردی را به آموزش علوم غریبه تشویق و ترغیب نکرده است . چه از عارفان متقدم و چه از عارفان معاصر همانند مرحوم سید علی شوشتری(1)، ملا حسین قلی همدانی (2)، سید احمد کربلایی (3)، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (4) ، حاج میرزا علی قاضی طباطبایی (5) شیخ محمد بهاری (6) ، علامه محمدحسین طباطبایی(7)، شیخ جعفر مجتهدی (8)، شیخ رجب علی خیاط(9)، و غیر هم.
و حتی شادی هیچ یک از این اولیای خدا، به علوم غریبه آشنا نیز نبوده باشند تا چه رسد به عمل کردن به آن و یا آموزش آن به دیگران. از این رو، این تصور که راه وصول به تقربت خداوند (جل و اعلی) از طریق آموزه های علوم غریبه است بی تردید تصوری است نادرست. گذشته از این که چند نکته را نیز در این باب باید متذکر گردیم:
اولا: استادی را که مسلط به این امور باشند به سادگی نمی توان یافت.
ثانیا: چنانچه استادی را نیز بیابید به دلایلی شاید اعتراف به تسلط در این امر نکند.
ثالثا: معلوم نیست که آن استاد در چه حد و در کدام یک از شاخه های گوناگون این علوم تسلط داشته باشد.
رابعا:آموختن چنین علومی نیازمند شرایطی است که حصول تمامی آن شرایط برای هر کسی میسر نیست از جمله این شرایط و از اهم آنها گذشته از تقوا صرف وقت فراوان و تحمل ریاضتها و مرارتهای گوناگون طولانی مدت است و چله نشینی و انزوا است.
خامسا: تسلط در تمامی شاخه های این علم بی کران و شریف، از حوزه امکان عادی هر کس خارج است مگر در برخی از شاخه ها. زیرا علوم غریبه به شاخه هایی چون علم جفر، علم حروف و اعداد علم رمل، علم اوفاق، علم کیمیا و … تقسیم می گردد. که برخی از این شاخه ها همانند علم جفر خود نیازمند صرف عمری وقت است تا به تدریج به تمامی زوایا و مراحل آن واقف گشت.
محمود دهدار غیاثی (10) (1016- م) صاحب کتاب شریف و ارجمند «مفاتیح المغالیق» تمامی عمر خود را صرف آموختن علوم غریبه ، علی الخصوص جفر نمود، وی در سن 71 سالگی بود که موفق گردید اسم اعظم خداوند و نحوه کاربرد آن را کشف کند و سپس آن را در ابیاتی طولانی و به صورت معما گونه به نظم در آورد که شروح گوناگونی نیز تاکنون بر آن نگاشته اند همانند شرح مرحوم حجت بلاغی (11) و شرح مرحوم عالم عادی شیخ یوسف نجفی جیلانی (12) و نیز مرحوم عالم صمدانی رجب برسی حلی (13) (متوفی حدود813 ق.) که در باب اسم اعظم و کاربرد آن به گونه مفصل و اعجاب آور قلم فرسایی نموده است و فاضل کامل مرحوم محمد حسن میرجهانی (14) نیز آن را شرح و توضیح داده است.
بنابراین نه رسیدن به تمامی خواسته ها به سادگی مقدور و میسر است و نه چنین است که چنین علومی را بتوان در مدت چند ماه و یا چند سال آن هم با دغدغه های فراوان ذهنی و عملی چنین عصری ، آموخت.
براى مطالعه بیشتر در این باب، به کتاب «مفاتیح المفالیق و زبدة الالواح» محمود دهدار عیانى و یا «شرح کنوزالاسما» عیانى که استاد علامه حسن زاده آملى در کلمه 343 هزار و یک کلمه به طور مبسوط آن اشعار را توضیح داده است.
پانوشتها:
1. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «دار اسلام» ص 550 و «طریق الحقائق» ج 3 ، ص 466، «اعیان الشیعه» ج 8 ، ص 316، و «تکمله نجوم السما»، ج 1، ص 336.
2. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «طبقات اعلام الشیعه، ج 2 ص 675، و فرائد الرضویه ، ص 148.
3. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «اعیان الشیعه، ح 6، ص 136، و نقباء البشر» ج 2، ص 677.
4. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «ریحانه الادب ، ج 5 ص 397، و اعیان الشیعه ، ج 4، ص 254.
5. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «یادنامه علامه طباطبایی ص 62، و مهر تابان ، ص 19 . 136.
6. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «اعیان الشیعه ، ج 9، ص 402، و تاریخ حکما و عرفای متأخر بر صدر المتألهین، ص 141.
7. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «یادنامه علامه طباطبایی.
8. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «لاله ای از ملکوت تألیف حمید سفید ابیان، و در محضر لاهوتیان، اثر محمد علی مجاهدی.
9. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به «تندیس اخلاص اثر محمد ری شهری، و مقام عشق از انتشارات مؤسسه کیهان فرهنگی.
10. وی کتب گوناگونی در زمینه های علوم غربیه _ علی الخصوص جفر _ نگاشته است. و در این علم نیز ید طولایی داشت و از اساتید مرحوم محمد عاملی (معروف به شیخ بهایی ، 1030-953 ق.) بود. جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به: ریحانه الادب، اثر مدرس تبریزی ، ط سوم چاپخانه شفق، ج 2، ص 242و طبقات اعلام الشیعه، اثر شیخ آغا بزرگ تهرانی، ط اول، دارالکتاب العربی، قرن دهم، ص 238.
11. ابیات یاد شده مجموعا 103 بیت است که مرحوم بلاغی آن را از روی نسخه عالم مرتاض، سید محمد رضا موسوی (متوفی در سنه 1385 قمری استنساخ نموده و در آخر کتاب کشکول گونه خود به نام «از هر چمن گلی» آورده است.
12. در کتاب «بیان آلایات در علم زبر و بینات.
13. در کتاب «مشارق انوار الیقین ، فی حقایق اسرار امیر المؤمنین ، تحقیق سید عبدالغفار اشرف مازندرانی.
14. در کتاب «روایح النسمات در شرح دعای سمات»

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد