خداوند در آفرینش انسان، برنامه ای کامل و جامع طراحی کرده است. این طراحی، لوازمی را در پی دارد که از جملهآنها، پدیده شیطان و هم چنین نفس اماره در آدمی است. این لوازم، از توابع قهری یک نظام و برنامه است. وقتی که در طرح نظام انسانی، موضوع اختیار و قدرت انتخابمطرح است، در کنار آن بایستی انگیزه های مختلفی نیز مطرح باشد وگرنه اختیار معنا ندارد.
خداوند متعال نظام انسانی را، نظامی آمیخته با اختیار طراحی کرده و به همین جهت عوامل هدایت و گمراهی رانیز مشخص نموده است؛ چنان که خود می فرماید: «ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم و او را شنوا و بینا ساختیم.ما راه را به او نمایاندیم حال یا شکرگزار خواهد بود و یا کفران خواهد کرد»، (سوره انسان، آیه 3).
در این مجموعه، یک سو شیاطین و نفس اماره آدمی قرار دارند و در سوی دیگر تمامی پیامبران، کتاب های آسمانیو عقل آدمی به صف ایستاده اند و هر دو جبهه، انسان را به سوی خود فرا می خوانند.
حال چنانچه هر کدام از این دو جبهه وجود نداشت، طراحی خلقت ناقص بود و آنچه که می بایست برای تکاملاختیاری بشر فراهم گردد، وجود نداشت.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به کتاب «عدل الهی» نوشته شهید مطهری مراجعه کنید.
خداوند متعال نظام انسانی را، نظامی آمیخته با اختیار طراحی کرده و به همین جهت عوامل هدایت و گمراهی رانیز مشخص نموده است؛ چنان که خود می فرماید: «ما انسان را از نطفه ای آمیخته آفریدیم و او را شنوا و بینا ساختیم.ما راه را به او نمایاندیم حال یا شکرگزار خواهد بود و یا کفران خواهد کرد»، (سوره انسان، آیه 3).
در این مجموعه، یک سو شیاطین و نفس اماره آدمی قرار دارند و در سوی دیگر تمامی پیامبران، کتاب های آسمانیو عقل آدمی به صف ایستاده اند و هر دو جبهه، انسان را به سوی خود فرا می خوانند.
حال چنانچه هر کدام از این دو جبهه وجود نداشت، طراحی خلقت ناقص بود و آنچه که می بایست برای تکاملاختیاری بشر فراهم گردد، وجود نداشت.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه به کتاب «عدل الهی» نوشته شهید مطهری مراجعه کنید.