در روایات فراوانی از حزن و نیز افراد محزون تعریف و تمجید شده است و این سخن بدان معنا نیست که انسان پیوسته عبوس و خشن باشد، بلکه منظور تحصیل حالتی است در برابر سرمستی و نشاط و شادی بی مورد و بی حد که از صفات منحط حیوانی است. فرد ساکت و گرسنه (که حدیث معراج حزن دائم را ثمره این دو میداند) هرگز شادیهای کاذب، و تفریحهای حاکی از بی خبری و خنده های مستانه ندارد و رفتار او با متانت و آرامش همراه است. البته ممکن است حزن در امور مادی و عقب ماندن از دنیا داران، در مسابقه ثروت اندوزی، رخ دهد که به هیچ وجه ممدوح نیست، بلکه حزنی که در برابر شادی بی حد و مستی غافلانه قرار گیرد، شایسته مدح و ستایش است.این که انذار و ترسانیدن مردم، یکی از مهمترین وظایف رسولان الهی به شمار آمده، بدین جهت است که آدمیان از عمر خویش استفاده شایسته برند و اعمال و رفتار خویش را کنترل کنند و از امکانات و نیروهای خدادادی به نحو مطلوب بهره گیرند. مؤمن از این که مقداری از عمرش صرف امور ارزشمند و لازم نگردیده و یا لااقل در مباحات مصروف شده محزون است؛ زیرا از سرمایه اش کاسته شده و سودی در این تجارت نصیبش نگشته است.
بی جهت نیست که برخی بزرگان از بسیاری مباحات نیز دست میشستند. وقتی مؤمن به زندگی این فرزانگان نظر میکند و خود را با آنها مقایسه کرده و عمر خویش را صرف در مباحات و امور بی فایده میبیند، محزون و اندوهگین میگردد و تصمیم میگیرد گذشته ها را جبران کند و باقی مانده عمر خود را قدر بداند.
راهیان کوی دوست،آیت الله مصباح یزدی
بی جهت نیست که برخی بزرگان از بسیاری مباحات نیز دست میشستند. وقتی مؤمن به زندگی این فرزانگان نظر میکند و خود را با آنها مقایسه کرده و عمر خویش را صرف در مباحات و امور بی فایده میبیند، محزون و اندوهگین میگردد و تصمیم میگیرد گذشته ها را جبران کند و باقی مانده عمر خود را قدر بداند.
راهیان کوی دوست،آیت الله مصباح یزدی