دوست گرامی، برداشت ما از کلمه درست در سؤال شما، آن رفتاری است که مورد تأیید دین و عقل است پس بر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، که لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشکال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند که به بعضی از آن ها اشاره می شود:
1)رعایت حیای فردی و عفّت جمعی
ارتباط با جنس مخالف، که در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلکه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحکیم حیای فردی و کسب کمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممکن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، که از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ کنند و زمینه تحریک و انحراف همنوعان را فراهم ننمایند و روابط همسری در چارچوب ارزش های دینی و انسانی انجام گیرند.
خداوند متعال در سوره مبارکه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) کمک نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید کردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری کند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حرکت کردند تا به کنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا کردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول کرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حرکت نکرد، بلکه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.
2)رعایت دستورات دینی در ارتباطات
زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباطات به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود و جامعه دینی هم این ارتباط را قبول نمی کند و در مقابل آن واکنش نشان می دهد.
. 3)هدفدار بودن
بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد که این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، که صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ کدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. بنابراین، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.
نتیجه اینکه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی که برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تکامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده که با کمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است که انسان ها را از انحراف و کج اندیشی بازداشته، به خالق یکتا نزدیک سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.
وضع مطلوب در روابط دختر و پسر
پس از بحث در مورد انواع برخوردها در روابط دختر و پسر می توانیم حدود ارتباطی مناسب بین دو جنس را مرود بحث و بررسی قرار دهیم برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگیها و خصوصیات زیر اشاره کرد.
1 – شناخت واقعیتهای جنس مخالف
در این زمینه بهتر است به گونه ای عمل کنیم که واقعیت جنس مخالف را تا حد ممکن بشناسیم و بر اساس این شناخت، اعمالمان را تنظیم کنیم به نظر ما بهترین راه شناخت ،جنس مخالف در نظر گرفتن و شناخت دقیقتر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است که با ما سالها زندگی کرده و ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیک آزموده ایم برای جنس مونث شناخت پدر، برادر، عمو، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت جنس مخالف را نشان دهد برای جنس مذکر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر، خواهر، خاله، عمه و امثال اینها نیز می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد در صورتی که بدانیم و یقین داشته باشیم که افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی بخصوص از آن جهت که در زندگی ما عملاً موثر است با یکدیگر مشابهت دارند، دیگر دچار خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد با بیان این مطالب به دومین ویژگی از خصوصیات وضع مطلوب در روابط دختر و پسر می پردازیم
2 – اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف
یکی از مشکلات موجود در روابط بین پسر ودختر ، داشتن تصورات خیالی از یکدیگر است گاه دختر و پسر از یک فرد بخصوص تصویری خیالی و کاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می کنند برای دخترگاه یک پسر با تمام ضعفها و محدودیتها و همچنین ناپختگیها و رشد نایافتگیها به شکل شاهزاده ای که سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده ، او را به سرزمین رویاها می برد، تجلی پیدا می کند که گویی فرشته ای مهربان از آسمانها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است این تصورات رویایی بسیار زود از بین خواهد رفت و واقعاً مانند یک رویا در زندگی زایل خواهد شد بنابراین در یک ارتباط مطلوب بهتر است است از رویا پردازی در مورد جنس مخالف به شدت اجتناب کنیم این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد انسان می تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد ولکن این دوست داشتن نباید موجب کوری و کری انسان شود.
3 – از بین بردن ترسها، دلهره ها هیجانها، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف
سومین ویژگی در یک برخورد مطلوب خالی کردن ذهن از عواطف منفی است هر گونه احساسی که می تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شکل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد، می باید از ذهن حذف شده ، یا اصلاح گردد.
4 – حفظ خونسردی و صلابت شخصیت، به هنگام برخورد با جنس مخالف
خونسردی خود را حفظ کرده، هیجانات مختلف را از خود دور کنیم و چنین امری حداقل از دو طریق امکان پذیر است اول اینکه تلاش کنیم جنبه های ارادی اعمالمان راافزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در جهت تقویت اراده خویش گام برداریم انسانهایی که خود را به دست امیال و راحتیها می سپارند معمولاً تسلط خوب و کافی بر اعمال خویش ندارند دوم اینکه از طریق تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف تلاش کنیم به سطحی از کنترل رفتاردست بیابیم که در آن خونسردی و صلابت کافی در برخورد با جنس مخالف را داشته باشیم.
5 – برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم، نامحرم، حلال و حرام
در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس به شکل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاکهای چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است رعایت این حدود نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است برای شناخت این حدود لازم است به کتب فقهی مناسب مراجعه شود.
6 – نداشتن رفتار سبک، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف
توصیه می شود که دختران و پسران از داشتن رفتار سبک مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند این مطلب به رغم اینکه به صورت یک راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد بعضی از دختران در مقایسه خود با دیگران به این نکته اشاره می کنند که آنهایی که رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و خود را به اشکال مختلف به جنس مخالف عرضه می کنند در زندگی متفرقند ، بسیار زودتر ازدواج می کنند و تشکیل زندگی می دهند در حالی که ما به دلیلی داشتن رفتار موقر، پیوسته دچار تنهایی و دور افتادن از ازدواج می شویم چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرار می گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت، عفت و رفتار و موقر از یک سو و داشتن یک رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر می سازد.
ما با توجه به مباحثی که در مورد سطح تحول شخصیت به میان آوردیم، به این نکته اشاره می کنیم که انسانی که دارای اهداف و آرمانهای شناخته شده و منسجم در جهت حفظ کرامت انسانی خویش است، هرگز از این وضع دچار تعارض نمی شود او به دنبال یافتن همسری پاک و عفیف است، ولی کسی که از طریق نمایش دادن اندامها و ظاهر خود، پسری به سوی خویش جلب می کند، قطعاً باید بداند کسی را شکار کرده است که چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد این آیه کریمه الهی که می فرماید:
الخبیثات للخبیثین والخبیثون للخبیثات و الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات.
یعنی زنان ناپاک از آنا مردان ناپاکند و مردن ناپاک از آن زنان ناپاک و زنان پاک از مردان پاک و مردان پاک از آن زنان پاکند، به همین نکته اشاره دارد اگر ارزشهای عالی انسانی مانند عفت، ایمان، پاکدامنی خوش قلبی و سلامت نفس برای کسی معنا پیدا نکرده باشد، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایینتر مانند تمایلات جنسی، ارضای آنها و رسیدن به لذات بدنی سامان دهد، ولی کسی که به سطوح بالاتر دسترسی پیدا کرده است هر چند که مدتی ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تاخیر بیفتد، لکن حفظ ارزشهای عالی انسانی او را کفایت می نماید.
1)رعایت حیای فردی و عفّت جمعی
ارتباط با جنس مخالف، که در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلکه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحکیم حیای فردی و کسب کمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممکن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، که از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ کنند و زمینه تحریک و انحراف همنوعان را فراهم ننمایند و روابط همسری در چارچوب ارزش های دینی و انسانی انجام گیرند.
خداوند متعال در سوره مبارکه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) کمک نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید کردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری کند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حرکت کردند تا به کنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا کردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول کرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حرکت نکرد، بلکه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.
بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد.
2)رعایت دستورات دینی در ارتباطات
زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباطات به طرف ناهنجاری اخلاقی کشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود و جامعه دینی هم این ارتباط را قبول نمی کند و در مقابل آن واکنش نشان می دهد.
. 3)هدفدار بودن
بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد که این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، که صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ کدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. بنابراین، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.
نتیجه اینکه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی که برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تکامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده که با کمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است که انسان ها را از انحراف و کج اندیشی بازداشته، به خالق یکتا نزدیک سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.
وضع مطلوب در روابط دختر و پسر
پس از بحث در مورد انواع برخوردها در روابط دختر و پسر می توانیم حدود ارتباطی مناسب بین دو جنس را مرود بحث و بررسی قرار دهیم برای نشان دادن وضع مطلوب در روابط بین دو جنس می توان به ویژگیها و خصوصیات زیر اشاره کرد.
1 – شناخت واقعیتهای جنس مخالف
در این زمینه بهتر است به گونه ای عمل کنیم که واقعیت جنس مخالف را تا حد ممکن بشناسیم و بر اساس این شناخت، اعمالمان را تنظیم کنیم به نظر ما بهترین راه شناخت ،جنس مخالف در نظر گرفتن و شناخت دقیقتر واقعیت وجودی افرادی از جنس مخالف است که با ما سالها زندگی کرده و ما آنها را در نشیب و فرازهای گوناگون زندگی از نزدیک آزموده ایم برای جنس مونث شناخت پدر، برادر، عمو، دایی و امثال این افراد می تواند تا حد زیادی واقعیت جنس مخالف را نشان دهد برای جنس مذکر نیز واقعیات مشاهده شده از مادر، خواهر، خاله، عمه و امثال اینها نیز می تواند نشانگر واقعیات وجودی جنس مخالف باشد در صورتی که بدانیم و یقین داشته باشیم که افراد جنس مخالف تا حد بسیار زیادی بخصوص از آن جهت که در زندگی ما عملاً موثر است با یکدیگر مشابهت دارند، دیگر دچار خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف نخواهیم شد با بیان این مطالب به دومین ویژگی از خصوصیات وضع مطلوب در روابط دختر و پسر می پردازیم
2 – اجتناب از خیالپردازی و تصور رویایی در مورد جنس مخالف
یکی از مشکلات موجود در روابط بین پسر ودختر ، داشتن تصورات خیالی از یکدیگر است گاه دختر و پسر از یک فرد بخصوص تصویری خیالی و کاملاً غیر واقعی می سازند و با آن تصویر زندگی می کنند برای دخترگاه یک پسر با تمام ضعفها و محدودیتها و همچنین ناپختگیها و رشد نایافتگیها به شکل شاهزاده ای که سوار بر اسب سپیدی از راه رسیده ، او را به سرزمین رویاها می برد، تجلی پیدا می کند که گویی فرشته ای مهربان از آسمانها برای نجات او و برای ایجاد پناهگاه برای او به زمین آمده است این تصورات رویایی بسیار زود از بین خواهد رفت و واقعاً مانند یک رویا در زندگی زایل خواهد شد بنابراین در یک ارتباط مطلوب بهتر است است از رویا پردازی در مورد جنس مخالف به شدت اجتناب کنیم این مطلب با عشق و دوست داشتن مغایرتی ندارد انسان می تواند فردی را بسیار عمیق دوست بدارد ولکن این دوست داشتن نباید موجب کوری و کری انسان شود.
3 – از بین بردن ترسها، دلهره ها هیجانها، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف
سومین ویژگی در یک برخورد مطلوب خالی کردن ذهن از عواطف منفی است هر گونه احساسی که می تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شکل منفی جلوه دهد و یا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد، می باید از ذهن حذف شده ، یا اصلاح گردد.
4 – حفظ خونسردی و صلابت شخصیت، به هنگام برخورد با جنس مخالف
خونسردی خود را حفظ کرده، هیجانات مختلف را از خود دور کنیم و چنین امری حداقل از دو طریق امکان پذیر است اول اینکه تلاش کنیم جنبه های ارادی اعمالمان راافزایش دهیم و به عبارت دیگر با داشتن برنامه هایی در جهت تقویت اراده خویش گام برداریم انسانهایی که خود را به دست امیال و راحتیها می سپارند معمولاً تسلط خوب و کافی بر اعمال خویش ندارند دوم اینکه از طریق تمرین و حفظ خونسردی به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف تلاش کنیم به سطحی از کنترل رفتاردست بیابیم که در آن خونسردی و صلابت کافی در برخورد با جنس مخالف را داشته باشیم.
5 – برخورد مبتنی بر احترام با مراعات حدود شرعی در مورد محرم، نامحرم، حلال و حرام
در فرهنگ ما برخورد مناسب بین دو جنس به شکل دقیق در چگونگی ارتباط بر اساس ملاکهای چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است رعایت این حدود نشانگر آشنایی ما با فرهنگ منسجم اسلامی است برای شناخت این حدود لازم است به کتب فقهی مناسب مراجعه شود.
6 – نداشتن رفتار سبک، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف
توصیه می شود که دختران و پسران از داشتن رفتار سبک مبتنی بر جلب توجه جنس مخالف دوری گزینند این مطلب به رغم اینکه به صورت یک راهنمایی برای دختران و پسران ارائه می شود، ولی گاهی اوقات از طرف برخی از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار می گیرد بعضی از دختران در مقایسه خود با دیگران به این نکته اشاره می کنند که آنهایی که رفتار آنچنانی در پیش می گیرند و خود را به اشکال مختلف به جنس مخالف عرضه می کنند در زندگی متفرقند ، بسیار زودتر ازدواج می کنند و تشکیل زندگی می دهند در حالی که ما به دلیلی داشتن رفتار موقر، پیوسته دچار تنهایی و دور افتادن از ازدواج می شویم چنین عباراتی به نوعی برای این دختران راهنمای عمل قرار می گیرد و آنها را دچار تعارض بین حفظ حرمت، عفت و رفتار و موقر از یک سو و داشتن یک رفتار خودنمایانه مبتنی بر جلب مشتری از سوی دیگر می سازد.
ما با توجه به مباحثی که در مورد سطح تحول شخصیت به میان آوردیم، به این نکته اشاره می کنیم که انسانی که دارای اهداف و آرمانهای شناخته شده و منسجم در جهت حفظ کرامت انسانی خویش است، هرگز از این وضع دچار تعارض نمی شود او به دنبال یافتن همسری پاک و عفیف است، ولی کسی که از طریق نمایش دادن اندامها و ظاهر خود، پسری به سوی خویش جلب می کند، قطعاً باید بداند کسی را شکار کرده است که چیزی جز امیال حیوانی انسان نمی شناسد این آیه کریمه الهی که می فرماید:
الخبیثات للخبیثین والخبیثون للخبیثات و الطیبات للطیبین و الطیبون للطیبات.
یعنی زنان ناپاک از آنا مردان ناپاکند و مردن ناپاک از آن زنان ناپاک و زنان پاک از مردان پاک و مردان پاک از آن زنان پاکند، به همین نکته اشاره دارد اگر ارزشهای عالی انسانی مانند عفت، ایمان، پاکدامنی خوش قلبی و سلامت نفس برای کسی معنا پیدا نکرده باشد، او می تواند زندگی خود را از طریق تمایلات سطح پایینتر مانند تمایلات جنسی، ارضای آنها و رسیدن به لذات بدنی سامان دهد، ولی کسی که به سطوح بالاتر دسترسی پیدا کرده است هر چند که مدتی ارضای تمایلات و نیازهای جسمانی او به تاخیر بیفتد، لکن حفظ ارزشهای عالی انسانی او را کفایت می نماید.