روش عملى هر انسانى در زندگى، مبتنى بر یک سلسله اصول فکرى و عقیدتى مختص او است. به بیان دیگر، روش کلى عمل هر کسى، از اصول فکرى و عقیدتى وى سرچشمه مى گیرد. از همین رو آنچه براى هر انسانى اصالت دارد، همان اصول فکرى و عقاید او است و روش عملى و اعمال و حرکات، فرع بر این اصول است. اى برادر! تو همه اندیشه اى مابقى تو استخوان و ریشه اى
گر گل است اندیشه تو گلشنى ور بود خارى تو هیمه گلخنى
مثنوى معنوى، دفتر 2، ابیات 277 – 288.
از این رو، هر چه عقاید و اعتقادات انسان، قوى تر و مستحکم تر و هر چه آنها در دل و جان آدمى ریشه دارتر باشد؛ اعمالش متقن تر، نیکوتر و صحیح تر خواهد بود.
اندیشمندان سیر و سلوک با توجه به این حقیقت، گام اوّل در سلوک را «ایمان» و تصحیح اعتقادات دانسته و آن را ورودى مهم و اصیل براى طى طریق تلقى کرده اند.نگا: رسالة فى السیر و السلوک، ص 43 – 74. بنابراین اگر اعتقادات و ایمان آدمى – اگر چه در قالبى کلى و به صورت اجمالى – محکم نباشد، نمى تواند قدم به منازل بعد بگذارد.
امّا از آنجا که ایمان، صرف علم و معرفت نیست؛ بلکه علمى است که به زیور تسلیم آراسته شده و التزام قلبى و تسلیم درونى نیز با آن معرفت توأم است؛ قطعاً هر سلوک عملى که به طهارت و تزکیه قلب منجر گردد، در توسعه و تعمیق ایمان مؤثر خواهد بود؛ از این رو گفته اند: ایمان، عمل زا و عمل، ایمان افزا است. البته زمانى عمل صالح پدید مى آید که ایمان در حد قابل پذیرش وجود داشته باشد و هنگامى عمل صالح موجب افزایش ایمان مى شود که با سلوک عملى و تهذیب نفس، همراه گردد.
گر گل است اندیشه تو گلشنى ور بود خارى تو هیمه گلخنى
مثنوى معنوى، دفتر 2، ابیات 277 – 288.
از این رو، هر چه عقاید و اعتقادات انسان، قوى تر و مستحکم تر و هر چه آنها در دل و جان آدمى ریشه دارتر باشد؛ اعمالش متقن تر، نیکوتر و صحیح تر خواهد بود.
اندیشمندان سیر و سلوک با توجه به این حقیقت، گام اوّل در سلوک را «ایمان» و تصحیح اعتقادات دانسته و آن را ورودى مهم و اصیل براى طى طریق تلقى کرده اند.نگا: رسالة فى السیر و السلوک، ص 43 – 74. بنابراین اگر اعتقادات و ایمان آدمى – اگر چه در قالبى کلى و به صورت اجمالى – محکم نباشد، نمى تواند قدم به منازل بعد بگذارد.
امّا از آنجا که ایمان، صرف علم و معرفت نیست؛ بلکه علمى است که به زیور تسلیم آراسته شده و التزام قلبى و تسلیم درونى نیز با آن معرفت توأم است؛ قطعاً هر سلوک عملى که به طهارت و تزکیه قلب منجر گردد، در توسعه و تعمیق ایمان مؤثر خواهد بود؛ از این رو گفته اند: ایمان، عمل زا و عمل، ایمان افزا است. البته زمانى عمل صالح پدید مى آید که ایمان در حد قابل پذیرش وجود داشته باشد و هنگامى عمل صالح موجب افزایش ایمان مى شود که با سلوک عملى و تهذیب نفس، همراه گردد.