در پاسخ به این سؤال گفتنى است: مجموعه دین شامل دو بخش است؛1. اعتقادات و معارف نظرى؛ 2. تکالیف و دستورات عملى.
«اصول دین» مجموعه عقاید بنیادى و پایه اى دین است مانند اعتقاد به توحید، نبوت و… اما «نماز» گرچه داراى اهمیت فراوان است ولى از آنجا که رفتار دینى است؛ از اصول اعتقادى شمرده نشده و به عنوان «فروع دین» از آن یاد مى گردد[1] . البته از آن جهت که نماز با تمامى ارکان دین اعم از اصول اعتقادى، مبانى اخلاقى، آداب فردى و اجتماعى، نظام سیاسى و اقتصادى اسلام و… پیوند ناگسستنى برقرار نموده به گونه اى که تداوم آن موجب حفظ تمامى این بنیان ها خواهد بود؛ از این عمل عبادى به عنوان ستون دین یاد شده است.
به عنوان نمونه به واسطه اقامه نماز در هر روز چندین نوبت به یگانگى خداوند و رسالت محمدمصطفى صلى الله علیه و آله و همچنین ولایت حضرت على علیه السلام اقرارشده و این گروه از مبانى اعتقادى یادآورى مى شود و یا این که غصبى نبودن و مباح بودن مکان نماز، لباس نمازگزار، آبى که با آن وضو مى گیرد را جزو شرایط صحّت نماز قرار داده شده و این امر نیز نشان دهنده پیوند آداب اجتماعى اسلام مبتنى بر اقتصاد اسلامى با نماز مى باشد. با توجّه به همین رابطه است که در قرآن کریم نماز بلافاصله بعد از ایمان به مبدأ و معاد مطرح شده است:
«إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ»[2] .
و اما درباره این که چرا تعداد رکعات نماز در قرآن نیامده، باید دانست؛ روش قرآن بیشتر بیان کلیات و اصول عمومى است و تعیین موارد و جزئیات غالباً بر عهده پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله مى باشد. رسول خدا صلى الله علیه و آله نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که قرآن مى فرماید:
«وَ أَنْزَلْنا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ»[3] ؛ «و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکار سازى، شاید آنان بیندیشند».
خداوند متعال در قرآن همه جزئیات زکات را تعیین ننموده و یا با وجود این که دستور انجام حج در قرآن آمده اما مقدار هفت دور طواف در آن ذکر نگردیده بلکه این موارد را رسول خدا صلى الله علیه و آله براى مردم شرح داده اند.
پاورقی:
1- مجتبى کلباسى، یکصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد اقامه نماز، پاییز 1380ش، چاپ نهم، ج 2، ص54.
2- توبه 9، آیه 18.
3- نحل 16، آیه 44.
«اصول دین» مجموعه عقاید بنیادى و پایه اى دین است مانند اعتقاد به توحید، نبوت و… اما «نماز» گرچه داراى اهمیت فراوان است ولى از آنجا که رفتار دینى است؛ از اصول اعتقادى شمرده نشده و به عنوان «فروع دین» از آن یاد مى گردد[1] . البته از آن جهت که نماز با تمامى ارکان دین اعم از اصول اعتقادى، مبانى اخلاقى، آداب فردى و اجتماعى، نظام سیاسى و اقتصادى اسلام و… پیوند ناگسستنى برقرار نموده به گونه اى که تداوم آن موجب حفظ تمامى این بنیان ها خواهد بود؛ از این عمل عبادى به عنوان ستون دین یاد شده است.
به عنوان نمونه به واسطه اقامه نماز در هر روز چندین نوبت به یگانگى خداوند و رسالت محمدمصطفى صلى الله علیه و آله و همچنین ولایت حضرت على علیه السلام اقرارشده و این گروه از مبانى اعتقادى یادآورى مى شود و یا این که غصبى نبودن و مباح بودن مکان نماز، لباس نمازگزار، آبى که با آن وضو مى گیرد را جزو شرایط صحّت نماز قرار داده شده و این امر نیز نشان دهنده پیوند آداب اجتماعى اسلام مبتنى بر اقتصاد اسلامى با نماز مى باشد. با توجّه به همین رابطه است که در قرآن کریم نماز بلافاصله بعد از ایمان به مبدأ و معاد مطرح شده است:
«إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الاْخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ»[2] .
و اما درباره این که چرا تعداد رکعات نماز در قرآن نیامده، باید دانست؛ روش قرآن بیشتر بیان کلیات و اصول عمومى است و تعیین موارد و جزئیات غالباً بر عهده پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله مى باشد. رسول خدا صلى الله علیه و آله نه تنها مأمور به تلاوت قرآن بود، بلکه در تبیین آن نیز مأموریت داشت، چنان که قرآن مى فرماید:
«وَ أَنْزَلْنا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ»[3] ؛ «و قرآن را بر تو فرستادیم تا آنچه براى مردم نازل شده است، براى آنها بیان کنى و آشکار سازى، شاید آنان بیندیشند».
خداوند متعال در قرآن همه جزئیات زکات را تعیین ننموده و یا با وجود این که دستور انجام حج در قرآن آمده اما مقدار هفت دور طواف در آن ذکر نگردیده بلکه این موارد را رسول خدا صلى الله علیه و آله براى مردم شرح داده اند.
پاورقی:
1- مجتبى کلباسى، یکصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد اقامه نماز، پاییز 1380ش، چاپ نهم، ج 2، ص54.
2- توبه 9، آیه 18.
3- نحل 16، آیه 44.