خانه » همه » مذهبی » خواست خدا در هدایت و گمراهی انسان

خواست خدا در هدایت و گمراهی انسان

یک – خداى متعال چون موجود پیراسته از هر محدودیت و نقص و احتیاج است و داراى تمام صفات زیباى کمال است، هم اراده او فوق همه اراده هاست و هم علم او، مطلق است و هم تمام کارهاى او بر اساس علم و حکمت و اراده حکیمانه است، از طرف دیگر در عالم آفرینش انسان موجود ممتازى است که داراى قدرت اختیار و انتخاب است و هیچ کدام از اینها مغایر و یا نفى کننده دیگرى نیست، خداى متعال بر اساس اراده حکیمانه اش نظام آفرینش را بر مبناى نظام أحسن قرار داد «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ ءٍ خَلَقَهُ» ؛ «همان کسى که هر چیزى را آفریده است نیکو آفریده» (سجده (32)، آیه 7.) از این رو مشیت و اراده حضرت حق بر این قرار گرفت که انسان به گونه اى آفریده شود که موجودى داراى اختیار باشد. «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ فَمِنْکُمْ کافِرٌ وَ مِنْکُمْ مُؤْمِنٌ» ؛ «او است آن کسى که شما را آفرید؛ برخى از شما کافرند و برخى مؤمن» (تغابن (64)، آیه 2.)و «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی ما آتاکُمْ» ؛ «و اگر خدا مى خواست شما را یک امت قرار مى داد، ولى خواست تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید» (مائده (5)، آیه 48.) و پس از نشان دادن راه خوب و بد، مسیر هدایت و سعادت و گمراهى و شقاوت، خودش هر کدام که خواست انتخاب کند «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُر» ؛ «و بگو حق از پروردگارتان (رسیده) است. پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند»(کهف (18)، آیه 29.)
البته تبعات و آثار و نتایج این راه ها یکى نیستند «أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُون» ؛ «آیا کسى که مؤمن است، چون کسى که نافرمان است؟ یکسان نیستند» (سجده (32)، آیه 18.)
فرجام صراط مستقیم رهیابى به رحمت الهى و پاداش هاى نیکوست و فرجام انحراف و گنه کارى بدبختى و گمراهى و دچار عداب دردناک الهى شدن است.
«فَمَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا کُفْرانَ لِسَعْیِهِ» ؛ «پس هر که کارهاى شایسته انجام مى دهد و مؤمن (هم) باشد، براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود»(انبیاء (21)، آیه 94.)
«إِلاَّ مَنْ تَوَلَّى وَ کَفَرَفَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذابَ الْأَکْبَر» ؛ «که خداوند او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند»(غاشیه (88)، آیه 24.)
این مشیت خداى متعال است لذا مى فرماید: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ لأَمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعاً أَ فَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُؤْمِنِین» ؛ «و اگر پروردگار تو مى خواست، قطعاً هر که در زمین است همه آنها یکسره ایمان مى آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر مى کنى که بگروند؟» (یونس (10)، آیه 99.)
پس اختیار ما بر اساس اراده حکیمانه خداست. در عین حال لازمه تکامل اختیارى و انتخابى، گزینه هاى نادرست و انتخاب مسیرهاى نادرست از سوى برخى افراد انتخابگر است پس این انتخاب بد یا خوب، گناه یا ثواب بر اساس اراده خداى متعال در طرح نظام احسن است «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدى فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِین» ؛ «و اگر خدا مى خواست قطعاً آنان را هدایت گرد مى آورد، پس زنهار از نادانان مباش» (انعام (6)، آیه 35.) گر چه خداى متعال در مورد گناه، از آن کار راضى نیست ولى در مورد ثواب علاوه بر اراده، راضى نیز هست «إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَ لا یَرْضى لِعِبادِهِ الْکُفْرَ وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُم» ؛ «و اگر کفر ورزید، خدا از شما سخت بى نیاز است و براى بندگانش کفران را خوش نمى دارد، و اگر سپاس دارید آن را براى شمامى پسندد»(زمر (39)، آیه 7.)

دو – هدایت و ضلالت بر دو قسم است:

الف) هدایت ابتدایی؛ خداوند همه انسان ها را از طریق عقل و فطرت و پیامبران و اولیاء الهی هدایت کرده است «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»؛ «ما راه را به او نمایاندیم، یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاسگزار» (انسان، آیه 3).
«ربنا الله الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»؛ « [موسی] گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را آفرینشی که در خور اوست داده و سپس آن را هدایت فرموده است» (طه، آیه 50).
مردم در برابر هدایت عام الهی دو گروه می شوند «فریقا هدی و فریقا حق علیهم الضلاله»؛ «گروهی را هدایت کرده و گروهی گمراهی بر آنان ثابت شده است» (اعراف، آیه 30).
ب ) آنان که راه هدایت را پذیرفتند و بر آن پابرجا ماندند. این گروه دارای هدایت پاداشی شدند. یعنی خداوند راه های هدایت را بیشتر بر آنها باز کرد و در راه مستقیم ثابت قدم گردانید:
«قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما مله ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین»؛ «بگو: آری، پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است، دینی پایدار؛ آیین ابراهیم حق گرا و او از مشرکان نبود» (انعام، آیه 161).
«و یزید الله الذین اهتدوا هدی»؛ «و کسانی که در راه هدایت گام نهادند، خداوند بر هدایتشان می افزاید» (مریم، آیه 76).
ج ) و گروهی در برابر راه های هدایت که در برابرشان باز بود گمراهی در پیش گرفتند. این گروه با سوء اختیار خود، هدایت را کنار زدند و به جاده ضلالت افتادند که این ضلالت ابتدایی است. در آیه پیش گفته سوره مبارکه اعراف که فرمود: «بر گروهی گمراهی ثابت شده است» دلیل آن را چنین بیان می فرماید: «انهم اتخذوا الشیاطین اولیاء من دون الله و یحسبون انهم مهتدون»؛ «زیرا آنان [گمراهان] شیاطین را به جای خدا دوستان و سرپرستان خود گرفته اند و می پندارند که راه یافتگانند» .
د ) در این صورت جاده هدایت بر اینها بسته می شود و این ضلالت کیفری الهی است:
«یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به الا الفاسقین؛ [خداوند] با آن [مثل ها] بسیاری را گمراه و بسیاری را راهنمایی می کند و جز نافرمانان و فاسقان را با آن گمراه نمی کند» (بقره، آیه 26).
یعنی تنها کسانی که به سوء اختیار خود راه نافرمانی را در پیش بگیرند، دچار ضلالت کیفری می شوند.
سه – نتیجه این که هدایت و ضلالت هم منتسب به اراده الهی است و هم منتسب به اختیار انسان. خداوند با رحمت عام خود – همه موجودات را هدایت فرموده راه درست را نیز به همه انسان ها نشان داد و این هدایت ابتدایی و عام است. در برابر این هدایت عام، مردم دو گروه می شوند: گروهی با حسن اختیار خود به این هدایت عام پاسخ مثبت می دهند و هدایت ثانوی نصیب آنها می شود و در هدایت ثابت قدم تر می شوند «فان آمنوا بمثل ما آمنتم به فقد اهتدوا» ؛ «پس اگر آنان به آ نچه شما بدان ایمان آوردید ایمان بیاورند، یقینا هدایت شده اند» (بقره، آیه 137).
یعنی کسانی که به هدایت اولیه لبیک بگویند، یقینا هدایت ثانویه نیز نصیب آنها می شود.
اما در مقابل گروهی در مقابل هدایت، گردن کشی می کنند و می ایستند و با سوء اختیار خود، خود را به گمراهی و نافرمانی می اندازند که این گروه دچار ضلالت کیفری الهی می شوند؛ یعنی هدایت الهی از آنها گرفته می شود و دچار ضلالت کیفری الهی می گردند: «و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه انا جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی آذانهم و قرا و ان تدعوهم الی الهدی فلن یهتدوا اذا ابدا»؛ «و کیست ستمکارتر از کسی که به آیات پروردگارش پند داده شد [یعنی هدایت اولیه برای او آمد] و از آن روی برتافته [گمراهی پیشه کرد] و دستاورد پیشینه خود را فراموش کرده است و ما بر دل های آنان [این افراد که با سوء اختیار خود راه گمراهی را پیشه کردند] پوشش هایی قرار دادیم تا آن را در نیابند و در گوشهایشان سنگینی نهادیم [ضلالت کیفری الهی که مبتنی بر سوء اختیار آنهاست] و اگر آنها را به سوی هدایت فراخوانی، هرگز به راه هدایت نخواهند آمد» (کهف، آیه 57).

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد