خانه » همه » مذهبی » نابغه کیست؟

نابغه کیست؟

نبوغ و نابغه
تاکنون از خود پرسیده اید نبوغ چیست ؟ نابغه کیست ؟
بعضى انسان هاى باهوش نما ، گفته اند : « نابغه کسى است که موى بلند دارد ، غذاى غیرعادى مى خورد ، تنها زندگى مى کند و مورد هدف بذله گویان قرار مى گیرد . تعریف مناسب تر این است : « کسى که دریافته چگونه شدت افکار را تا نقطه اى افزایش دهد که به راحتى با منابع دانشى که از راه هاى عادى به دست نمى آمدند ارتباط برقرار کند . »
اگر کسى اهل فکر باشد ، حتماً در رابطه با این تعریف چند سوال خواهد پرسید . اولین سوال این خواهد بود « چطور انسان مى تواند با منبع دانشى که از راه هاى عادى فکر در دسترس قرار نمى گیرند ، ارتباط یابد ؟ »
سوال بعدى این خواهد بود : آیا منابع شناخته شده اى از دانش وجود دارد که تنها در دسترس نوابغ است ؟
اگر هست ، این منابع چه هستند و دقیقاً چگونه مى توان به آن ها رسید ؟
با ارایه شواهد جواب هر دو سوال را خواهیم داد .
نبوغ از طریق حس ششم پرورش مى یابد
واقعیت حس ششم تقریباً ثابت شده است . این حس ، همان قوه تصور خلاق است . استعداد تصور خلاق ، چیزى است که بیشتر مردم هیچ گاه در طول زندگى از آن بهره نمى برند و اگر آن را به کار برند ، معمولاً اتفاقى است . تنها شمار نسبتاً اندکى از مردم ، با اندیشه و هدف و عمداً ، از این استعداد فکرى استفاده مى کنند . این افراد که از این استعداد به طور ارادى و با درک کارکرد آن بهره مى برند ، نابغه هستند .
استعداد تصور خلاق ، رابط مستقیم ذهن محدود انسان و بینش لایتناهى است . تمام الهام ها در قلمرو مذهب و همه کشف هاى اصول اولیه اختراعات ، از طریق این قوه در انسان صورت مى پذیرد .
احساسات حقیقى اما فاقد مدرک اثبات از کجا مى آیند ؟
وقتى مفاهیم و اندیشه ها در ذهن فرد جرقه مى زنند ، از یک یا چند نمونه از منابع زیر به دست مى آیند :
? – بینش لایتناهى
? – ضمیر ناخودآگاه فرد که همه احساسات و انگیزه هاى فکرى که از طریق حواس پنجگانه به مغز رسیده اند در آن قرار دارند .
? – از ذهن یک نفر دیگر که فکر یا تصویرى از اندیشه یا مفهوم را از طریق افکار هوشیار آزاد کرده
? – از مخزن ناخودآگاه فردى دیگر .
وقتى فعالیت هاى مغز به کمک هر یک از عوامل محرک ذهن برانگیخته شود ، مى تواند افکار فرد را از افق عادى ، بالاتر برد و به او اجازه مى دهد افکارى را که در ارتفاعات پایین تر قابل دریافت نبودند ، ببیند . در این حالت انسان مانند کسى است که سوار بر هواپیما به ارتفاعى بالا رفته و مى تواند آن سوى افق را ببیند ، در حالى که بر روى زمین دیدى محدود دارد .
به علاوه ، انسان در این سطح بالاى فکر دیگر گرفتار قید و بندها ، محدودیت هاى مختل کننده دید و کشمکش با مسایل مربوط به سه نیاز ، غذا ، پوشاک و مسکن نیست .
او در دنیایى از اندیشه ها است که افکار عادى و معمولى روزانه از آن حذف شده اند ، درست مانند حذف تپه ها و دره ها و دیگر محدود کننده هاى دید انسان ، هنگام بالارفتن هواپیما .
قوه خلاق انسان با سوار شدن بر این هواپیما آزادى عمل مى یابد و راه براى حس ششم باز مى شود و اندیشه هایى دریافت مى کند ، که در شرایط دیگر به ذهن نمى رسیدند . « حس ششم » استعدادى است که نشان دهنده تفاوت میان نابغه و آدم معمولى است .
توسعه و پرورش قوه ذهنى خلاق
قوه ذهنى خلاق ، هرچه بیشتر مورد استفاده قرار گیرد و هرچه بیشتر به آن اتکا شود ، هوشیارتر مى گردد . استفاده ، تنها راه پرورش این استعداد است .
آن چه به عنوان « وجدان » مى شناسیم کاملاً از طریق حس ششم عمل مى کند .
هنرمندان ، نویسندگان ، موسیقى دانان و شاعران بزرگ ، به این علت بزرگند که به کمک قوه تصور خلاق به « صداى آرام و ملایم » درون خود ، گوش فرا مى دهند .
سخنران بزرگ زمانى به بزرگى مى رسد که چشمانش را مى بندد و کاملاً بر قوه تصور خلاق خود تکیه مى کند .
زمانى که از این سخنران پرسیدند چرا قبل از رسیدن به اوج سخنرانى ات چشمان خود را مى بندى ، پاسخ داد : « این کار را مى کنم چون از این طریق مى توانم از اندیشه هایى که از درون به ذهنم مى رسد صحبت کنم . »
یکى از سرمایه داران بزرگ و موفق نیز همین عادت بستن چشمان را براى دو یا سه دقیقه قبل از اتخاذ تصمیماتش دنبال مى کرد . هنگامى که از او سوال شد ، جواب داد : « زمانى که چشمانم بسته اند ، مى توانم به منبعى از هوش برتر دست پیدا کنم و از آن بهره ببرم . »
چگونه یک مخترع به مهم ترین افکار خود دست مى یابد ؟
دکتر المرآر . گیتس به کمک فرآیند استفاده از قوه خلاق ذهن ، بیش از ? ? ? اختراع به ثبت رساند . روش او براى کسانى که علاقه مند به رسیدن به موقعیت یک نابغه هستند ، جایى که دکتر گیتس به آن تعلق داشت ، پرمفهوم و جالب خواهد بود . دکتر گیتس یکى از بزرگترین دانشمندان جهان است .
او در آزمایشگاه خود ، اتاقى با نام « اتاق ارتباط شخصى » داشت . این اتاق عملاً ضد صدا و چنان بود که مى شد جلوى نور را گرفت . درون اتاق تنها میزى کوچک و یک دفترچه روى آن بود . مقابل میز ، روى دیوار دکمه اى براى کنترل نور وجود داشت . زمانى که دکتر گیتس داشت از نیروهایى که از طریق قوه تصورش به او مى رسیدند استفاده کند ، به این اتاق مى رفت ، پشت میز مى نشست ، چراغ را خاموش مى کرد و بر اختراع مورد نظرش تمرکز مى نمود .
او در آن موقعیت باقى مى ماند تا این که افکار و اندیشه ها شروع به « جرقه زدن » در ذهن مى کردند .
یک بار ، اندیشه ها چنان سریع و شدید مى آمدند که مجبور شد تقریباً سه ساعت بنویسد . سپس یادداشت ها را بررسى مى کرد . جواب مساله او در این یادداشت ها به صورت هوشمندانه بیان شده بود .
دکتر گیتس با نشستن در این اتاق براى افراد و شرکت ها ، کسب معاش مى کرد . بعضى از بزرگترین شرکت ها در امریکا ، در ازاى هر ساعت « نشستن براى افکار » حق الزحمه قابل توجهى به او مى دادند .
قوه استدلال انسان معمولاً ، ناقص و اشتباه پذیر است چون عموماً با تجربیات فرد هدایت مى شود . تمامى دانشى که فرد از طریق تجربه به دست مى آورد ، دقیق نیست . اندیشه هاى کسب شده از راه قوه بسیار مطمئن ترند ، چون از منبعى قابل اعتمادتر از هرمنبع دیگر به دست مى آیند .
روش هاى نوابغ در دسترس شماست
شاید تفاوت اصلى میان نابغه و مخترع عادى در این حقیقت باشد که نابغه از قوه تصور خلاق خود استفاده مى کند ، در حالى که مخترع از این قوه درونى هیچ چیز نمى داند . مخترع علمى از هر دو قوه تصور خلاق و تصور ترکیبى بهره مى برد .
به عنوان مثال مخترع علمى یک اختراع را با سازمان دهى و ترکیب اندیشه هاى شناخته شده یا اصول تجربى حاصل از قوه استدلال شروع مى کند . اگر بفهمد که دانش او براى تکمیل اختراع کافى نیست ، از منابع دانشى که از طرق قوه تصور خلاق حاصل مى شود ، بهره مى برد . این روش با روش هاى دیگر متفاوت است ، اما اساس آن چنین است :
? – او ذهن خود را برمى انگیزاند تا در سطحى بالاتر عمل کند
? – او بر فاکتورهاى شناخته شده اختراعش تمرکز کرده و در ذهن خویش تصویرى روشن از فاکتورهاى ناشناخته اختراعش نقش مى بندد . این تصویر را در ذهن خود نگه مى دارد ، تا این که ضمیر ناخودآگاه آن را دریافت کند ، سپس با پاک کردن تمام افکار از ذهن به انتظار مى نشیند تا جواب مورد نظر در ذهنش « جرقه » بزند .
گاهى نتایج به صورت مشخص و سریع حاصل مى شوند . گاهى نیز نتایج نسبت به میزان پرورش حس ششم یا قوه خلاق ضعیف و گاهى منفى مى باشند .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد