طلسمات

خانه » همه » مذهبی » خانه کعبه

خانه کعبه

در خانه کعبه چیز خاصی وجود ندارد و تقدس آن هم از جهت مکان و اعتباری است که خداوند به آن داده است. در رابطه با خانه کعبه و فلسفه قبله قرار توجهتان به نکات زیر جلب می نماییم:

یک. ساخت کعبه

اگر کعبه به منزله خانه جسمانى خداوند بود، یا بسان مکانى که حضرت حق در آن حلول مى کند؛ با جسم نبودن خداوند ناسازگار مى نمود! حال آنکه براساس آیات قرآن و اسناد تاریخى در باب ساختن کعبه، مکه نمادى از برکات الهى، هدایت بشرآل عمران (3)، آیه 96. و محل اجتماع بقره (2)، آیه 125. براى عبودیت حضرت حق تلقى شده است. خداوند متعال با افاضه خیر فراوان بر این مکان، «رزّاقیت» خود را به نمایش درآوردابراهیم (14)، آیه 37. و با ارائه این حقیقت که آنجا محلى براى وصول به مقام قرب الهى است، چگونگى سلوک بندگى را براى هدایت جهانیان به تصویر کشید. چنان که با تعیین یک سلسله اعمال تشریعى در ایام خاص، کیفیت سیر عبودى را به انسان ها خاطرنشان ساخت و آموخت که آدمى باید از نفس خود، هجرت کرده، با پاک سازى درون از هرگونه آلودگى، تعلّق، رنگ و هیئت غیرخدایى و با اخلاص، اقبال و توبه خاص، به مقام قرب ربوبى باریابد.طباطبایى، سیدمحمد حسین، المیزان، ج 1، ص 298. علاوه بر آن، خانه خود را نشانگر مقام ابراهیم، حرم امن و حج توانمندان تلقى فرمود که هر یک نشان دهنده عظمت مقام حضرت حق است در واقع چه نشانى گویاتر و رساتر از اینکه هر سال میلیون ها انسان در این مکان گرد آمده و با انجام دادن مناسک و اعمالى، عبودیت در پیشگاه خداوند را به نمایش گذارند. این خود براى دیگر مردمان نیز بیدارگر و تحوّل آفرین است.همان، ج 3، ص 354.
خداوند، دستور ساخت این خانه را صادر فرمود تا به عنوان قبله در نماز، در کشتن گوسفندان و در مواجهه اموات، یادآور خویش به مردم باشد. علاوه بر آنکه همه دل هاىِ به ظاهر متفرق را به یک سو جمع کرده است تا روح توحید و یکى بودن را در آنها بپروراند و به واسطه آن، دین خود را زنده و پایدار سازد.همان، ج 6، ص 142.

پس در تمام این تحلیل ها، هیچ غرض جسمانى و مادى نهفته نیست تا ساختن کعبه با جسم نبودن خدا ناسازگار باشد؛ بلکه هدف از برپایى چنین مکان شریفى، چیزى جز قرار دادن نماد و نشانى از حقایق معنوى و فرامادى نیست.

دو. چرایى استقبال

استقبال یا رو به قبله کردن در نماز، اسرار و حکمت هایى دارد. برخى از حکمت هاى عرفانى، سیاسى و اجتماعى آن عبارت است از:
2-1. کعبه زمینى و جسمانى، نمادى از توجّه به کعبه حقیقى است که مرتبه اى فراتر از عوالم جسمانى دارد. آیة اللَّه حسن زاده آملى در این باره مى نویسد: «[در نماز] توجه به کعبه حقیقى مى نمایى که عبارت از دل است که در عالم بدن انسان به منزله «کعبه» است، و به منزله «بیت المعمور» است در آسمان چهارم و به منزله عرش است».هزار و یک نکته، ص 100، نکته 103؛ دیلمى، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، (قم: پارسایان، چاپ پنجم، 1378)، ص 62.
2-2. کعبه از آن جهت که به خداى متعال انتساب یافته و به «بیت الله» مشهور است؛ شرافت خاصى دارد و رعایت و احترام آن، لازم است. به همین جهت سفارش شده که در حالت هاى خوب معنوى، رو به قبله باشیم؛ لکن در حالت هاى نامناسب (مانند تخلى و…) به جهتى باشیم که در راستاى قبله قرار نگیریم. در شرح حال امام خمینى رحمه الله آمده است: ایشان هر وقت وضو مى گرفت، تمام جزئیات وضو را رو به قبله انجام مى داد. حتى اگر دستشویى رو به قبله نبود در هر مورد، پس از آنکه یک کف دست آب بر مى داشت، شیر آب را مى بست و رو به قبله آب را روى صورت یا دست مى ریخت.سرگذشت هاى ویژه از زندگى حضرت امام خمینى، ج 3، ص 31.

در واقع رو به قبله کردن – به دلیل انتساب کعبه به خدا – موجب توجه دل به او است. امام باقرعلیه السلام فرمود: «هر گاه نماز گزار رو به قبله مى ایستد، به جانب خداى مهربان رو کرده است».نهاوندى، محمد فرید، رموز نماز یا اسرار الصلاة، ص 65. این نه بدان دلیل است که خداوند در جهت خاصى مى باشد؛ بلکه به سبب محدودیت توجّه و اقبال دل است. به عبارت دیگر چون اشتغالات و خواطر نفسانى، توجه دل به خدا را کم مى کند؛ قرار دادن یک پایگاه خاص عبادى و رو کردن به آن، زمینه توجه بیشتر دل به سوى صاحب خانه را فراهم مى آورد.
«سیسلاس» – مورخ مشهور رومانى به نقل از «کارلایل» انگلیسى در وصف کعبه – مى نویسد: «این کعبه مقارن میلاد مسیح، اشرف معبدها بوده است. این معبد امروز مانند آهن ربا از اقصاى شرق تا انتهاى غرب و یا از دهلى تا مراکش، از چهار سمت، روزى چند بار (براى اقامه نماز)، دل هاى مسلمانان را به طرف خود جذب کرده و هر یک از آنان را به ساحت قدس صاحب خانه، متوجه مى سازد».پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله از نظر دانشمندان شرق و غرب، ص 212.
کعبه رمز حضور قلب است. امام خمینى رحمه الله در این زمینه مى نویسد: «نکته باریکى در واژه قبله هست که باید از آن غافل نبود. «قبله» در اصل لغت، اسم عمل ما است، نه اسم خانه (کعبه)؛ ولى چون این عمل رو به روى با آن خانه انجام مى گیرد، کم کم اسم خود خانه شده است. قبله بر وزن «جِلسه» و «وِجهه» طرز ایستادن و رو به رو شدن با چیزى است که با حضور ذهن انجام گیرد. مواجهه اى است که انسان به حال خبردار مى ایستد که گویى رژه مى رود و سان مى دهد. نهایت باید این رژه و سان در مورد خانه خدا با همه اعضا و تمام اندام بدن بوده باشد؛ آن هم به حال خبردار و با نظم و احترام و با حضور ذهن کلى.
پس قبله به معناى اقبال کردن، به چیزى است؛ اما طورى که اقبال و روى آوردن به آن، همراه با گسستن از غیر باشد که رنگ پیوستن به آن و گسستن از غیر آن، در عمل آشکار باشدحسین انصاریان، عرفان اسلامى؛ ج 5 ص 172 و 173، به نقل از: آداب الصلاة.»!براى مطالعه بیشتر نگا: خمینى، روح اللَّه، آداب الصلاة، (مشهد: آستان قدس رضوى، چاپ دوم، 1366)، ص 128 و 129.
2-3. دیگر از اسرار توجه به کعبه بعد سیاسى – اجتماعى آن است. جابر بن حیان از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا مرکز بودن کعبه براى نماز اهمیتش بیشتر است، یا براى حج؟ آن حضرت فرمود: مرکزیت آن براى نماز؛ زیرا بسیارى از مسلمانان نمى توانند در تمام عمر حتى یک بار به مکه بروند؛ ولى هر مسلمان در هر نقطه از جهان، روزى پنج بار به سوى کعبه نماز مى خواند. مى توان گفت در هر شبانه روز پنج بار، نگاه تمام مسلمین جهان در کعبه به هم مى رسد و گویا تمام مسلمانان جهان، شبانه روزى پنج مرتبه در چشمان یکدیگر مى نگرند و سخن آنان در آنجا به هم مى رسد و تکبیر مسلمان در شرق و غرب دنیا، در کعبه شنیده مى شود. این مرکزیت در هیچ یک از ادیان گذشته وجود نداشته و در آینده هم به وجود نخواهد آمد.رى شهرى، محمد، مناظره در رابطه با مسائل ایدئولوژیک، ص 84 و 85.
به عبارت دیگر کعبه مغناطیس دل هاى اهل ایمان و رمز وحدت و استقلال مسلمانان است و ارتباط نماز و کعبه، ارتباطى دائمى است. «اگر کسى از فراز آسمان ها به صفوف نماز گزاران کره زمین بنگرد، دایره هاى متعددى را مى بیند که مرکزیت همه آنها کعبه است و توحید، نقطه تمرکز فکر و دل و جان و صفوف مسلمین است».قرائتى، محسن، پرتوى از اسرار نماز، ص 109، (تهران: ستاد اقامه نماز، چاپ هفدهم 1378).

«گلادستون» (نخست وزیر اسبق انگلستان) در پارلمان این کشور گفت: تا هنگامى که نام «محمدصلى الله علیه وآله» در مأذنه ها بلند است و «کعبه» پابرجا و «قرآن» راهنما و پیشواى مسلمانان است؛ امکان ندارد پایه هاى سیاسى ما، در سرزمین هاى اسلامى استوار و برقرار گردد.مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 438.
پروفسور «روژه گارودى» (دانشمند مسلمان و فیلسوف مشهور فرانسوى) مى نویسد: «در نماز، انسان به خود باز مى گردد و همه هستى را در وجود خویش احساس مى کند و چنین است که انسان با ایمان، به ستایش وادار مى شود. در نماز، همه مسلمانان جهان در برابر محراب هاى تمام مساجد – که زاویه آنها به سوى کعبه ساخته شده است – در صف هاى فشرده، با همدلى و حضور خود به طور گسترده و عمیقى مجذوب مرکز خویش و بنیاد خود مى شوند».به نقل از محسن کازرونى، خلوتگه راز، ص 198.
2-4. ایستادن رو به قبله، یادآور خاطره ها و ارزش هاى بسیارى است: مکه شکنجه گاه بلال، قربانگاه اسماعیل، زادگاه على بن ابى طالب علیه السلام، پایگاه قیام حضرت مهدى(عج)، محل آزمایش ابراهیم علیه السلام و عبادت گاه تمامى پیامبران و اولیا است و چه زیبا است که نماز گزار آن گاه که رو به قبله مى ایستد، پیش از شروع نماز، مرورى بر این ارزش ها داشته باشد.محسن قرائتى، تفسیر نماز، ص 50.
2-5. یکى از برکات دستور قرآن به استقبال قبله، این است که موجب رشد علمى مسلمین گردید. قرآن کریم مى فرماید: «فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ …بقره (2)، آیه 144.
»
؛ «پس روى کن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمین نیز هر کجا باشید در نماز روى بدان جانب کنید» و نیز: «وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ …» ؛ «اى رسول! از هر جا و به هر دیار بیرون شدى، روى به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید، روى بدان جانب کنید».همان، آیه 150.
«شطر» در آیه شریفه، به معناى سمت و جانب است. ایستادن دقیق در محاذات خانه کعبه و حتى مسجدالحرام، براى کسانى که از دور نماز مى خوانند، بسیار مشکل است؛ اما ایستادن به سمت آن براى همه آسان است. همین دستور قرآنى به نوبه خود، موجب پیشرفت علوم جغرافیا، هیئت، هندسه و ریاضى و اختراع قبله نما در بین مسلمین گردید؛ زیرا براى قبله یابى و تشخیص جهت آن، نیازمند این علوم بودند.
2-6. همان طور که در امور دنیایى و مادى، انسان نیاز به نظم و برنامه خاص و معینى دارد، عبادات نیز از این مسئله مستثنا نیست. نماز و احکام آن – از جمله استقبال – قبله نمونه اى عالى از نظم و انضباط در امور عبادى و معنوى است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد