الف)
حجاب و نماز از ضروریات است
نماز و حجاب از ضروریات و احکام قطعی اسلام است.
نماز فریضه عبادی است که در واقع بیانگر نحوه رابطه انسان در برابر خداوند است، به همین جهت که رابطه معنوی و قلبی انسان را با خدا نشان می دهد از اهمیت فراوانی برخوردار است. به گونه ای که ترک نماز از روی عمد به کفر و ارتداد تعبیر شده است. (وسائل الشیعه، ابواب اعداد الفرائض، باب 11، ح 1-7).
در اسلام سفارش و تأکید زیادی بر نماز شده است: آحاد مردم و نهاد حکومتی موظف اند که برای برپایی نماز و گسترش فرهنگ نماز خوانی تلاش نمایند.(حج، آیه 41). و همچنین حجاب نیز یکی از احکام ضروری اسلام است که آیات و روایات متعددی پیرامون آن وجود داشته و ارتباط عمیقی با سلامت و پیشرفت فرد و جامعه اسلامی دارد.
ب)
تفاوت نماز و حجاب
در اسلام به هیچ فردی اجازه داده نشده است که نسبت به فرایض دینی اعم از عبادی و سایر احکام واجب الهی سستی به خرج دهد. اگر کسی عامدانه و عالمانه یکی از فرایض دینی خود را رعایت نکرد نحوه برخورد حکومت اسلامی با او متفاوت است. در اسلام نسبت به احکام اجتماعی اسلام، ساز و کارهای مناسبی در نظر گرفته شده است.
حجاب که یکی از احکام اجتماعی اسلام است، از دو جهت با نماز تفاوت دارد
از نظر روش اثبات
: حجاب وظیفه و مسئولیت زن در جامعه است.
بنابراین رعایت و عدم رعایت آن کاملا مشهود و ملموس است. بر این اساس روش اثبات تخلف نسبت به فریضه حجاب ملموس و عینی است. حکومت به لحاظ این که یک پدیده اجتماعی است؛ وظیفه دارد که جلوی مظاهر خلاف را بگیرد که یکی از مصادیق روشن خلاف در اسلام عدم پایبندی بعضی زنان به حجاب اسلامی است. اما در نماز به علت اینکه اولا یک فریضه عبادی و فردی است تنها انجام نماز عمل ملموس و عینی است اما ترک نماز به دلیل اینکه ترک عمل است، امر ملموس و عینی نمی باشد به همین جهت تنها وقتی امکان مشاهده ترک نماز ممکن است که انسان در تمام لحظه های وقت یک نماز به صورت مداوم و مستمر تحت نظارت و مراقبت باشد. در غیر این صورت اثبات اینکه شخصی نماز نخوانده است، دشوار می باشد. اما طریقی که با مراقبت مداوم و مستمر تمام اوقات صلاه همراه است مشروعیت ندارد. انسان حق ندارد فرد مسلمان دیگر را به احتمال عدم اقامه نماز تحت نظر بگیرد. بر این اساس روش اثبات ترک حجاب به دلیل ملموس بودن آن ساده و قابل مشاهده است. اما طریقی ملموس و محسوس برای اثبات ترک نماز وجود ندارد.
از نظر اثرگذاری و صیانت اجتماعی
: فلسفه حجاب حفظ عفت جامعه و صیانت از شخصیت و حرمت زن است. اگر زنی حجاب را رعایت نکرد نه تنها به حرمت و شخصیت خود توهین روا داشته است بلکه خود الگوی ناهنجار برای زنان و دختران دیگر می شود، از سوی دیگر عدم رعایت حجاب از سوی زن زمینه تهییج و هیجانات جنسی را برای مردان فراهم می آورد که گذشته از نگاه شهوت آمیز به آنان آثار مخرب و خانمان سوزی را برای اجتماع به وجود می آورد. به همین خاطر چون اثرات آن ملموس است باید با جدیت جلو فساد و تباهی جامعه از نظر اخلاق و عفت را گرفت.
نماز نیز اهمیتی بی مانندی در اسلام دارد به گونه ای که ترک آن هیچ توجیهی جز انکار یا استحفاف خداوند ندارد؛ لذا تارک نماز به کافر تعبیر شده است. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که از امام پرسیده شد که چرا فرد زناکار کافر به حساب نمی آید ولی نماز نخوان کافر به حساب می آید؟ امام صادق(ع) فرمود: زناکار به قصد لذت و تحت تأثیر غلبه شهوت به زنا اقدام می کند پس در عمل زنا قصدش انکار و استخفاف خداوند نیست. اما کسی که نماز نمی خواند این کارش به قصد شهوت و لذت نیست، پس بی نمازی هیچ انگیزه جز انکار نماز یا انگیزه استخفاف آن را ندارد. هر دو انگیزه یعنی هم انکار و هم استخفاف باعث کفر و خروج از اسلام است.(وسایل الشیعه، ج 2، ابواب اعداد الفرائض، و… باب 11، ج 2، حدیث 2 و 3).
اما در عین حال باید توجه داشت اولا نماز یک فریضه فردی است به همین جهت اگر فرضا در روی زمین بیش از یک نفر نباشد، باز بر او واجب است که نماز بر پا داد. ولی حجاب بر عکس قضیه است اگر در روی زمین تنها یک زن و شوهر باشد برای زن هیچ پوششی لازم نیست که رعایت کند جز اینکه در هنگام نماز باید بدن خود را بپوشاند. چون نماز یک وظیفه فردی است ترک آن توسط فرد در جامعه نمود ندارد زیرا قابل مشاهده نیست پس از این جهت در جامعه اثر ملموس و قابل مشاهده ندارد تا باعث انحراف دیگران گردد. به همین جهت حکومت اسلامی نمی تواند فردی را به احتمال بی نمازی مورد مؤاخذه قرار دهد. اگر در اداره یا نهادی نسبت به عدم رعایت حجاب برخورد می شود دلیل آن ملموس و مشهود بودن آن است ولی ترک نماز یا بی نمازی اصلا ملموس نیست وقتی ملموس و محسوس نبود نمی توان با آن برخورد کرد.
اما اگر کسی با جسارت و گستاخی غیر قابل وصف بگوید من نماز نمی خوانم دیگر اینجا برخورد با او مانند برخورد با بی حجاب یا بد حجاب نیست؛ زیرا کسی که پرچم بی نمازی را بلند نماید حکایت از گستاخی او در برابر خداوند دارد، پس برخورد با او فوق العاده سخت و دردناک خواهد بود. برعکس بی حجابی یا بد حجابی که برخورد با او مراتب دارد اول باید با زبان امر به معروف و نهی از منکر نماید که وظیفه عمومی مسلمین است در صورتی عدم تأثیر بعد از آن نسبت به رفتار بی حجابی یا بد حجابی حالت اکراه و نفرت از خود نشان بدهد در صورتی عدم تأثیر تهدید نماید که باید رفتار خود را بر اساس اسلام عیار نماید. باز هم در صورتی که تأثیر نگذاشت، اقدام به تنبیه نماید که مرحله تهدید و تنبیه در واقع وظیفه حکومت اسلامی است.