خانه » همه » مذهبی » جانشینی در زمین و فساد و خونریزی انسان

جانشینی در زمین و فساد و خونریزی انسان

نخست باید دانست، آفرینش انسان به عنوان یک نوع جدید از آفریده ها بود که حتی فرشتگان بر توانمندی های گوناگون انسان اطلاع نداشتند. چنان که خداوند درباره انسان به فرشتگان می فرماید «قال الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات والارض» ؛ «[پس از اینکه توانایی تعلیم اسماء آدم(ع) آشکار شد خداوند فرمود] آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمان ها و زمین را می دانم» (بقره، آیه 33). بنابراین فرشتگان از جنبه های مثبت انسان به خوبی آگاه نبودند و از سوی دیگر از آنجا که زمین و دنیا محل تزاحم و محدودیت امکانات است و موجودات زمینی مانند حیوانات در به دست آوردن خواسته های خود به طور معمول نزاع و خونریزی دارند. چنین تصوری از موجودات زمینی برای فرشتگان سابقه ذهنی داشت و این ویژگی خونریزی ویژگی برجسته موجودات زمینی بود، لذا به آن اشاره کرده بودند.
جهت توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنیم:
در این رابطه، ادله متفاوتى وجود دارد. برخى از روایات دلالت بر وجود انسان ها یا انسان نماهایى پیش از خلقت حضرت آدم دارد؛ البته بنابرنظر این گروه آنچه از آیات و روایات بدست می آید این است که انسان هاى موجود همه از ذریه حضرت آدم(ع) مى باشند.
برخی دیگر از صاحب نظران از آیه 30 سوره بقره دلیلی بر وجود آدم هایی قبل از حضرت آدم(ع) استفاده کرده اند البته با این ویژگی که آن انسان ها شایستگی مقام خلافت الهی را نداشته اند به همین جهت جنبه فساد و خونریزی آنان بیشتر نمایان بود. و فرشتگان بخاطر همان سابقه ذهنی اعتراض کردند اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهی آدم ابوالبشر و انسان های کامل از این نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه آنان کرد. که این نوع از آدم ها تفاوت اساسی با موجودات زمینی گذشته دارند. از این رو اگر چه احتمال انقراض آدم هایی بدون استعداد مقام خلافت الهی وجود دارد اما نظریه اول که اعتراض فرشتگان مربوط به موجودات زمینی بوده قابل توجه است. به ویژه در این آیه شریفه نخست سخن از آدم به میان نیامده تنها سخن از آفرینش موجودی در روی زمین مطرح شده که فرشتگان تنها به این جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند.
برای توضیح بیشتر توجه شما را به متن زیر جلب می کنیم:
مرحوم علامه طباطبایى(ره) در ذیل آیه 1 سوره نساء مى فرماید: «از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از «نفس واحده»، آدم و مراد از «زوجها» حوا است که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از آن نسل هستیم و به طورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید، همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند. از آیه شریفه برمى آید که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهى مى شود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگرى در انتشار این نسل دخالت نداشته است».
در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تاکنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست که اعتبار عقلى هم با این تاریخ مساعد است؛ پس اعتبار عقلى هم همان را مى گوید که تاریخ گفته است. لیکن دانشمندان طبقات الارض و به اصطلاح«ژئولوژى» معتقدند که عمر نوع بشر بیش از میلیون ها سال است و بر این گفتار خود، از فسیل آثارى از انسان ها و نیز ادله اى از اسکلت سنگ شده خود انسان هاى قدیمى آورده اند، که عمر هر یک از آنها معیارهاى علمى خودشان بیش از پانصد هزار سال است.
این اعتقاد ایشان است؛ اما ادله اى که آورده اند قانع کننده نیست. دلیلى نیست که بتواند اثبات کند این فسیل ها، بدن سنگ شده اجداد همین انسان هاى امروزى است و دلیلى نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلت هاى سنگ شده مربوط به یکى از ادوارى است که انسان هایى در زمین زندگى مى کرده اند، چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسان ها متصل به دوره فسیل هاى نامبرده نباشد، بلکه انسان هایى قبل از آفرینش آدم ابوالبشر در زمین زندگى مى کرده اند و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده باشد تا پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده باشد. قرآن کریم به طور آشکار، کیفیت پیدایش انسان در زمین را بیان نکرده که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) در زمین، منحصر در همین دوره فصلى است که ما در آن قرار داریم و یا دوره هاى متعددى داشته و دوره ماانسان هاى فعلى آخرین ادوار آن است؟
از این آیه برمى آید، قبل از آفرینش بنى نوع آدم، دوره دیگرى بر انسانیت گذشته است. در بعضى از روایات وارده از ائمه(ع) مطالبى آمده که سابقه ادوار بسیارى از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات مى کند.
در کتاب توحید، ج 1، ص 277 از امام صادق(ع) روایتى آورده که در ضمن آن به راوى فرموده: شاید شما گمان مى کنید که خداى عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگرى را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.
مرحوم صدوق در کتاب خصال، ج 2، ص 652، ح 54 از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمود: خداى عز وجل از روزى که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خداى تعالى همه آنها را ازپوسته روى زمین آفرید و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک، عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت…، (ترجمه تفسیرالمیزان، ج 4، ص 221 -231).
اما درباره تکلیف اعمال انسانها اولیه باید دانست پاداش و عذاب در پی اختیار است و در صورتی که اختیار او به حدی باشد که به خواسته خود نیکی یا ستمی را روا بدارد از پاداش یاعذاب به دور نخواهد بود لذا حتی درباره حیوانات حداقل برخی از حیوانات حشر در قیامت مطرح می باشد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد