خانه » همه » مذهبی » تعریف غنا-حرمت غنا

تعریف غنا-حرمت غنا

آیت الله فاضل لنکرانی : غنا و موسیقی حرام است و غنا عبارت از آوازی است که به طور چهچهه و طرب انگیز و متناسب با مجالس لهو و لعب باشد, (جامع المسائل , ص 252). بررسی متون دینی و آرائ عالمان دین نشان می دهد که موسیقی از نظر اسلام در چند صورت حرام می باشد: 1 ) موسیقی مطرب یعنی آهنگ هایی که موجب تحریکات شهوانی و جنسی است و انسان را از یاد خدا غافل می سازد. 2 ) موسیقی همراه با مضامین لهوی یعنی آهنگهایی که در کنار آن اشعار و سرودهایی قرائت می شوند که به گونه ای موجب فساد اخلاق و انحراف اذهان است مانند ترانه های عاشقانه و اشعاری که در وصف زن , شراب و غیره است . 3 ) موسیقی در مجلس گناه و لهو و لعب مانند آهنگ هایی که در حال رقص یا نوشیدن شراب و غیره نواخته می شوند. الف ) درباره آهنگ های مجاز باید گفت : تمام آهنگ های صدا و سیما و نوارهایی که به نام ((مجاز)) در جامعه وجود دارد مورد تائیید نیست و می توان با کارشناسان مربوطه به گفت وگو نشست و حتی اعتراض کرد اما می توان گفت میان تهیه و پخش آهنگ های داخلی و خارجی تفاوت وجود دارد. ازاین رو امام خمینی (ره ) گوش دادن به موسیقی که در کنسرت ها و محافل خارج از کشور اجرا می شد را جایز نمی دانستند. این حکم چه بسا به خاطر آن باشد که گوش سپاری به آن نوارها, فضاهای آن گونه را تداعی می کند و زمینه ترویج و جذب به فرهنگ های بیگانه بیشتر می شود. اما اگر همان آهنگ در استودیو صدا و سیما ضب و پخش شود, به طور معمول کنترل کارشناسی از جهت ((شکلی )) نسبت به نوع دستگاه موسیقی انجام می شود و از نظر ((محتوا)) نیز اشعار مناسب تری با آن آهنگ خوانده می شود, ازاین رو تداعی صحنه های منفی و تحریک آمیز در آن نیز کمتر می باشد. ب ) درباره تحریک ناپذیری از آهنگ باید دانست سمفونی موسیقی به طور تقریبی برای همگان جذابیت دارد و کودکان تا پیران به آن گرایش دارند. از جهت روان کاوی تائثیرپذیری از موسیقی در مراحل اولیه شنیداری بیشتر است زیرا روح از لطافت و حساسیت بیشتری برخوردار است اما رفته رفته این حساسیت کم می شود. ناگفته نماند کم شدن تحریک پذیری علامت خوبی نیست , بلکه نشان از کدر شدن احساس و سوختن احساسات دارد واین پیشامد برای انسان مطلوب نیست . ازاین رو برخی مراجع تقلید گفته اند ملاک حرمت موسیقی تنها تائثیرپذیری خود فرد نیست بلکه تحریک پذیری آن برای عموم مردم و عرف جامعه است . ج ) درباره گرایش به آهنگ های دلنشین نیز می توان گفت : وجود هر گرایش طبیعی و درونی , نیاز پاسخگویی را می طلبد. جذابیت سمفونی از این قاعده مستثنی نیست . اما باید دانست چگونگی پاسخگویی به غرایز ابتدایی و نیازهای پس از رشد یافتگی , تا میزانی مشترک میان تمامی اقوام و فرهنگ ها و پیروان ادیان است . مانند آن که استفاده از ((آب )) برای رفع تشنگی نزد همگان مشترک است . تفاوت از آنجا آغاز می شود که برای رفع این نیاز اصلی در پی آماده سازی و پیشنهاد نوشیدنی های متنوع باشیم . اینجاست که نظریه های انسان شناختی و فاکتورهای اقتصادی , سیاسی , فرهنگی رخ می نماید و کنش ها و واکنش ها بروز می کند. پیچیدگی ها و ابهام آنگاه فزونی می یابد که در عصر ارتباطات , تنوع پاسخگویی به نیازها بسیار فراوان می شود و از میان آن همه انتخاب پاسخگو به نیاز اصیل و طبیعی بدون عوارض کاری بس دشوار می باشد و تلاش همگانی را برای انتخاب صحیح و یا پیدا کردن جایگزین می طلبد. جهت شفاف سازی درباره خصوص موسیقی متذکر می شویم : موسیقی به طور کلی دارای دو نوع است : 1- موسیقی غنائی : هرگونه آهنگی است که به لحاظ شکل یا محتوا موجب تحریک شهوت و متناسب با مجالس گناه است . این گونه موسیقی , گاهی آرامش تخدیرگونه برای اعصاب دارد و گاهی هیجانات ناهنجار برای روان در پی دارد و غفلت از یاد خدا, پرده پوشی عقل از آثار نمایان آن است . 2- موسیقی غیرغنایی : شامل موسیقی عرفانی , مارش عزا, مارش نظامی , صوت قرآنی , آواز حدی (برای تحریک حیوانات و دام ) می شود. این نوع موسیقی میتواند پاسخگوی نیاز انسان به زیبایی های سمفونی و موسیقی باشد و با اجراهای متنوع می تواند جایگزین موسیقی غنایی باشد. قرآن کریم دارای نثری آهنگ پذیر است و این خاصیت خود یکی از معجزات این کتاب مقدس است . از آهنگ پذیری قرآن کریم و تشویقی که نسبت به آهنگین و نیکو خواندن آن وجود دارد, نتیجه می گیریم که انسان در طی مسیر کمال و به منظور تحصیل آرامش روانی و صفای دل , به آهنگ قرآن نیاز دارد به همین جهت , تلاوت آن با صدای نیکو, مستحب و محبوب خدای متعال است . غزلیات و اشعار عرفانی دارای سمفونی پرجحاذبه ای است که شنیدن و زمزمه آن با صدای خوش بسیار آرامش بخش و آگاهی ساز است و می تواند جایگزین مناسبی برای موسیقی غنایی باشد. به طور یقین نغمه های بهشتی نیز دارای ویژگی هایی است که با روحیه بهشتیان و کمال معنوی آنان سازگار می باشد. به امید این که با همفکری و خویشتن داری به بالندگی معنوی خود و جامعه کمک کنیم .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد