این آیه شریفه بحث مربوط به جهاد را که در آیات پیش آمده است تکمیل میکند و پاسخی است به ایراد افراد نا آگاه که می گفتند مگر می توان درماه حرام جنگ کرد ،که اسلام چنین دستوری را داده است ؟ توضیح اینکه مشرکات مکه میدانستند جنگ در ماه های حرام، ذوی القعده ، ذی الحجه ، محرم و رجب از نظر اسلام جایز نیست و به تعبیر دیگر اسلام این سنت را که از قبل وجود داشته امضاء کرده است . مخصوصاً در مکه که نارواتر است به هین دلیل مشرکان درنظر داشتند مسلمانان را غافلگیر ساخته و در ماههای حرام به آنها حمله ور شوند ،این آیه به این پندارها پایان داد و نقشه احتمالی آنها را نقش بر آب کرد و دستور داد اگر آنها در ماههای حرام دست به اسلحه بردند مسلمانان در مقابل آنها بایستند لذا می فرماید «الشهر الحرام با الشهر الحرام »یعنی اگر دشمنان احترام آن را شکستند و در آن با شما پیکار کردند ، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید . این جمله پاسخ دندان شکنی است به آنها که اجازه جنگ در ماههای حرام را به پیغمبر اکرم ایراد میگرفتند زیرا احترام ماه حرام یا سرزمین مکه (حرم امن خدا ) در برابر کسانی است که آن را محترم می شمرند ولی در برابر کسانی که احترام آنرا زیر پا می گذارند رعایت آن لازم نیست و مسلمانان حق دارند با آنها وارد پیکار شوند و این در واقع یک نوع قصاص است تا دیگر مشرکان به فکر سوء استفاده از احترام ماه حرام یا سرزمین محترم مکه نیفتد.آن گاه آیه به یک دستور کلی و عمومی اشاره کرده می فرماید : هر کس به شما تجاوز کند ، به همان اندازه بر او تجاوز کنید ولی از خدا بپرهیزید (زیاده روی نکنید ) و بدانید خدا با پرهیزکاران است . اسلام بر خلاف مسیحیت کنونی که می گوید ‹‹ من به شما می گویم با شرور مقاومت می کند بلکه هر کس به رخساره راست تو پتانچه زد ، دیگری را نیز به سوی او بگردان و اگر کسی خواهد با تو دعوی کند و قبای تو را بگیرد عبای خود را نیز به او واگذار و هر گاه کسی تو را برای یک میل مجبور سازد دو میل همراه او برو (انجیل متی ، باب پنجم ، شماره های 39 تا 42) (عهد جدید ، ترجمه به همت پخش کتب مقدسه در میان ملل ) منابع :
1- تفسیر مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ، بحار الانوار ، ج 20، ص322 ، تفسیر تبیان ، ح 2، ص 150
مرحوم طبرسی،مرحوم علامه مجلسی ، شیخ طوسی
اسلام چنین دستوری را نمی دهد چرا که این دستور انحرافی باعث جرات و جسارت ظالم و تجاوز کرامت حتی مسیحیان جهان امروز نیز هرگز به چنین دستوری عمل نمی کنند و کمترین تجاوز را با پاسخی شدید تر ، که آن هم بر خلاف دستور اسلام است جواب می گویند . اما اسلام می گوید در برابر تجاوز باید ایستاد ، و به هر کس حق می دهد اگر به او تعدی شود به همان مقدار مقابله کند تسلیم در برابر متجاوز مساوی با مرگ است و مقاومت مساوی با حیات است ، این است منطق است اسلام .
جالب اینکه آیه مفهوم وسیعی دارد منحصر به مساله قصاص در مقابل قتل یا جنایات دیگر نیست، بلکه امور مالی و سایر حقوق را نیز شامل می شود . البته این موضوع با مساله عفو و گذشت منافات ندارد . اما عفو و گذشت در برابر چه کسی ؟ اسلام توصیه میکند در مورد دوستان ، یا افراد شکست خورده یا نادم و پشیمان عفو و گذشت صورت گیرد نه فرد متجاوز که با عفو ما تجاوز خود را افزایش میدهد . برخی تصور می کنند معنی آیه این است اگر کسی فرزند دیگری را به قتل رساند ، مقابله به مثل اجازه میدهد که پدر مقتول ، فرزند قاتل را به قتل برساند و اگر کسی ضربه ای به برادر او وارد کرد ، او هم می تواند ضربه ای به برادر او وارد کند ، این اشتباه بزرگی است . زیرا قرآن میگوید شخص تجاوزگر و متعدی باید به همان اندازه مجازات شود ، نه فرد بی گناه دیگر و نیز مفهوم این سخن این نیست که اگر کسی خانه شخصی را آتش زد ،مقابله به مثل اجازه میدهد او را آتش بزنند بلکه مفهوم آن این است معادل قیمت خانه را از او بگیرند .
در ضمن تاکید ذیل آیه در مورد تقوا نشان می دهد که در مقابله به مثل نباید شکل انتقام جویی به آن داده شود همان انتقامی که حد و مرزی برای خود نمیشناسد پس عبارت (اتقوا الله و اعلموا ان الله مع المتقین ) در ادامه آیه نشان دهنده رعایت حدود الهی در مسئله مقابله به مثل است که باید تقوای الهی رعایت شود و خدا با پرهیزکاران است یعنی آنها را در مشکلات تنها نمی گذارد و یاری میدهد زیرا کسی که با دیگری است در مشکلات به او کمک میکند و در برابر دشمن او را حمایت می نماید و همراهی خداوند با پرهیزکاران نشانه کمک او و حمایت او در مقابل دشمنان است (1)
منبع :
1- تفسیر نمونه ، آیه الله مکارم شیرازی ، ج2، ص 46-43 ،چاپ دار الکتب الاسلامیه (با ویرایش جدید )
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
1- تفسیر مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ، بحار الانوار ، ج 20، ص322 ، تفسیر تبیان ، ح 2، ص 150
مرحوم طبرسی،مرحوم علامه مجلسی ، شیخ طوسی
اسلام چنین دستوری را نمی دهد چرا که این دستور انحرافی باعث جرات و جسارت ظالم و تجاوز کرامت حتی مسیحیان جهان امروز نیز هرگز به چنین دستوری عمل نمی کنند و کمترین تجاوز را با پاسخی شدید تر ، که آن هم بر خلاف دستور اسلام است جواب می گویند . اما اسلام می گوید در برابر تجاوز باید ایستاد ، و به هر کس حق می دهد اگر به او تعدی شود به همان مقدار مقابله کند تسلیم در برابر متجاوز مساوی با مرگ است و مقاومت مساوی با حیات است ، این است منطق است اسلام .
جالب اینکه آیه مفهوم وسیعی دارد منحصر به مساله قصاص در مقابل قتل یا جنایات دیگر نیست، بلکه امور مالی و سایر حقوق را نیز شامل می شود . البته این موضوع با مساله عفو و گذشت منافات ندارد . اما عفو و گذشت در برابر چه کسی ؟ اسلام توصیه میکند در مورد دوستان ، یا افراد شکست خورده یا نادم و پشیمان عفو و گذشت صورت گیرد نه فرد متجاوز که با عفو ما تجاوز خود را افزایش میدهد . برخی تصور می کنند معنی آیه این است اگر کسی فرزند دیگری را به قتل رساند ، مقابله به مثل اجازه میدهد که پدر مقتول ، فرزند قاتل را به قتل برساند و اگر کسی ضربه ای به برادر او وارد کرد ، او هم می تواند ضربه ای به برادر او وارد کند ، این اشتباه بزرگی است . زیرا قرآن میگوید شخص تجاوزگر و متعدی باید به همان اندازه مجازات شود ، نه فرد بی گناه دیگر و نیز مفهوم این سخن این نیست که اگر کسی خانه شخصی را آتش زد ،مقابله به مثل اجازه میدهد او را آتش بزنند بلکه مفهوم آن این است معادل قیمت خانه را از او بگیرند .
در ضمن تاکید ذیل آیه در مورد تقوا نشان می دهد که در مقابله به مثل نباید شکل انتقام جویی به آن داده شود همان انتقامی که حد و مرزی برای خود نمیشناسد پس عبارت (اتقوا الله و اعلموا ان الله مع المتقین ) در ادامه آیه نشان دهنده رعایت حدود الهی در مسئله مقابله به مثل است که باید تقوای الهی رعایت شود و خدا با پرهیزکاران است یعنی آنها را در مشکلات تنها نمی گذارد و یاری میدهد زیرا کسی که با دیگری است در مشکلات به او کمک میکند و در برابر دشمن او را حمایت می نماید و همراهی خداوند با پرهیزکاران نشانه کمک او و حمایت او در مقابل دشمنان است (1)
منبع :
1- تفسیر نمونه ، آیه الله مکارم شیرازی ، ج2، ص 46-43 ،چاپ دار الکتب الاسلامیه (با ویرایش جدید )
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی