مطلبی را که شما بیان نمودید از نظر تاریخ اسلام خلاف حقیقت می باشد زیرا عبدالله بن مسعود با این که در زمان عمر و عثمان به عنوان کلید دار بیت المال بود به کسی از بیت المال چیزی نپرداخت ،بلکه این قضیه که کسی از بیت المال بی جهت چیزی بگیرد مخالفت می کرد .و می توان این مطلب را با استناد از سندهای تاریخی که کتب تاریخ اسلام بیان شده است به اثبات رساند که ما این واقعیت تاریخی را د راینجا بیان می کنیم تا پاسخی باشد به سوال شما .
در ایام فرمانروایی ولید بن عقبه بر کوفه از سوی عثمان صد هزار مثقال نقره به وی هدیه شد عبدالله بن مسعود به خلیفه و نماینده اش ولید اعتراض کرد .
ولید شورش آفرینی ابن مسعود را به عثمان خبر داد و خلیفه بی درنگ خواست که او را برای تنبیه روانه مدینه کند زمانی که ابن مسعود به مدینه رسید عثمان برخی از منبر خطبه می خواند همین که ابن مسعود را مشاهده کرد او را ناسزا گفت ، دستور داد او را بزنند گماشتگان عثمان نیز عبداله را چنان زدند که دنده های او خرد شد (1)
خدمت کار عثمان ( یحموم ) عبدالله را بلند کرد و محکم بر زمین کوفت و با همین رفتار ابن مسعود دو سال در خانه زمین گیر شد تا وفات کرد در این مدت خلیفه سهم او را از بیت المال قطع کرد (2)
البته شیوه زندگی عثمان بر خلاف دو خلیفه قبل در همه جنبه ها شاهانه بود لباسهای بسیار فاخر می پوشید که به قیمت بعضی از آن ها 800 مثقال طلا بود (3)
غذای عالی و خانه ای شبیه کاخ داشت و راهیابی به آستانش چندان آسان نبود .
در مدینه خانه ای برای خود ساخت که دیوارهایش از سنگ و ساروج و درهای آن از چوب درخت ساج و سور بود (4)
هنگامی که عثمان یکی از دختران خود را به عقد ازدواج مروان بن حکم در آورد یک پنجم غنایم آفریقا ( بیشتر از پانصد هزار سکه طلا ) را به وی بخشید (5) غنائم آفریقا 000/520/2 سکه طلا بود (6) نیز 100 هزار مثقال دیگر بر وی بخشید (7)
داماد دیگر عثمان حارث بن حکم است زمانی که خلیفه دخترش را به عقد وی در آورد 100 هزار سکه نقره از بیت المال به او بخشید (8) و بالاخره به این نتیجه می رسیم که این خود عثمان بود که آن 100 هزار سکه را از بیت المال به ولید بخشید البته عثمان در زمان خلافت خود اشتباهات بسیاری را مرتکب شد که همین اشتباهات باعث شد جان خود را از دست بدهد .
منابع :
1- انساب الاشراف ،ج 5 ،ص 36 ،شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج 3،ص 44 ،سیری در الغدیر ،ص 137.
2- انساب الاشراف ،ج 5 ،ص 36 ،تاریخ یعقوبی ،جلد 2،؛ص142،کنز العمال ،ج 7،ص54.
3- استیعاب ، در شرح عثمان و انساب الاشراف ،ج 3 ،ص 4.
4- مروج الذهب ،ج 1،ص433 -434 ،سیری در الغدیر ،ص131.
5- تاریخ ابی الغداد ،ص 149.
6- تاریخ یعقوبی ،ج 2،ص146.
7- شرح نهج البلاغه ابی الحدید ،ج 1،ص199.
8- شرح نهج البلاغه ابی ابن الحدید ،ج 1،ص198 در انساب الاشراف، ج 5،ص52.
9- ابن منظور مختصر تاریخ و مشق ،ج 10،ص165.
10- تاریخ یعقوبی ،ج 1،ص147.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
در ایام فرمانروایی ولید بن عقبه بر کوفه از سوی عثمان صد هزار مثقال نقره به وی هدیه شد عبدالله بن مسعود به خلیفه و نماینده اش ولید اعتراض کرد .
ولید شورش آفرینی ابن مسعود را به عثمان خبر داد و خلیفه بی درنگ خواست که او را برای تنبیه روانه مدینه کند زمانی که ابن مسعود به مدینه رسید عثمان برخی از منبر خطبه می خواند همین که ابن مسعود را مشاهده کرد او را ناسزا گفت ، دستور داد او را بزنند گماشتگان عثمان نیز عبداله را چنان زدند که دنده های او خرد شد (1)
خدمت کار عثمان ( یحموم ) عبدالله را بلند کرد و محکم بر زمین کوفت و با همین رفتار ابن مسعود دو سال در خانه زمین گیر شد تا وفات کرد در این مدت خلیفه سهم او را از بیت المال قطع کرد (2)
البته شیوه زندگی عثمان بر خلاف دو خلیفه قبل در همه جنبه ها شاهانه بود لباسهای بسیار فاخر می پوشید که به قیمت بعضی از آن ها 800 مثقال طلا بود (3)
غذای عالی و خانه ای شبیه کاخ داشت و راهیابی به آستانش چندان آسان نبود .
در مدینه خانه ای برای خود ساخت که دیوارهایش از سنگ و ساروج و درهای آن از چوب درخت ساج و سور بود (4)
هنگامی که عثمان یکی از دختران خود را به عقد ازدواج مروان بن حکم در آورد یک پنجم غنایم آفریقا ( بیشتر از پانصد هزار سکه طلا ) را به وی بخشید (5) غنائم آفریقا 000/520/2 سکه طلا بود (6) نیز 100 هزار مثقال دیگر بر وی بخشید (7)
داماد دیگر عثمان حارث بن حکم است زمانی که خلیفه دخترش را به عقد وی در آورد 100 هزار سکه نقره از بیت المال به او بخشید (8) و بالاخره به این نتیجه می رسیم که این خود عثمان بود که آن 100 هزار سکه را از بیت المال به ولید بخشید البته عثمان در زمان خلافت خود اشتباهات بسیاری را مرتکب شد که همین اشتباهات باعث شد جان خود را از دست بدهد .
منابع :
1- انساب الاشراف ،ج 5 ،ص 36 ،شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،ج 3،ص 44 ،سیری در الغدیر ،ص 137.
2- انساب الاشراف ،ج 5 ،ص 36 ،تاریخ یعقوبی ،جلد 2،؛ص142،کنز العمال ،ج 7،ص54.
3- استیعاب ، در شرح عثمان و انساب الاشراف ،ج 3 ،ص 4.
4- مروج الذهب ،ج 1،ص433 -434 ،سیری در الغدیر ،ص131.
5- تاریخ ابی الغداد ،ص 149.
6- تاریخ یعقوبی ،ج 2،ص146.
7- شرح نهج البلاغه ابی الحدید ،ج 1،ص199.
8- شرح نهج البلاغه ابی ابن الحدید ،ج 1،ص198 در انساب الاشراف، ج 5،ص52.
9- ابن منظور مختصر تاریخ و مشق ،ج 10،ص165.
10- تاریخ یعقوبی ،ج 1،ص147.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی