ج1ـ چنانچه از اسناد اسلامی بدست می آید در فاصله بین حضرت آدم و حضرت ابراهیم (ع) پیامبران دیگری مردم را به خداپرستی دعوت می کردند یکی از آن پیامبران حضرت شیث است که بعد از حضرت آدم(ع) وصی ایشان شد.در برخی از اخبار تعداد فرزندان آدم را 40 نفر ذکر کرده اند که از جمله پسران ایشان هابیل و قابیل و شیث می باشند(1). و در دعای ام داود می خوانیم: یا من وهب لآدم شیثا . ای خدایی که به آدم شیث را بخشیدی. «ابن اثیر» و «طبرسی» نقل کرده اند که حضرت آدم(ع) به شیث سفارش کرده بود این مقام را از قابیل پنهان کند تا مبادا مورد حسادست او واقع شود به همین دلیل شیث پیوسته در حال تقیه به سر می برد.(2)
گفته شده شیث (ع) نهصد و دوازده سال عمر کرد و خداوند به او پنجاه صحیفه عطا نمود که به وسیله آنها مردم زمان خود را که همگی از نوادگان آدم ابوالبشر(ع) بودند به خدای یگانه دعوت می کرد.
پس از شیث فرزندش«انوش» که او را «ریان» نیز نامیده اند، وصی اش گردید بعد از وی پسرش «قینان» به این مقام رسید و بعد از او مهلاییل یا حلیث، پس از وی یازد یا غنیمیشا به این مقام رسید، یازد، پدر ادریس پیامبر است.
حضرت ادریس مردی خوش صورت و نیکو سیرت بود قرآن کریم از او به عنوان پیامبری بسیار راستگو یاد نموده و او را در زمره صابران و صالحان شمرده. مسعودی می نویسد خداوند علوم گذشته را به او آموخت و سپس صحیفه ای به او عنایت فرمود. ادریس (ع) نخستین کسی بود که جامه دوخت و با قلم خط نوشت. آن حضرت را منشاء بسیاری از علوم مانند نجوم، حساب، هندسه، هیئت و غیره دانسته اند.
پس از ادریس حضرت نوح علیه السلام به پیامبری رسید. نوح از پیامبران اولوالعزم است که در راه ترویج خداپرستی رنج فراوانی کشید؛اما تعدا انگشت شماری به او ایمان آوردند قرآن کریم ویژگی های بارز وی را چنین بر می شمارد که او بنده ای«شکرگزار»، «صالح» و از نیکوکاران بود.
پس از نوح (ع) فرزندش«سام» وصی او شد و پس از او فرزندش «أرفخشد» و بعد از او فرزندش شایخ که پدرش که پدر هود (ع) است جانشین گردید.
هود از پیامبران بزرگواری بود که گذشته از ملکات عالیه نفسانی و اخلاق حمیده انسانی، از نظر نسب و آراستگی اندام و زیبایی نیز میان مردم زمان خود ممتاز بود.
قوم هود نسبشان به «عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» می رسید و به همین سبب به قوم «عاد» معروف شدند، آنها مردمی ثروتمند، قوی هیکل و دارای عمر طولانی بودند. قوم عاد بر اثر تکذیب هود دچار خشکسالی شدند اما باز هم ایمان نیاوردند، سرانجام باد تندی شروع به وزیدن کرد و قرآن در این باره می فرماید: «خداوند آن باد را هفت شبانه روز بر آنها مسلط کرد(تا همه را از پا در آورد) و گویا ساقه نخل خشکی بودند و بر خاک افتادند»
پس از هود (ع) حضرت صالح به پیامبری مبعوث شد. در سرزمین «حجر» که میان حجاز و شام قرار داشت مردمانی زندگی می کردند که «قوم ثمود» نامیده می شدند و حضرت صالح در میان این قوم می زیست.
قوم ثمود زندگی متمدنی داشتند، برای خود قصرها می ساختند و با سنگهایی که از کوه می تراشیدند، خانه های محکمی بنا کرده بودند اما آنها نیز همچون اقوام گذشته به جای شکر نعمت به سرکشی و طغیان پرداختند.
بر اساس روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده قوم ثمود(ع) سنگی داشتند که آن را پرستش می کردند و سالی یک روز در کنار آن جمع شده و برایش قربانی می کردند پس از این که صالح آنها را به خدای یگانه دعوت نمود به او گفتند: اگر راست می گویی، از پروردگارت بخواه که شتر ماده ای را از این سنگ بیرون آورد. صالح(ع) دعا کرد و به امر پروردگار شتری با همان خصوصیات از سنگ خارج شد، اما با این حال تنها تعداد اندکی از فقیران ایمان آوردند و سرانجام همین متکبران بی ایمان تصمیم به کشتن شتر گرفتند. این قوم نیز سرانجام به عذاب سخت پروردگار هلاک شدند. درباره چگونگی عذاب قوم ثمود خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ما قوم ثمود را هدایت کردیم ولی آنها خود کوری جهل و ضلالت را بر هدایت ترجیح دادند پس به کیفر کردارشان صاعقه عداب خواری بر آنها فرود آمد و ما فقط کسانی را که ایمان آورده تقوا پیشه کردند، نجات دادیم»
پس از حضرت صالح حضرت ابراهیم به پیامبری مبعوث شد(3)
دوست عزیز همانطور که ملاحظه فرمودید حلقه گمشده ای بین حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) وجود ندارد علاوه بر اینها آیاتی از قرآن کریم چون آیه 24 فاطر:« و ان من امه الا خلا فیها نذیر» هیچ امتی نبود مگر آنکه در بین ایشان نذیر بوده است. و 36 نحل:« و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبد والله و اجتنبوا الطاغوت». به تحقیق که در هر امتی رسولی مبعوث کردیم که خدا را پرستش کنید و از طاغوت و سرکشان دوری کنید. و آیه 164 نساء: «و رسلاً لم نقصصهم علیک» رسولانی بودند که داستان آنها را در قرآن نیاوردیم همه نشانه دهنده آن است که هر قوم و امتی پیامبری داشته اند اگرچه نام همه آنها در قرآن کریم نیامده است.
منابع و مآخذ
1ـ تاریخ انبیاء، عمادزاده، ص104.
2ـ تاریخ طبری، ج1، ص107 و کامل ابن اثیر، ج1،ص47، انبیاء در تاریخ بشریت گروه تحقیقات انتشارات مقداد(خواهران)ص33.
3ـ انبیاء در تاریخ بشریت، گروه تحقیقات انتشارات مقداد(خواهران) ص34ـ60 (با حذف).
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
گفته شده شیث (ع) نهصد و دوازده سال عمر کرد و خداوند به او پنجاه صحیفه عطا نمود که به وسیله آنها مردم زمان خود را که همگی از نوادگان آدم ابوالبشر(ع) بودند به خدای یگانه دعوت می کرد.
پس از شیث فرزندش«انوش» که او را «ریان» نیز نامیده اند، وصی اش گردید بعد از وی پسرش «قینان» به این مقام رسید و بعد از او مهلاییل یا حلیث، پس از وی یازد یا غنیمیشا به این مقام رسید، یازد، پدر ادریس پیامبر است.
حضرت ادریس مردی خوش صورت و نیکو سیرت بود قرآن کریم از او به عنوان پیامبری بسیار راستگو یاد نموده و او را در زمره صابران و صالحان شمرده. مسعودی می نویسد خداوند علوم گذشته را به او آموخت و سپس صحیفه ای به او عنایت فرمود. ادریس (ع) نخستین کسی بود که جامه دوخت و با قلم خط نوشت. آن حضرت را منشاء بسیاری از علوم مانند نجوم، حساب، هندسه، هیئت و غیره دانسته اند.
پس از ادریس حضرت نوح علیه السلام به پیامبری رسید. نوح از پیامبران اولوالعزم است که در راه ترویج خداپرستی رنج فراوانی کشید؛اما تعدا انگشت شماری به او ایمان آوردند قرآن کریم ویژگی های بارز وی را چنین بر می شمارد که او بنده ای«شکرگزار»، «صالح» و از نیکوکاران بود.
پس از نوح (ع) فرزندش«سام» وصی او شد و پس از او فرزندش «أرفخشد» و بعد از او فرزندش شایخ که پدرش که پدر هود (ع) است جانشین گردید.
هود از پیامبران بزرگواری بود که گذشته از ملکات عالیه نفسانی و اخلاق حمیده انسانی، از نظر نسب و آراستگی اندام و زیبایی نیز میان مردم زمان خود ممتاز بود.
قوم هود نسبشان به «عاد بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» می رسید و به همین سبب به قوم «عاد» معروف شدند، آنها مردمی ثروتمند، قوی هیکل و دارای عمر طولانی بودند. قوم عاد بر اثر تکذیب هود دچار خشکسالی شدند اما باز هم ایمان نیاوردند، سرانجام باد تندی شروع به وزیدن کرد و قرآن در این باره می فرماید: «خداوند آن باد را هفت شبانه روز بر آنها مسلط کرد(تا همه را از پا در آورد) و گویا ساقه نخل خشکی بودند و بر خاک افتادند»
پس از هود (ع) حضرت صالح به پیامبری مبعوث شد. در سرزمین «حجر» که میان حجاز و شام قرار داشت مردمانی زندگی می کردند که «قوم ثمود» نامیده می شدند و حضرت صالح در میان این قوم می زیست.
قوم ثمود زندگی متمدنی داشتند، برای خود قصرها می ساختند و با سنگهایی که از کوه می تراشیدند، خانه های محکمی بنا کرده بودند اما آنها نیز همچون اقوام گذشته به جای شکر نعمت به سرکشی و طغیان پرداختند.
بر اساس روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده قوم ثمود(ع) سنگی داشتند که آن را پرستش می کردند و سالی یک روز در کنار آن جمع شده و برایش قربانی می کردند پس از این که صالح آنها را به خدای یگانه دعوت نمود به او گفتند: اگر راست می گویی، از پروردگارت بخواه که شتر ماده ای را از این سنگ بیرون آورد. صالح(ع) دعا کرد و به امر پروردگار شتری با همان خصوصیات از سنگ خارج شد، اما با این حال تنها تعداد اندکی از فقیران ایمان آوردند و سرانجام همین متکبران بی ایمان تصمیم به کشتن شتر گرفتند. این قوم نیز سرانجام به عذاب سخت پروردگار هلاک شدند. درباره چگونگی عذاب قوم ثمود خداوند در قرآن کریم می فرماید: «ما قوم ثمود را هدایت کردیم ولی آنها خود کوری جهل و ضلالت را بر هدایت ترجیح دادند پس به کیفر کردارشان صاعقه عداب خواری بر آنها فرود آمد و ما فقط کسانی را که ایمان آورده تقوا پیشه کردند، نجات دادیم»
پس از حضرت صالح حضرت ابراهیم به پیامبری مبعوث شد(3)
دوست عزیز همانطور که ملاحظه فرمودید حلقه گمشده ای بین حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) وجود ندارد علاوه بر اینها آیاتی از قرآن کریم چون آیه 24 فاطر:« و ان من امه الا خلا فیها نذیر» هیچ امتی نبود مگر آنکه در بین ایشان نذیر بوده است. و 36 نحل:« و لقد بعثنا فی کل امه رسولاً ان اعبد والله و اجتنبوا الطاغوت». به تحقیق که در هر امتی رسولی مبعوث کردیم که خدا را پرستش کنید و از طاغوت و سرکشان دوری کنید. و آیه 164 نساء: «و رسلاً لم نقصصهم علیک» رسولانی بودند که داستان آنها را در قرآن نیاوردیم همه نشانه دهنده آن است که هر قوم و امتی پیامبری داشته اند اگرچه نام همه آنها در قرآن کریم نیامده است.
منابع و مآخذ
1ـ تاریخ انبیاء، عمادزاده، ص104.
2ـ تاریخ طبری، ج1، ص107 و کامل ابن اثیر، ج1،ص47، انبیاء در تاریخ بشریت گروه تحقیقات انتشارات مقداد(خواهران)ص33.
3ـ انبیاء در تاریخ بشریت، گروه تحقیقات انتشارات مقداد(خواهران) ص34ـ60 (با حذف).
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی