طلسمات

خانه » همه » مذهبی » عدل الهی و تفاوت موجودات

عدل الهی و تفاوت موجودات

نخست باید دانست وجود سلسله مراتب در نظام هستی و آفرینش موجودات متفاوت نشانه هندسه مستحکم و استوار نظام هستی است. بنابراین وجود فرشتگان، انسان، حیوان و هر کدام دیگر از انواع موجودات در جایگاه خودش زیبا و بجا می باشد و برای کامل شدن سیکل گردش نظام حیات و زندگی وجودشان لازم است. اما سؤال از اینکه چرا انسان، انسان شد و فرشته، فرشته شد و یا نوع خاصی از حیوان به آن صورت در آمد مربوط به ظرفیت و سعه وجودی آنها و قرار گرفتن آنها در سیر تکاملی موجودات و نظام هستی است که همگی واقعی و تکوینی است بدون هیچ گونه تبعیض و بی عدالتی. به طور مثال برای یک آشپزخانه جهت تهیه غذا نیاز به کاسه ها و دیگ ها و ظروف متعدد و در اندازه های مختلف است که هر کدام کاربرد خاص خود را دارد و لازم و زیباست و از هر کدام به تناسب ظرفیت آن انتظار می رود. لذا وجود تفاوت نشانه حکمت و زیبائی است و انتظار متناسب نشانه عدالت می باشد و لذا هیچکدام به دیگری اعتراض نمی کنند.تنها انسان به دلیل اختیار و توانائی حضور در عرصه های مختلف چنین افکاری در ذهنش می رسد که با روشن بینی و دقت، پی به اسرار خلقت خواهد برد و بیش از پیش به عظمت آفریدگار و حکمت و عدالت او پی خواهد برد. برای توضیح بیشتر توجه شما را به مطالب زیر جلب می کنم.
انسان اشرف مخلوقات است. اگر انسانیت او به فعلیت برسد و مظهر اسماءالله شود، چنین انسانی اشرف مخلوقات است که مصداق روشن آن پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- و اوصیای بر حق اویند. اما انسانی که به مقام انسان کامل نرسد و اسماء الله الحسنی در او شکوفا نشود در مقام حیوانیت باقی مانده است و به عبارتی حیوان بالفعل است.
پس قضیه «انسان اشرف مخلوقات است» به اصطلاح منطقی قضیه مهمله است و در حکم موجبه جزئیه، پس نمی توان گفت که هر انسانی اشرف مخلوقات است بلکه باید گفت بعضی انسان ها اشرف مخلوقات هستند.
آیا باور می کنید که فرعون ها و نمرودها و دیگر گمراه کنندگان انسانیت از ملائک اشرف و برتر باشند؟
اما راجع به سؤال فرشتگان در روز قیامت: گفتیم که انسان در ژرفای وجود خود دارای این استعداد است که از فرشتگان برتر شود و به اصطلاح به مقام فوق تجرد عقلی برسد ولی با این حال در میان تمام انسان ها از ابتدای خلقت تا انتهای آن گروهی بسیار اندک به این مقام می رسند. بنابراین نحوه وجود انسان به صورتی است که از چنین استعدادی برخوردار است و به عبارتی او به صورت ذاتی می تواند متکامل شده و به مقام فوق تجرد برسد. اما فرشتگان و مجردات مثالی از چنین استعدادی برخوردار نیستند و نمی توانند از عالم مثال و برزخ (یعنی عالمی که مادی نیست ولی قابل اشاره و محسوس به حس غیر مادی است) بالاتر روند. به عنوان نمونه در معراج پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله- جبرئیل به عنوان فرشته ای از جنس عالم مثال نتوانست با پیامبر اسلام به عنوان انسان اشرف مخلوقات برابری کند و عوالم بالاتر یعنی عوالم فوق تجرد پران شود، و روشن است که اگر موجودی که دارای استعدادات خاص است قالب بشکند و تبدیل به موجود دیگر بشود، دیگر موجود اول نیست! و به اصطلاح ذاتیات شیء قابل تغییر نیست و در صورت تغییر ذاتیات شیء به چیز دیگری منقلب می شود.
پس فرشتگان و مجردات با توجه به علم خود نسبت به این حقیقت و اینکه در قیامت حقایق پنهان به صورت آشکار و روشن پیش روی همه قرار می گیرد و به گفته قرآن «یوم تبلی السرائر»(سوره طارق، آیه 9) به چنین پرسشی لب نمی گشایند.
اما عدالت خداوند بدین معناست که وقتی فیض خداوند همچون دریائی متلاطم و آکنده سرریز شد و جهان مادی و غیر مادی از آن جلوه گر گشت هر موجودی با توجه به قابلیت خود از این فیض بهره مند گردید و به صورت موجودی خاص که دارای استعدادی ویژه و جوهره ای منحصر به فرد جلوه گر شد. اگر انسان چنین جلوه ای از حق دارد و فرشته ای چنان جلوه ای همه از رهگذر آن قابلیت و بهره مندی از فیض حق است.
بنابراین باید گفت خدا به هر موجودی با توجه به قابلیت ها و استعدادهای آن هر آنچه را که امکان داشته باشد به او داده است. پس فرشته بودن فرشتگان و عدم توانائی آنها برای رسیدن به مقام تجرد محض ناشی از آن است که از این قابلیت برخوردار نیستند و الا از جانب خدا به عنوان فاعل فیض وجود، بخلی در این مورد نبوده است. از همین روی نرسیدن به مقام اشرفیت مخلوقات برای فرشتگان بی عدالتی نیست زیرا اگر آنها هم چنین قابلیتی داشتند به این مقام می رسیدند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد