در این که عمر بن خطاب کمتر از شخصیت های معروف صحابی استفاده می کرد تردیدی نیست. چرا عمر بن خطاب این گونه عمل می کرد؟ دلایلی را که می توان ذکر کرد از این قرار است:1- به عمر بن خطاب گفتند: چرا از چهره های معروف صحابه استفاده نمی کنی و آنان را به مقامات بزرگ اجتماعی نصب نمی کنی؟ در جواب گفت: من نمی خواهم با نصب آنان به مسؤولیت اجرایی کشور دامن آنان آلوده گردد.
2- شعبی می نویسد: عمر بن خطاب به مهاجران اجازه نمی داد که از مدینه خارج شوند و می گفت: می ترسم آنان در شهرهای دیگر فساد بر پا کنند. در این مورد توجه داشته باشیم که از خروج مهاجرانی که از نظر شخصیت، بالاتر از او یا همتای او بودند جلوگیری می کرد نه هر مهاجری.
3- یکی از سیاست های عمر بن خطاب این بود که می بایستی احادیث و روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) است در شهرها و روستاها پخش نشود. بر پایه این سیاست، باید آنان که از پیامبر اسلام روایات زیادی حفظ کرده اند در مدینه بمانند و گاهی هم که به ناچار باید برخی از آنان به شهرهای دیگر می رفت، عمر بن خطاب به آنان توصیه می کرد که مردم را به روایات پیامبر سرگرم نکنید.
4- عمر بن خطاب، خشن بود و در این هیچ کس شبهه ندارد و برای همین او مدیران سختگیر را می پسندید حتی ولو از نظر تقوا و تدین در مراتب بالا نباشد.
به عنوان مثال: عمر بن خطاب، برای کوفه سعد بن ابی وقاص را انخاب کرد، سعد مورد اعتراض واقع شد. پس از سعد عمار بن یاسر را نصب کرد، او هم مورد اعتراض شد. پس از او جبیر را والی کوفه ساخت او هم مورد اعتراض شد. روزی عمر بن خطاب با مغیره بن شعبه درباره کوفه و والی آن گفتگو می کرد. مغیره بن شعبه گفت: مرا والی کوفه کن. عمر بن خطاب گفت: تو آخر فاسق هستی. مغیره گفت: کفایت و مدیریتم برای تو و فسقم برای خودم. عمر بن خطاب هم او را پسندید و والی کوفه کرد.
5- بزرگترین فرماندهان شام ابوعبیده جراح، معاذ، شرحبیل، فضل، سهیل، خالد و یزید بن ابی سفیان، یزید بن ابی سفیان را ابوبکر به فرماندهی انتخاب کرده بود. همه فرماندهان اصلی شام در اثر طاعون مردند.
وقتی که یزید بن ابی سفیان مرد، عمر بن خطاب برادر او معاویه بن ابی سفیان را به جای او گذاشت و معاویه در سال های پایانی خلافت عمر بن خطاب فرماندار تمامی شامات شد. ابوسفیان که در آن زمانها کور شده بود از عمر بن خطاب به خاطر نصب معاویه به فرمانداری شام تشکر کرد (تاریخ خلفا، جعفریان، چاپ اول 1380، قم، انتشارات دلیل، ص 70 به بعد).
2- شعبی می نویسد: عمر بن خطاب به مهاجران اجازه نمی داد که از مدینه خارج شوند و می گفت: می ترسم آنان در شهرهای دیگر فساد بر پا کنند. در این مورد توجه داشته باشیم که از خروج مهاجرانی که از نظر شخصیت، بالاتر از او یا همتای او بودند جلوگیری می کرد نه هر مهاجری.
3- یکی از سیاست های عمر بن خطاب این بود که می بایستی احادیث و روایاتی که از پیامبر اسلام(ص) است در شهرها و روستاها پخش نشود. بر پایه این سیاست، باید آنان که از پیامبر اسلام روایات زیادی حفظ کرده اند در مدینه بمانند و گاهی هم که به ناچار باید برخی از آنان به شهرهای دیگر می رفت، عمر بن خطاب به آنان توصیه می کرد که مردم را به روایات پیامبر سرگرم نکنید.
4- عمر بن خطاب، خشن بود و در این هیچ کس شبهه ندارد و برای همین او مدیران سختگیر را می پسندید حتی ولو از نظر تقوا و تدین در مراتب بالا نباشد.
به عنوان مثال: عمر بن خطاب، برای کوفه سعد بن ابی وقاص را انخاب کرد، سعد مورد اعتراض واقع شد. پس از سعد عمار بن یاسر را نصب کرد، او هم مورد اعتراض شد. پس از او جبیر را والی کوفه ساخت او هم مورد اعتراض شد. روزی عمر بن خطاب با مغیره بن شعبه درباره کوفه و والی آن گفتگو می کرد. مغیره بن شعبه گفت: مرا والی کوفه کن. عمر بن خطاب گفت: تو آخر فاسق هستی. مغیره گفت: کفایت و مدیریتم برای تو و فسقم برای خودم. عمر بن خطاب هم او را پسندید و والی کوفه کرد.
5- بزرگترین فرماندهان شام ابوعبیده جراح، معاذ، شرحبیل، فضل، سهیل، خالد و یزید بن ابی سفیان، یزید بن ابی سفیان را ابوبکر به فرماندهی انتخاب کرده بود. همه فرماندهان اصلی شام در اثر طاعون مردند.
وقتی که یزید بن ابی سفیان مرد، عمر بن خطاب برادر او معاویه بن ابی سفیان را به جای او گذاشت و معاویه در سال های پایانی خلافت عمر بن خطاب فرماندار تمامی شامات شد. ابوسفیان که در آن زمانها کور شده بود از عمر بن خطاب به خاطر نصب معاویه به فرمانداری شام تشکر کرد (تاریخ خلفا، جعفریان، چاپ اول 1380، قم، انتشارات دلیل، ص 70 به بعد).