طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شهادت امام حسین علیه السلام و اقسام مرگ

شهادت امام حسین علیه السلام و اقسام مرگ

مردنها و درگذشتها چند نوع است:الف. مردن طبیعی یا موت طبیعی (نه اخترامی) یعنی یک کسی عمر طبیعی خود را کرده و تمام شده.
ب. موت اخترامی به وسیله عوامل طبیعی مثل جوانمرگ شدن ها در اثر حصبه و وبا و طاعون و غیره. یعنی به وسیله امراض و میکروبها.
ج. موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح مثل زلزله وسیل و تصادف اتومبیل و غیره که در آنها عمد کسی در کار نبوده است و خود مقتول هم تقصیری نداشته است.
د. موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح مقتول در آن تقصیر داشته مثل اینکه مست بوده و سوار اتومبیل شده و تصادف کرده و مرده است ولی شخص دیگر تقصیر نداشته.
هـ . موت اخترامی به وسیله حوادث و سوانح که هم مقتول و هم شخص دیگر تقصیر داشته است مثل غالب کشته شدن ها به وسیله لجاجتها و تعصبها و جهالتها و مستیها و مانند اینکه دو نفر در کاباره به خاطر یک زن هر جایی یکدیگر را می کشند.
و. موت اخترامی به قتل عمد که مقتول هیچ گونه تقصیری نداشته و صرفا جنایت قاتل سبب شده، مثل اینکه شخصی به یک بهانه ای شخصی را هدف قرار می دهد و می کشد یا کسی راه خود را می رود و دیگری از روی هوس او را هدف قرار می دهد یا آنکه روی غرض با پدر یا برادر یا خویشاوند، او را هدف قرار می دهد. برای آنکه دل اقوامش را بسوزاند، آن بی تقصیر را می کشد یا به خاطر اینکه کینه نسبت به پدر مرحوم او را در دل دارد، او را بی تقصیر می کشد یا به خاطر اینکه نفس وجود او را مزاحم خود می بیند (مثل اینکه با بودن او فلان زن عشق او را نمی پذیرد و یا فلان مقام برای او مسلم نمی شود بدون آنکه خود آن شخص دخالتی داشته باشد در مزاحمت عشقی یا مقامی او) او را می کشد.
ز. کشته شدن در راه سربازی و فداکاری و شهادت که مقتول خود را در راه عقیده و هدف خود فدا می کند و عمد دارد ولی در راه هدف مقدس عالی خود کشته می شود، و به عبارت دیگر مرگ انتخابی که انسان آگاهانه مرگ را برای تحقق بخشیدن به هدفش انتخاب می کند. ح. البته نوعی دیگر مرگ انتخابی هست که خودکشی و فرار از مقابله با حوادث است که ضعف است. اینها اقسام مردن و کشته شدن است که بعضی اسف انگیز است و بعضی نیست، بعضی در حقیقت سزای مقتول است و بعضی نیست، بعضیها صرف نفله شدن و ضایع شدن است و بعضی نیست. قسم اول را می توان گفت از جنبه شخصی متوفی، اسف انگیز نیست، گو اینکه از لحاظ اجتماع در بعضی افراد ممکن است ضایعه باشد. در قسم دوم نفله شدن و ضایعه است و موجب تآسف است ولی کسی مورد ملامت نیست، و همچنین قسم سوم. در قسم چهارم مجازات مقتول است در واقع، و همچنین در قسم پنجم؛ به علاوه اینکه در این قسم شخص دیگر نیز مورد ملامت است. و در قسم دوم و سوم و چهارم و پنجم نفله شدن و ضایع شدن و هدر رفتن موجود است و در قسم چهارم و پنجم تأسف بر اخلاق عمومی است که چرا منحط و پایین است. در قسم ششم تآسف از نفله شدن مقتول و تآسف از اخلاق فاسد قاتل است. در این قسم، انسان متآسف است که بی جهت شخص بی تقصیری نفله شد و هدر رفت. ولی در قسم هفتم در عین اینکه از جنبه قاتل و اخلاق و روحیه او جای تآسف و تآثر است، از جنبه مقتول جای تحسین و تعظیم و سرمشق گرفتن است. معمولا ذاکرین سعی دارند شهادت امام حسین را از قسم ششم جلوه دهند که شخصی مظلوم و بی تقصیر و بی جهت کشته و نفله شد و ضایع گشت و هدر رفت، و حال آنکه شهادت امام حسین از قسم هفتم است نه از قسم ششم. و معمولا تذکر حادثه سید الشهداء از قبیل اظهار تأسف است، آنهم اظهار تأسف از نفله شدن سید الشهداء که افسوس که اقا نفله شد و حال آنکه غلط ترین غلطها این است که ما امام حسین(ع) را نفله شده حساب کنیم. امام حسین بعکس، به هر قطره خون خود یک دنیا ارزش داد. کسی که موجی ایجاد کرد که قرنها پس از او پایه های کاخ ستمگران را متزلزل کرد و از جا کند و حتی در قرون خود ما غالب حوادث داغ در محرم ایجاد می شود، خون او هدر رفته است؟! کسی که میلیونها نفر نمازخوان و روزه گیر و فداکار ساخت، هدر رفت؟!
مجموعه آثار شهید مطهری ج 17ـ حماسه حسینی صفحه470 الی 472،شهید مطهری
به نقل از سایت تبیان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد