به طور کلى در اسلام قمار و نیز بازى با آلات قمار حرام است. حرمت بازى با پاسور که یکى از ابزارهاى قمار شناخته مى شود، نیز از این باب است. بنابراین، وقتى چیزى ابزار قمار شناخته مى شود، بازى با آن حرام خواهد بود. البته اگر مرجع تقلید در »آلت قمار بودن« پاسور تردید کند، فتوا به حرمت نمى دهد؛ چنان که از فتواى مرحوم آیت الله اراکى)ره( چنین به دست مى آید.درباره شطرنج یک دیدگاه این است که: به طور کلى امروزه در سطح جهان آن را آلت قمار به شمار نیاورده، نوعى وسیله بازى فکرى مى شناسند. بر این اساس، شطرنج از نظر موضوع حکم شرعى تغییر ماهیت داده و به تبع آن حکمش نیز دگرگون شده است. چه این که هر موضوعى حکم مخصوص به خود دارد.
براى توضیح بیش تر درباره حکم شرعى بازى با شطرنج، پاسور و… باید به نکات زیر توجّه کرد:
1. بازى ها به چهار گروه تقسیم مى شوند:
الف( بازى با آلات قمار با شرطبندى
ب( بازى با آلات قمار بدون شرطبندى
ج( بازى با غیر آلات قمار با شرطبندى
د( بازى با غیرآلات قمار بدون شرطبندى
2. علما درباره تعریف »قمار« اختلاف نظر دارند؛ ولى بدون تردید حکم دو نوع بازى روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علماى دینى است و بسیارى از فقها اصلاً ملاک قماربازى را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندى مى دانند، حتّى اگر بازى با آلات قمار نباشد؛ مانند فوتبال که فى نفسه حرام نیست اما اگر با شرطبندى و برد و باخت مالى همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام مى گردد. پس شرطبندى در هرگونه بازى حرام است مگر در موارد استثنایى مانند شنا و تیراندازى و اسب سوارى.1
تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنى بازى با آلات قمار بى آن که با برد و باخت و شرطبندى همراه باشد. قبل از هر چیز باید یاد آور شد، قمار و بازى با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوى دیگر، بازى ها تنها به خاطر قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتواى فقها، بازى با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلت قمار، ابزارى است که نوعاً با آن قمار بازى مى کنند؛ به عبارت دیگر، چیزى که در عرف متدیّنان و کسانى که تقیّد شرعى دارند، ابزار قمار بازى شمرده مى شود؛ هر چند به قصد سرگرمى یا پرورش فکر بدون بردو باخت نیز مورد استفاده قرار مى گیرد. این کار بازى با آلت قمار شمرده مى شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.
3. دلیل تغییر حکم برخى بازى ها بدان جهت است که، ممکن است یکى از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدینان ابزار قمار شمرده نشده، ابزار تفریح و سرگرمى یا پرورش فکر خوانده شود. – چنان که برخى درباره شطرنج اظهار مى دارند – در این صورت حکم آن تغییر مى کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونى موضوع دگرگون مى شود. بنابراین، بهتر است در این موارد به جاى »تغییر حکم« از عبارت »تغییر موضوع« استفاده کنیم تا آن ها که دقّت کافى ندارند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر)ص( ابدى است، چرا حکم خدا دگرگونى مى یابد و حرمت به حلیت تبدیل مى شود.
4. گاه مرجع تقلید که کارشناس امور دینى است، یقین دارد وسیله اى ابزار قمار شمرده مى شود. در این صورت، بازى با آن را حرام اعلام مى کند. گاه ممکن است مرجع تقلید در صدق این عنوان تردید داشته باشد. بنابراین، فتواى هر مرجع تقلید براى مقلدان خودش اعتبار دارد؛ همان طور که بیمار به دستور پزشک خود عمل مى کند. پس ممکن است یک مرجع تقلید مانند حضرت آیت اللّه سیستانى یا صافى گلپایگانى بازى با شطرنج را مطلقاً حرام بداند؛ ولى برخى مراجع دیگر مانند امام خمینى، مقام معظم رهبرى، آیات عظام فاضل، مکارم و بهجت به شرط آن که آلت قمار باشد، حرام به شمارش آورند. بر این اساس چنانچه از آلت قمار بودن خارج شود، حرمتش نیز پایان مى یابد. بنابراین، هرگونه بازى اگر همراه شرط بندى و یا با آلات قمار باشد، حرام است؛ مانند تخته نرد و شرط بندى در فوتبال. چنانچه وسیله اى قبلاً آلت قمار بوده و اکنون در آلت قمار بودنش تردید داریم، باید براى شناختن حکم آن به مرجع تقلید خود مراجعه کنیم.
براى اطلاع بیش تر درباره قمار از دیدگاه آیات و روایات و سابقه تاریخى اش در پیش از بعثت، مطالب زیر سودمند مى نماید.
خداوند متعال قمار را، در ردیف مى گسارى و بت پرستى، از کارهاى پلید شیطانى دانسته و به اجتناب از آن فرمان داده است: »یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛2 اى کسانى که ایمان آورده اید، بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب هاى مخصوص برد و باخت، پلید و ناپاک و از کارهاى شیطانى است، پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید«.
»میسر« یعنى قمار. ریشه این واژه »یسر« به معناى آسانى است. قمار را از آن جهت »میسر« مى خوانند که سبب گِرد آمدن آسان و بى زحمت مال مى گردد.3 امام رضا)ع( مى فرماید: »المیسر هوالقمار؛ میسر همان قمار است.«4 البته در روایات متعدد، بازى با آلات قمار نیز در ردیف »میسر« شمرده شده است. امام باقر)ع( فرمود: وقتى ]آیه 90 سوره مائده[ نازل شد، از پیامبر اکرم)ص( پرسیدند: یا رسول الله میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازى کنند حتى مانند قاب یا گردو.«5
خداوند متعال در آیه بعدى مى فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنى میان شما اهل ایمان و نیز بازداشتن شما از یاد خدا و برپایى نماز است و قماربازى و مى گسارى ابزار شیطان در نیل به این هدف شمرده مى شود: »إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ«.6
خداوند متعال همچنین مى گسارى و قماربازى را در یک ردیف و از گناهان کبیره مى داند. البتّه ممکن است قمار و مِى منافعى نیز داشته باشد؛ اما قطعاً آثار زیانبار آن از سودش بیش تر است: »یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ…«.7
آیه سوم سوره مائده – »حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ...« – نشان مى دهد که تقسیم با »ازلام« نوعى قمار و حرام است.
اعراب دوگونه ازلام )تیرهاى مخصوص( داشتند: »ازلام« امر و نهى و »ازلام قمار«. »ازلام قمار« عبارت بود از ده چوب تیر به نام هاى فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّى، سفیح، منیح، و رغد. هفت تاى اولى به ترتیب از یک تا هفت سهم داشتند و سه تاى اخیر بى سهم بودند. و کیفیت آن – آن گونه که در تفسیر مجمع البیان آمده است8 – چنان بود که شترى را سربریده، 28 قسمت مى کردند. آنگاه تیرها را مخلوط کرده، هر یک از ده قمار باز تیرى برمى داشت. صاحب هر تیر از سهمى خاص بهره مند مى شد و آنان که سه تیر سفیح، منیح و رغد را به دست مى آوردند، بى آن که بهره اى از شتر ببرند، پول شتر را مى پرداختند.
خداوند این کار را فسق مى داند؛ یعنى »قمار« و بازى با آلات قمار که همراه برد و باخت باشد، گناه بزرگ و خروج از طاعت خداوند سبحان است.9 بى تردید نه تیرهاى قمار خصوصیتى در تحریم داشتند و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین، اموال به دست آمده از هر نوع برد و باخت و قمار بازى حرام است؛10 جز در مواردى مانند مسابقه شنا، تیراندازى و اسب سوارى.
خلاصه این که بازى قمار و آمیخته با برد و باخت مالى – با هر وسیله اى که انجام گیرد – حرام است. به دست آوردن مال به وسیله قمار، تصرف ناروا در مال دیگران است و بر اساس آیه »وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ…«11 و روایات متعدد حرام شمرده مى شود.
نکته مهم دیگر بازتاب روانى قمار است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص تر مى شود و در قمار فزون تر فرو مى رود که به معناى افزایش احتمال باخت است. او سرانجام همه آنچه را در دفعات قبل برده، خواهد باخت؛ به ویژه آن که چون ثروت باد آورده است، قدر نمى داند و برنگهدارى آن پاى نمى فشارد. بى تردید به دست آوردن اموال و زندگى و خانه آشنایان و فرو افکندن آنان در فقر، قساوت قلب بسیار نیاز دارد. چنان که در برخى روایات وارد شده است.12
قریشیان – همان طور که امروزه نیز گاه به چشم مى خورد – آن قدر به قماربازى ادامه مى دادند که حتّى زن و فرزند خود را نیز مى فروختند. بازى با آلات قمار حتّى اگر بدون برد و باخت باشد، حرام شمرده شده است تا کسى به این وادى خطرناک که شبکه اى شیطانى است، نزدیک نشود.
آن که مى بازد نیز مى کوشد براى جبران شکست روحى و مادى اش به بازى ادامه دهد؛ و چون اعصابش خرد شده است، چه بسا تمام زندگى اش را مى بازد و براى تسکین خویش به مواد مخدر و مشروبات الکلى پناه برده، در منجلاب مفاسد فرو مى غلتد. شاید بدین جهت شراب و قمار با هم در این آیات آمده است. در خصوص برخى بازى ها، مانند شطرنج – هر چند از نظر فقهى اشکال آن برطرف شود – باید دانست »فقه« مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مى سازد. امّا به آثار وضعى آن مانند پیامدهاى روانى، قساوت قلب و اتلاف عمر نمى پردازد. برخى کارشناسان مانند »شانتال شوده«،قهرمان شطرنج فرانسوى، شطرنج را ورزشى خسته کننده مى دانند؛ ورزشى که پرداختن به آن سایر منابع ذهنى را از کار مى اندازد و دیگر فعالیت هاى ذهن را بیهوده و پوچ مى نمایاند. شطرنج مى تواند به مفهوم »نظریه پاسکالى« با فشارى که بر یک نقطه از بدن )مغز( وارد مى سازد، اختلال حواس ایجاد کند.
یکى دیگر از زیان هاى شطرنج، کینه اى است که میان بازیکنان پدید مى آید؛ چنان که »الخین«، قهرمان شطرنج، مى گوید: »براى برنده شدن در بازى شطرنج، باید از حریف متنفر شد«. مهم تر از همه آن که بازى با پاسور و شطرنج و… عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته مى سازد.
منابع
1. ر.ک: المکاسب، شیخ انصارى، ذیل بحث قمار از مکاسب محرمه؛ هدایةالطالب الى اسرار المکاسب، شهیدى تبریزى، ص 95؛ جواهرالکلام، محمد حسن نجفى، ج 22، ص 109.
2. مائده(90 :(5.
3. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج 7، ص 263.
4. وسائل الشیعه، حر عاملى، ج 12، ص 119، ح 3.
5. همان، ح 4. »قیل یا رسول اللّه! ما المیسر؟ فقال)ص(: کلّ ما تقومر به حتّى الکعاب و الجوز«
6. مائده(91 :(5.
7. بقره(219 :(2.
8. مجمع البیان، طبرسى، ص 244 – 245.
9. همان.
10. تفسیر راهنما، على اکبر هاشمى رفسنجانى، ص 233.
11. بقره(188 :(2؛ نساء(29 :(4.
12. ر.ک: وسایل الشیعه، ج 12، ص 119 – 121.
در خصوص برخى بازى ها، مانند شطرنج – هر چند از نظر فقهى اشکال آن برطرف شود – باید دانست »فقه« مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مى سازد. امّا به آثار وضعى آن مانند پیامدهاى روانى، قساوت قلب و اتلاف عمر نمى پردازد.
براى توضیح بیش تر درباره حکم شرعى بازى با شطرنج، پاسور و… باید به نکات زیر توجّه کرد:
1. بازى ها به چهار گروه تقسیم مى شوند:
الف( بازى با آلات قمار با شرطبندى
ب( بازى با آلات قمار بدون شرطبندى
ج( بازى با غیر آلات قمار با شرطبندى
د( بازى با غیرآلات قمار بدون شرطبندى
2. علما درباره تعریف »قمار« اختلاف نظر دارند؛ ولى بدون تردید حکم دو نوع بازى روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ وجه حرمت ندارد؛ همان طور که در قمار بودن قسم اول و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفاق نظر علماى دینى است و بسیارى از فقها اصلاً ملاک قماربازى را توأم بودن آن با برد و باخت و شرطبندى مى دانند، حتّى اگر بازى با آلات قمار نباشد؛ مانند فوتبال که فى نفسه حرام نیست اما اگر با شرطبندى و برد و باخت مالى همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام مى گردد. پس شرطبندى در هرگونه بازى حرام است مگر در موارد استثنایى مانند شنا و تیراندازى و اسب سوارى.1
تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنى بازى با آلات قمار بى آن که با برد و باخت و شرطبندى همراه باشد. قبل از هر چیز باید یاد آور شد، قمار و بازى با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوى دیگر، بازى ها تنها به خاطر قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتواى فقها، بازى با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلت قمار، ابزارى است که نوعاً با آن قمار بازى مى کنند؛ به عبارت دیگر، چیزى که در عرف متدیّنان و کسانى که تقیّد شرعى دارند، ابزار قمار بازى شمرده مى شود؛ هر چند به قصد سرگرمى یا پرورش فکر بدون بردو باخت نیز مورد استفاده قرار مى گیرد. این کار بازى با آلت قمار شمرده مى شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.
3. دلیل تغییر حکم برخى بازى ها بدان جهت است که، ممکن است یکى از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدینان ابزار قمار شمرده نشده، ابزار تفریح و سرگرمى یا پرورش فکر خوانده شود. – چنان که برخى درباره شطرنج اظهار مى دارند – در این صورت حکم آن تغییر مى کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونى موضوع دگرگون مى شود. بنابراین، بهتر است در این موارد به جاى »تغییر حکم« از عبارت »تغییر موضوع« استفاده کنیم تا آن ها که دقّت کافى ندارند نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر)ص( ابدى است، چرا حکم خدا دگرگونى مى یابد و حرمت به حلیت تبدیل مى شود.
4. گاه مرجع تقلید که کارشناس امور دینى است، یقین دارد وسیله اى ابزار قمار شمرده مى شود. در این صورت، بازى با آن را حرام اعلام مى کند. گاه ممکن است مرجع تقلید در صدق این عنوان تردید داشته باشد. بنابراین، فتواى هر مرجع تقلید براى مقلدان خودش اعتبار دارد؛ همان طور که بیمار به دستور پزشک خود عمل مى کند. پس ممکن است یک مرجع تقلید مانند حضرت آیت اللّه سیستانى یا صافى گلپایگانى بازى با شطرنج را مطلقاً حرام بداند؛ ولى برخى مراجع دیگر مانند امام خمینى، مقام معظم رهبرى، آیات عظام فاضل، مکارم و بهجت به شرط آن که آلت قمار باشد، حرام به شمارش آورند. بر این اساس چنانچه از آلت قمار بودن خارج شود، حرمتش نیز پایان مى یابد. بنابراین، هرگونه بازى اگر همراه شرط بندى و یا با آلات قمار باشد، حرام است؛ مانند تخته نرد و شرط بندى در فوتبال. چنانچه وسیله اى قبلاً آلت قمار بوده و اکنون در آلت قمار بودنش تردید داریم، باید براى شناختن حکم آن به مرجع تقلید خود مراجعه کنیم.
براى اطلاع بیش تر درباره قمار از دیدگاه آیات و روایات و سابقه تاریخى اش در پیش از بعثت، مطالب زیر سودمند مى نماید.
خداوند متعال قمار را، در ردیف مى گسارى و بت پرستى، از کارهاى پلید شیطانى دانسته و به اجتناب از آن فرمان داده است: »یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛2 اى کسانى که ایمان آورده اید، بدانید که شراب، قمار، بت ها و چوب هاى مخصوص برد و باخت، پلید و ناپاک و از کارهاى شیطانى است، پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید«.
»میسر« یعنى قمار. ریشه این واژه »یسر« به معناى آسانى است. قمار را از آن جهت »میسر« مى خوانند که سبب گِرد آمدن آسان و بى زحمت مال مى گردد.3 امام رضا)ع( مى فرماید: »المیسر هوالقمار؛ میسر همان قمار است.«4 البته در روایات متعدد، بازى با آلات قمار نیز در ردیف »میسر« شمرده شده است. امام باقر)ع( فرمود: وقتى ]آیه 90 سوره مائده[ نازل شد، از پیامبر اکرم)ص( پرسیدند: یا رسول الله میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازى کنند حتى مانند قاب یا گردو.«5
خداوند متعال در آیه بعدى مى فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنى میان شما اهل ایمان و نیز بازداشتن شما از یاد خدا و برپایى نماز است و قماربازى و مى گسارى ابزار شیطان در نیل به این هدف شمرده مى شود: »إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ«.6
خداوند متعال همچنین مى گسارى و قماربازى را در یک ردیف و از گناهان کبیره مى داند. البتّه ممکن است قمار و مِى منافعى نیز داشته باشد؛ اما قطعاً آثار زیانبار آن از سودش بیش تر است: »یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ…«.7
آیه سوم سوره مائده – »حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ...« – نشان مى دهد که تقسیم با »ازلام« نوعى قمار و حرام است.
اعراب دوگونه ازلام )تیرهاى مخصوص( داشتند: »ازلام« امر و نهى و »ازلام قمار«. »ازلام قمار« عبارت بود از ده چوب تیر به نام هاى فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّى، سفیح، منیح، و رغد. هفت تاى اولى به ترتیب از یک تا هفت سهم داشتند و سه تاى اخیر بى سهم بودند. و کیفیت آن – آن گونه که در تفسیر مجمع البیان آمده است8 – چنان بود که شترى را سربریده، 28 قسمت مى کردند. آنگاه تیرها را مخلوط کرده، هر یک از ده قمار باز تیرى برمى داشت. صاحب هر تیر از سهمى خاص بهره مند مى شد و آنان که سه تیر سفیح، منیح و رغد را به دست مى آوردند، بى آن که بهره اى از شتر ببرند، پول شتر را مى پرداختند.
خداوند این کار را فسق مى داند؛ یعنى »قمار« و بازى با آلات قمار که همراه برد و باخت باشد، گناه بزرگ و خروج از طاعت خداوند سبحان است.9 بى تردید نه تیرهاى قمار خصوصیتى در تحریم داشتند و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین، اموال به دست آمده از هر نوع برد و باخت و قمار بازى حرام است؛10 جز در مواردى مانند مسابقه شنا، تیراندازى و اسب سوارى.
خلاصه این که بازى قمار و آمیخته با برد و باخت مالى – با هر وسیله اى که انجام گیرد – حرام است. به دست آوردن مال به وسیله قمار، تصرف ناروا در مال دیگران است و بر اساس آیه »وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ وَ…«11 و روایات متعدد حرام شمرده مى شود.
نکته مهم دیگر بازتاب روانى قمار است. قمارباز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص تر مى شود و در قمار فزون تر فرو مى رود که به معناى افزایش احتمال باخت است. او سرانجام همه آنچه را در دفعات قبل برده، خواهد باخت؛ به ویژه آن که چون ثروت باد آورده است، قدر نمى داند و برنگهدارى آن پاى نمى فشارد. بى تردید به دست آوردن اموال و زندگى و خانه آشنایان و فرو افکندن آنان در فقر، قساوت قلب بسیار نیاز دارد. چنان که در برخى روایات وارد شده است.12
قریشیان – همان طور که امروزه نیز گاه به چشم مى خورد – آن قدر به قماربازى ادامه مى دادند که حتّى زن و فرزند خود را نیز مى فروختند. بازى با آلات قمار حتّى اگر بدون برد و باخت باشد، حرام شمرده شده است تا کسى به این وادى خطرناک که شبکه اى شیطانى است، نزدیک نشود.
آن که مى بازد نیز مى کوشد براى جبران شکست روحى و مادى اش به بازى ادامه دهد؛ و چون اعصابش خرد شده است، چه بسا تمام زندگى اش را مى بازد و براى تسکین خویش به مواد مخدر و مشروبات الکلى پناه برده، در منجلاب مفاسد فرو مى غلتد. شاید بدین جهت شراب و قمار با هم در این آیات آمده است. در خصوص برخى بازى ها، مانند شطرنج – هر چند از نظر فقهى اشکال آن برطرف شود – باید دانست »فقه« مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مى سازد. امّا به آثار وضعى آن مانند پیامدهاى روانى، قساوت قلب و اتلاف عمر نمى پردازد. برخى کارشناسان مانند »شانتال شوده«،قهرمان شطرنج فرانسوى، شطرنج را ورزشى خسته کننده مى دانند؛ ورزشى که پرداختن به آن سایر منابع ذهنى را از کار مى اندازد و دیگر فعالیت هاى ذهن را بیهوده و پوچ مى نمایاند. شطرنج مى تواند به مفهوم »نظریه پاسکالى« با فشارى که بر یک نقطه از بدن )مغز( وارد مى سازد، اختلال حواس ایجاد کند.
یکى دیگر از زیان هاى شطرنج، کینه اى است که میان بازیکنان پدید مى آید؛ چنان که »الخین«، قهرمان شطرنج، مى گوید: »براى برنده شدن در بازى شطرنج، باید از حریف متنفر شد«. مهم تر از همه آن که بازى با پاسور و شطرنج و… عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته مى سازد.
منابع
1. ر.ک: المکاسب، شیخ انصارى، ذیل بحث قمار از مکاسب محرمه؛ هدایةالطالب الى اسرار المکاسب، شهیدى تبریزى، ص 95؛ جواهرالکلام، محمد حسن نجفى، ج 22، ص 109.
2. مائده(90 :(5.
3. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج 7، ص 263.
4. وسائل الشیعه، حر عاملى، ج 12، ص 119، ح 3.
5. همان، ح 4. »قیل یا رسول اللّه! ما المیسر؟ فقال)ص(: کلّ ما تقومر به حتّى الکعاب و الجوز«
6. مائده(91 :(5.
7. بقره(219 :(2.
8. مجمع البیان، طبرسى، ص 244 – 245.
9. همان.
10. تفسیر راهنما، على اکبر هاشمى رفسنجانى، ص 233.
11. بقره(188 :(2؛ نساء(29 :(4.
12. ر.ک: وسایل الشیعه، ج 12، ص 119 – 121.
در خصوص برخى بازى ها، مانند شطرنج – هر چند از نظر فقهى اشکال آن برطرف شود – باید دانست »فقه« مرز نهایى میان حرام و واجب را مشخص مى سازد. امّا به آثار وضعى آن مانند پیامدهاى روانى، قساوت قلب و اتلاف عمر نمى پردازد.