در معارف اسلامی اصطلاحی به نام «روز الست» وجود دارد که در آن روز خداوند از همه بنی آدم بر توحید پیمان گرفته است أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی؛ (7:172) ؛(اعراف، آیه 172). برخی از مفسران و متفکران، روز الست را حکایتی از فطرت آدمی دانسته اند. یعنی انسان در سرشت خویش، موحّد و خداگراست. اقبال همین مضمون را در بیت «هزاران سال با فطرت نشستم» بیان کرده است.یعنی در روز الست که پیمان توحید از من گرفته شد، تاکنون با فطرت خویش – که توحید است – دمساز بودم و در آن دوران «بدو پیوستم و از خود گسستم»؛ به خدا متوجه و از خود فارغ بودم. ولی زمانی که پای به عرصه حجاب عالم ناسوت و طبیعت گذاشتم، به جای توحید، بت تراشیدم، مدتی آن را پرستیدم، ولی باز متوجه فطرت شده و آن بت را شکستم و بت دیگری ساختم و … تا آن زمان که حقیقت نهفته در فطرت خود را کاملاً بنمایاند و آدمی یکسره متوجه آن گردد فِطْرَتَ اَللَّهِ اَلَّتِی فَطَرَ اَلنَّاسَ عَلَیْها؛ (30:30)