الف) عصمت انبیاء وامامان (علیهم السلام ) بهیچ وجه جبری نبوده وبرخاسته از ایمان قوی و آگاهی های برتر آنان است. زیرا آنان نیز مانند دیگر افراد بشر، دارای غرایز و علائق مادی و گرایشات فطری و الهی (هر دو)هستند و – می توانند به اختیار خود راه سعادت یا شقاوت را برگزینند. برای آگاهی بیشتر ر.ک: پیامبران معصومند چرا و چگونه؟ ب ) یافتن پاسخ مناسب این سؤال در گرو درک درست فلسفی از نظام آفرینش و نظامات طولی و عرضی و نظام ضروری موجودات است. و چون تفصیل مطلب نیازمند آگاهی های ژرف فلسفی است، از بررسی دقیق آن در یک نامه معذوریم و به ناچار به ذکر چند نکته اکتفاء می کنیم:
1) انبیاء و امامان(علیهم السلام) دارای دو ویژگی می باشند: یکی برجستگی هایی که در مرتبه وجودی و خلقت بر اساس نظام حکیمانه الهی به آنها افاضه شده و چه بسا در این مرحله امتیازاتی بر دیگران داشته باشند.
2) جنبه های مشترک با دیگر آدمیان از قبیل دارا بودن اراده و اختیار، غرایز و تمایلات حیوانی و… . 3) ویژگی اول آنان لازمه نظام ضروری موجودات است. البته این به معنای آن نیست که خداوند مجبور بوده است که آنان را این گونه بیافریند، بلکه او با اراده و خواست خود نظام متقن و حکیمانه ای را آفریده که لازمه اش وجود مراتب طولی و عرضی است و پیدایش هر موجودی در رتبه خود از توابع حکمت و اتقان صنع است.
4) ویژگی اول موجب غیر اختیاری بودن عصمت نیست، و با وجود آن کمال ذاتی، وجود کشش های متضاد در نفس آنها که لازمه اختیار است همچنان باقی است و عصمت آنان مستند به انتخاب عمل درست در برابر کردار نادرست است، نه وجود سائقه غریزی تخلف ناپذیر.
1) انبیاء و امامان(علیهم السلام) دارای دو ویژگی می باشند: یکی برجستگی هایی که در مرتبه وجودی و خلقت بر اساس نظام حکیمانه الهی به آنها افاضه شده و چه بسا در این مرحله امتیازاتی بر دیگران داشته باشند.
2) جنبه های مشترک با دیگر آدمیان از قبیل دارا بودن اراده و اختیار، غرایز و تمایلات حیوانی و… . 3) ویژگی اول آنان لازمه نظام ضروری موجودات است. البته این به معنای آن نیست که خداوند مجبور بوده است که آنان را این گونه بیافریند، بلکه او با اراده و خواست خود نظام متقن و حکیمانه ای را آفریده که لازمه اش وجود مراتب طولی و عرضی است و پیدایش هر موجودی در رتبه خود از توابع حکمت و اتقان صنع است.
4) ویژگی اول موجب غیر اختیاری بودن عصمت نیست، و با وجود آن کمال ذاتی، وجود کشش های متضاد در نفس آنها که لازمه اختیار است همچنان باقی است و عصمت آنان مستند به انتخاب عمل درست در برابر کردار نادرست است، نه وجود سائقه غریزی تخلف ناپذیر.