در حقوق بین الملل اسلامی نیز در کنار قرآن کریم ، سنت ، اجماع و عقل ( از دیدگاه شیعه) یا قیاس ( از دیدگاه اهل تسنن ) ، معاهدات بین المللی ( قراردادهائی که کشورهای اسلامی با سایر کشورها منعقد می کنند) نیز جایگاه ویژهای در سلسله مباحث اسلامی حقوق بین المللی دارند و دولت اسلامی می تواند در روابط خود با دولتهای غیراسلامی به این منبع اعتماد ورزد.
الزام آور بودن معاهدات و اهمیت آن در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است پیامبر اکرم(ص) نیز معاهدات متعددی منعقد می نمود. علامه طباطبائی درارزش و اعتبار فوق العاده معاهدات بین المللی از نظر اسلام چنین آورده اند:
«خداوند سبحان به وفای به پیمانها و قراردادها امر فرموده است و در آیات بسیاری از قرآن کریم پیمان شکنی را به شدت موردنکوهش قرار داده است. می فرماید: ای اهل ایمان به پیمانها وفا کنید.و نیز فرموده است به پیمان وفا کنید که هر آینه درباره پیمان موردبازخواست واقع خواهید شد و آیات دیگر. اسلام اجازه نقض عهد وپیمان را نداده است مگر آنکه عدالت آن را اقتضا نماید و آن در جایی است که طرف دیگر قرارداد آن را از روی طغیان نقض کرده باشد باآنکه اطمینان به عدم نقض آن از سوی دشمن از بین رفته باشد که دراین صورت نیز قرارداد به خاطر بی اعتبار شدنش ملغی می گردد…خداوند متعال فرموده است: ای پیامبر هنگامی که خوف آن داری که دشمن پیمانت را نقض کند، پیمان را به سوی او پرتاب کن چه آنکه خداوند خیانتکاران را دوست ندارد.
بنابراین تنها هنگام خوف خیانت اجازه نقض پیمان را داده است ولی راضی نشده که بدون اعلام به آنان پیمان نقض شود… ولی در اسلام هرگز نقض ابتدایی عهد و پیمان بدون آنکه دشمن آن را نقض کرده باشد مجاز نیست… خداوند فرموده است: «تا هنگامی که دشمنان بر پیمان خود پایدارند شما نیز بر پیمان استوار بمانید…»حتی اگر وفای به این عهد باعث شود که مسلمانان پاره ای از منافع خود را از دست بدهند و پاره ای از زیانها متوجه آنان شود و بتوانند.[در نتیجه نقض عهد] منافع خود را حفظ کنند.»
(المیزان فی تفسیرالقرآن: محمدحسین الطباطبایی، ج 10، ص 189.)
و بالآخره اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز قرار دادهای بین المللی به رسمیت شناخته شده است ؛ در اصل هفتاد وهفتم آن چنین آمده :
« عهدنامه ها، مقاولهنامه ها، قراردادها و موافقتنامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. »
نکته مهمی که در این زمینه قابل توجه می باشد اینکه قراردادها و عهدنامه ها اگر چه فی نفسه یکی از منابع حقوق بین الملل است ولی در کشورهائی که آن را منوط به تصویب مجالس یا نهادهای داخلی می دانند ، مادام که به تصویب قوه مقننه نرسیده و به صورت یک قانون داخلی در نیامده است لازم الاجرا نمی باشد .
از این رو باید عهدنامه را یکی از منابع مختلط ( داخلی- بین المللی )محسوب نمود. و این وضع خود موجب اشکالات فراوانی در عمل می شود که برای حل آنها گاهی جنبه داخلی و زمانی جنبه بین المللی عهدنامه مورد توجه قرار می گیرد .
( ر.ک : حقوق بین الملل خصوصی ، محمد نصیری ، صص 22-23 )
سایر منابع :
1- مبانی حقوق بین الملل عمومی ، پرویز ذوالعین ، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه.
2- جعفری لنگرودی، محمدجعفر، حقوق اسلام،
3- فقه و حقوق بین الملل ، ناصر قربان نیا ، فصلنامه قبسات – شماره 15- 16
5 – ضیایی بیکدلی ، محمدرضا ، اسلام و حقوق بین المللی .
6 – ضیایی بیکدلی ، محمدرضا ، حقوق بین الملل عمومی.
(لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 3/100105688)