آنچه نسبت به دو شخصیت باید دانست این است که این دو عزیز در برخی امورکه بیشتر راجع به موضع گیری آن دو راجع به شریعتی بوده است اختلاف سلیقه داشته اند.
در دههی پنجاه شمسی مسأله ی دکتر شریعتی، یکی از مسائل داغ حوزه های علمیه بود.یکی از این کانون ها مدرسهی حقانی قم بود که هم شهید آیت الله بهشتی و هم استاد مصباح در آن جا تدریس می کردند.
استاد مصباح از مخالفان تند و بی پروای دکتر شریعتی بودند.مسئولان مدرسهی حقانی برای جلوگیری از اختلافات بیشتر،از اساتید مدرسه خواسته بودند تا درکلاسها دربارهی کسی صحبت نکنند.آیت الله مصباح که این مطلب را نپذیرفته بودند،از مدرسهی حقانی جدا شدند. گفتنی است که شهید بهشتی، شریعتی را نه به لحاظ علمی، بلکه به دلیل خوش قریحگی و کسی که در جست و جو برای شناخت بهتر است را می پذیرفتند.
شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی (ره) در تشریح برخی مواضع تند در مورد دکتر شریعتی می گوید: «… در این ایام خطری بزرگ اسلام و اصالت نهضت های اسلامی را تهدید می کند و این خطر عبارت است از تحریف تعالیم اسلام در شکل نوآوری و نوپردازی به منظور قابل قبول کردن اسلام برای کسانی که دست خوش افکار مادی شده اند، یا به منظور های غرض آلود دیگر. راجع به این مطلب اصلی باید بگویم که اصل این خطر و مهم بودن و بزرگ بودن این خطر مورد تایید کامل من هم هست، با این تذکر که این خطر مربوط به امسال و پارسال و چهار – پنج سال و هفت – هشت سال اخیر نیست . این خطر لااقل در سال های زندگی من، سابقه ای خیلی طولانی داشته است… بنابراین اصل خطر از دیرباز مورد توجه ما بوده و روی آن تکیه داشته ایم. ولی … علاوه بر اصل مطلب، این خطر را اصولا به این شکل مطرح کرده اند که خطر مربوط است به نوشته های مرحوم آقای دکتر علی شریعتی.» ایشان سپس در بخشی از سخنانش موضع خود را در باره دکتر شریعتی چنین بیان می کند: « موضع من در برابر دکتر شریعتی و کارهای او موضع بهره برداری صحیح است، نه لگدکوب کردن ، نه لجن مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن ، بلکه حسن استفاده از سرمایه ای در خدمت هدفی، با روشنگری بدون کمترین محافظه کاری برای تمام نقطه های ضعف او – که من در این زمینه تا کنون محافظه کاری نکرده ام و آن را روا نمی دانم. هر نقطه ی ضعفی در هر نوشته ای از دکتر مطرح شده و دوستان نشان داده اند، در جایی که سخن خوبی بوده گفته ام خوب است و در جایی که حرف بدی بوده گفته ام خطاست، غلط است، خام است و مکرر گفته ام و به خود ایشان هم گفتم که دکتر اصولا روشت خطاست، روشت نقص دارد، روشت را کامل کن. ولی موضعم این موضع است که باید از مجموعه ی کار او بهره برداری کرد، چون انصافا در نوشته های دکتر تنبهات جالب، زیبا، خوب و موثر فراوان است – در کنار خطاهای بسیار و هیچ ضرورت و دلیلی در یک موضع گیری حاد به جای یک موضع گیری نقاد نمی بینم.» ( ر.ک : دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن، نوشته ی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی (ره) ، ص 71 ـ 72 و ص 64)
در هر صورت فارغ از این قبیل اختلاف دیدگاهها ، باید به این واقعیت توجه داشت که هر دوی این بزرگوار در زمره یاران انقلاب و امام بوده و نقشی مهم در شکل گیری و تداوم انقلاب داشته اند.
بنابراین آنچه مهم است این که این اختلافات نمی تواند زمینه ساز ایجاد اختلاف نظر بطور مبنایی باشد تا از این رهگذر بتوان مسایل بعدی را نتیجه گیری کرد به این که یکی از آندو را اثبات و دیگری را نفی نمود بعلاوه که این گونه موراد هم به شخصیت آنان لطمه ای وارد نمی آورد.
(جریان ها و سازمان های مذهبی سیاسی ، رسول جعفریان) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 36/100113302)