اصلی ترین علت جنگ جهانی دوم عبارت بود از 1- اشتباهات عهدنامه ورسای (7 مه 1919/ 5 شعبان 1337) که ظاهراً به جنگ جهانی اولپایان داد،(پیمان ورساى یکى از ذلت بارترین پیمانهایى بود که پس از جنگ اول جهانى و در پى شکست آلمانها بر ملت آلمان تحمیل گردیده بود و هیتلر سوگند خورده بود که این پیمان را براندازد. از جمله مفاد این پیمان دادن سرزمین هایى از آلمان به لهستان بود و چون آلمانی ها، لهستانی ها را ملتى پست تر از خود مى دانستند این امر برایشان بسیار گران مى آمد. بدین سبب به دستور هیتلر در سپیده دم اول سپتامبر 1939 ارتش آلمان از مرز لهستان عبور کرد و از شمال و جنوب و مغرب به سوى ورشو پیش راندند)2- پیامدهای بحران اقتصادی 1929/ 1308 ش، و از همه مهمتر 3- رقابت سیاسی فاشیسم و دموکراسیهای غربی و مارکسیسم. عامل اخیر چنان مؤثر بود که نبرد میان کشورهای درگیر، به شکل بیسابقهای، عموم مردم را به قلمرو جنگ کشاند، به طوری که در پایان جنگ تعداد کشتهشدگان نظامی و غیرنظامی تقریباً با هم برابری میکرد. این جنگ، که بین دو بلوک متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن) و متفقین (انگلیس و فرانسه و امریکا و شوروی) درگرفت، به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و طبیعی، بیهمتا بوده است.
بدین گونه وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شکست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را که عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل نمود. وی که شکست آلمان را نتیجه توطئه یهودیان و کمونیستها میدانست، نه تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه ورسای شد، بلکه با طرح شعار پان ژرمنیسم و با اعلام برتری کامل نژاد ژرمن، حق گسترش قلمرو آلمان تا سرزمین ملتهای اسلاو در اروپای مرکزی و شرقی را مسلّم انگاشت و تبعیض نژادی را اساس جهانبینی خود قرار داد و به همین شکل در صدد گسترش نفوذ خود در دیگر نقاط جهان برآمد (چرچیل، ج 1، ص 7، 12، 28، 41ـ 45). از سوی دیگر جامعه ملل، ایتالیا را به سبب اشغال اتیوپی در 1314 ش/ 1935، تحریم اقتصادی کرد و این امر به ایجاد محور رُم ـ برلین در 1315 ش/ 1936 انجامید (چرچیل، ج 1، ص 136، 148).
تضادهای داخلی نظامهای اجتماعی متفاوت که اساساً خصلتی اقتصادی داشتند، عامل تعیین کننده دیگری در بروز جنگ جهانی دوم بودند. پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا، روسیه، فرانسه و ایالات متحده امریکا، حدود 78 میلیون کیلومتر مربع از خاک کره زمین (بیش از نیمی از خشکیهای جهان) را در اختیار داشتند. در مقابل، سرزمینهای متعلق به آلمان، ایتالیا و ژاپن مجموعاً به حدود 6ر2 میلیون کیلومتر مربع میرسید. این عدم تناسب وقتی چشمگیرتر میشود که مستعمرههای بریتانیا و فرانسه را با متصرفات آلمان، ایتالیا و ژاپن مقایسه کنیم. کل جمعیت بریتانیا و فرانسه حدود 90 میلیون نفر بود، در حالی که امپراتوریهای این دو کشور یکسوم کره زمین را تشکیل میدادند. در مقایسه، آلمان و ایتالیا و ژاپن با 180 میلیون نفر جمعیت (دو برابر جمعیت بریتانیا و فرانسه)، فقط یک بیستم سرزمینهای بریتانیا و فرانسه را در اختیار داشتند. این تفاوتها بیانگر چرایی عزم کشورهای کامیاب (بریتانیا، روسیه، فرانسه، ایالات متحده امریکا) در حفظ مرزهای موجود و اجتناب آنها از جنگ، و در عین حال دلیل تداوم ناخرسندی فزاینده آلمان، ایتالیا و ژاپن بود. این امر سه کشور اخیر را در طول بیست سال ترک مخاصمه (1919ـ 1939)، به سوی توسعه ابزارهای جنگی کشاند و آنها را به گسترش سرزمینهایشان، از طریق اعمال زور یا تهدید به اعمال زور، واداشت و ستیزهجوییهای آنها اسباب جنگ جهانی دوم را فراهم آورد (برون و لی، ص 7ـ 8).
تا زمانیکه هیتلر، از طریق تجدیدنظر در عهدنامه ورسای، سرزمینهای متعلق به آلمان را مطالبه میکرد، کشورهای غربی به خصوص انگلیس، به سیاست ترضیه خاطر و تسکین وی ادامه دادند، اما اشغال پراگ، پایتخت لهستان، به دست ارتش آلمان برای متفقین تحملپذیر نبود. اتحاد جماهیر شوروی، که به قدرت مقاومت دولتهای غربی در برابر آلمان اطمینان نداشت، ترجیح داد به آلمان نزدیک شود. پیمان عدم تعرض آلمان و شوروی در 31 مرداد 1318/ 23 اوت 1939، نگرانی هیتلر را از جنگ در دو جبهه زدود (مهدوی، ص 383ـ 385؛ نقیبزاده، ص 167ـ 168، 178ـ182). در 9 شهریور 1318/ اول سپتامبر 1939، ارتش آلمان به لهستان حمله برد و در 3 سپتامبر انگلیس و فرانسه به رایش آلمان اعلام جنگ کردند. لهستان در کمتر از یک ماه از ارتشهای آلمان و شوروی شکست خورد و زمینه برای حمله به دیگر مناطق فراهم آمد (چرچیل، ج1، ص319، 330؛ هویل، ص 17، 21ـ23). اینکه چرا جلوی هیتلر گرفته نشد به دلایل متعددی برمیگردد از جمله: 1- ضعف جامعهً ملل 2- عدم توانائی کشورهای اروپایی برای دادن پاشخ دندان شکن ( بر اثر سستی و مسامحهً فرانسه و آمریکا و انگلیس در مقابل هیتلر و اعلام بی طرفی از سوی شوروی باعث شد که هیتلر دست خود را در اجرای اهداف نژاد پرستانه باز ببیند ) 3- کشورهای قدرتمند جهان هر کدام به دنبال منافع خود بودند و از درگیر شدن با هیتلر پرهیز میکردند و علاوه بر این مسئله همین کشورها به شدت درگیر بحران اقتصادی بودند . 4 – ساختار به شدت تبعیض آمیز و امپریالیستی نظام بین الملل ، که باعث بوجود امدن چنین جریان های افراطی می گردید .
جهت مطالعه بیشتر ر. ک :
نبرد من، آدولف هیتلر، انتشارات زنگ آزادی .
والتر اودنیک ,ولودیمیر .یونگ و سیاست .ترجمه علیرضا طیب .نشر نی
مقالهً جنگ جهانی دوم نوشتهً/ عبدالرضا هوشنگ مهدوی / (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 24/100112737)
بدین گونه وضع اسفبار زندگی مردم آلمان به دنبال شکست در جنگ جهانی اول و الزام دولت آلمان به پرداخت غرامت جنگی سنگین، ظهور آدولف هیتلر را که عامل اصلی شروع جنگ جهانی دوم بود، تسهیل نمود. وی که شکست آلمان را نتیجه توطئه یهودیان و کمونیستها میدانست، نه تنها خواستار تجدیدنظر در عهدنامه ورسای شد، بلکه با طرح شعار پان ژرمنیسم و با اعلام برتری کامل نژاد ژرمن، حق گسترش قلمرو آلمان تا سرزمین ملتهای اسلاو در اروپای مرکزی و شرقی را مسلّم انگاشت و تبعیض نژادی را اساس جهانبینی خود قرار داد و به همین شکل در صدد گسترش نفوذ خود در دیگر نقاط جهان برآمد (چرچیل، ج 1، ص 7، 12، 28، 41ـ 45). از سوی دیگر جامعه ملل، ایتالیا را به سبب اشغال اتیوپی در 1314 ش/ 1935، تحریم اقتصادی کرد و این امر به ایجاد محور رُم ـ برلین در 1315 ش/ 1936 انجامید (چرچیل، ج 1، ص 136، 148).
تضادهای داخلی نظامهای اجتماعی متفاوت که اساساً خصلتی اقتصادی داشتند، عامل تعیین کننده دیگری در بروز جنگ جهانی دوم بودند. پس از جنگ جهانی اول، بریتانیا، روسیه، فرانسه و ایالات متحده امریکا، حدود 78 میلیون کیلومتر مربع از خاک کره زمین (بیش از نیمی از خشکیهای جهان) را در اختیار داشتند. در مقابل، سرزمینهای متعلق به آلمان، ایتالیا و ژاپن مجموعاً به حدود 6ر2 میلیون کیلومتر مربع میرسید. این عدم تناسب وقتی چشمگیرتر میشود که مستعمرههای بریتانیا و فرانسه را با متصرفات آلمان، ایتالیا و ژاپن مقایسه کنیم. کل جمعیت بریتانیا و فرانسه حدود 90 میلیون نفر بود، در حالی که امپراتوریهای این دو کشور یکسوم کره زمین را تشکیل میدادند. در مقایسه، آلمان و ایتالیا و ژاپن با 180 میلیون نفر جمعیت (دو برابر جمعیت بریتانیا و فرانسه)، فقط یک بیستم سرزمینهای بریتانیا و فرانسه را در اختیار داشتند. این تفاوتها بیانگر چرایی عزم کشورهای کامیاب (بریتانیا، روسیه، فرانسه، ایالات متحده امریکا) در حفظ مرزهای موجود و اجتناب آنها از جنگ، و در عین حال دلیل تداوم ناخرسندی فزاینده آلمان، ایتالیا و ژاپن بود. این امر سه کشور اخیر را در طول بیست سال ترک مخاصمه (1919ـ 1939)، به سوی توسعه ابزارهای جنگی کشاند و آنها را به گسترش سرزمینهایشان، از طریق اعمال زور یا تهدید به اعمال زور، واداشت و ستیزهجوییهای آنها اسباب جنگ جهانی دوم را فراهم آورد (برون و لی، ص 7ـ 8).
تا زمانیکه هیتلر، از طریق تجدیدنظر در عهدنامه ورسای، سرزمینهای متعلق به آلمان را مطالبه میکرد، کشورهای غربی به خصوص انگلیس، به سیاست ترضیه خاطر و تسکین وی ادامه دادند، اما اشغال پراگ، پایتخت لهستان، به دست ارتش آلمان برای متفقین تحملپذیر نبود. اتحاد جماهیر شوروی، که به قدرت مقاومت دولتهای غربی در برابر آلمان اطمینان نداشت، ترجیح داد به آلمان نزدیک شود. پیمان عدم تعرض آلمان و شوروی در 31 مرداد 1318/ 23 اوت 1939، نگرانی هیتلر را از جنگ در دو جبهه زدود (مهدوی، ص 383ـ 385؛ نقیبزاده، ص 167ـ 168، 178ـ182). در 9 شهریور 1318/ اول سپتامبر 1939، ارتش آلمان به لهستان حمله برد و در 3 سپتامبر انگلیس و فرانسه به رایش آلمان اعلام جنگ کردند. لهستان در کمتر از یک ماه از ارتشهای آلمان و شوروی شکست خورد و زمینه برای حمله به دیگر مناطق فراهم آمد (چرچیل، ج1، ص319، 330؛ هویل، ص 17، 21ـ23). اینکه چرا جلوی هیتلر گرفته نشد به دلایل متعددی برمیگردد از جمله: 1- ضعف جامعهً ملل 2- عدم توانائی کشورهای اروپایی برای دادن پاشخ دندان شکن ( بر اثر سستی و مسامحهً فرانسه و آمریکا و انگلیس در مقابل هیتلر و اعلام بی طرفی از سوی شوروی باعث شد که هیتلر دست خود را در اجرای اهداف نژاد پرستانه باز ببیند ) 3- کشورهای قدرتمند جهان هر کدام به دنبال منافع خود بودند و از درگیر شدن با هیتلر پرهیز میکردند و علاوه بر این مسئله همین کشورها به شدت درگیر بحران اقتصادی بودند . 4 – ساختار به شدت تبعیض آمیز و امپریالیستی نظام بین الملل ، که باعث بوجود امدن چنین جریان های افراطی می گردید .
جهت مطالعه بیشتر ر. ک :
نبرد من، آدولف هیتلر، انتشارات زنگ آزادی .
والتر اودنیک ,ولودیمیر .یونگ و سیاست .ترجمه علیرضا طیب .نشر نی
مقالهً جنگ جهانی دوم نوشتهً/ عبدالرضا هوشنگ مهدوی / (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 24/100112737)