طلسمات

خانه » همه » مذهبی » کشور ترکیه -ساختار سیاسی

کشور ترکیه -ساختار سیاسی

با سلام نظام سیاسی ترکیه پارلمانتاریستی و لائیک است ؛ که به اختصار جهت آشنایی مطالبی بیان می شود :
الف . ساختار سیاسی :
1. قوه مجریه :طبق قانون اساسی، قوه مجریه توسط رئیس جمهور و شورای وزیران اداره می گردد و رئیس جمهور، رئیس قوه مجریه است که از طرف مجلس برای یک دوره 7 ساله انتخاب می گردد. رئیس جمهور به عنوان رئیس دولت، نماینده جمهوری و اتهاد ملت ترکیه وظایفی چون تعیین نخست وزیر، تعیین اعضای سطوح بالا قوه قضائیه، تعیین رئیس بانک مرکزی و تعیین سرپرست رادیو و تلویزیون را به عهده دارد. وی مجاز به انحلال مجلس، اعمال کنترل شدید بر اتحادیه کارگری و تجارتی مطبوعات و احزاب سیاسی و اعلام حالت فوق العاده می باشد. در حال حاضر هیأت اجرایی مرکب است از: رئیس جمهور شورای امنیت ملی هیأت دولت شورای وزیران شورای وزیران متشکل از نخست وزیر و وزیران مسئول می باشد. نخست وزیر توسط رئیس جمهور انتخاب می گردد و نخست وزیر نیز تمامی اعضای کابینه خود را با تأیید رئیس جمهور تعیین می کند. نخست وزیر باید نماینده پارلمان باشد. اساسی ترین وظیفه شورای وزیران اجرای وظیفه در قبال مسائل داخلی و سیاست خارجی در برابر ملت است. شورای وزیران در موقع بحرانی و حساس به ریاست رئیس جمهور تشکیل جلسه می دهد.
2. قوه مقننه بر اساس قانون جدید ترکیه، در این کشور تنها یک مجلس قانون گذاری به نام مجلس ملی مرکب از 450 نماینده که برای یک دوره 5 ساله انتخاب می شوند، وجود دارد و قدرت قانون گذاری طبق قانون بر عهده مجلس ملی می باشد و نمایندگان با انجام انتخابات از سوی مردم برگزیده می شوند. از جمله وظایف مهم این قوه علاوه بر قانون گذاری عبارتند از: تصویب قوانین، اصلاح و لغو آنها با رأی دو سوم اعضاء، کنترل اعمال شورای وزیران، اختیار دادن به شورای وزیران، اختیار دادن به شورای وزیران در خصوص معاهدات با قدرت قانونی، بحث و تصویب بودجه و تصویب پول جاری، اعلان جنگ، تصویب معاهدات بین المللی.
3 . قوه قضائیه در ترکیه سیستم قضایی به وسیله دادگاه های مستقل اداره می شود و قضاوت در ظاهر در صدور احکام آزادانه عمل می کنند، آنها بر اساس اصول قانون اساسی، رویه های قضایی و تجربیات فردی قضاوت می نمایند. طبق قانون هیچ ارگان، سازمان، مرکز قدرت و یا مقام مسئولی حق دخالت، اعمال نظر و توصیه به دادگاه را جهت تغییر رأی صادره را نداشته و قوای مقننه و سازمان های تابعه آنها می بایست از رأی صادره دادگاه ها پیروی کنند و حق تغییر رأی دادگاه را نیز ندارند.

ب . مذهب در ترکیه ؛
حیات دینی در ترکیه، در سطح تئوریک، اتحاد در منابع اساسی اسلام بوده اما درعمل چهره ای کثرت گرا دارد. در گذشته جامعه از ساختاری یکصدا برخوردار بود و ارزشهای دینی نیز عناصر اساسی آن را تشکیل می دادند. اما امروزه به دلائل مختلف، زندگی دینی از تنوع رنگ بیشتری برخوردار است. به طوری که امروز در اقصی نقاط ترکیه می توان نمونه های متنوعی از دینداری را مشاهده کرد؛ از انسانهایی که در تمام امورات زندگی کاملاً وابسته به قوانین دینی و اعتقادی هستند گرفته تا گروههایی که خلاء دینی خود را در گرایش به طریقت ها و جماعات پرمی کنند، دیندارانی که به دلیل ضعفهای اعتقادی حتی وظایف و واجبات دینی را به جا نمی آورند، افرادی که در ایام خاصی همچون شبهای قندیل، مولود و رمضان به ارزشهای معنوی توجه دارند، کسانی که زندگی دینی را براساس مصالح روز تنظیم می کنند، کسانی که درخصوص دین کاملاً بی تفاوت هستند. افرادی که زندگی دینی را نه به معنای تسلیم در برابر خواسته های خداوند بلکه عاملی برای گذران زندگی دنیوی می دانند و با ظاهرسازی سعی در حل امورات دنیوی خود دارند و مسلمانانی از این قبیل را می توان مشاهده کرد. جلوه های زندگی دینی در ترکیه را می توان در سطح وسیع تری نیز تقسیم بندی کرد. به گونه ای که، زندگی دینی انسانهای روستایی و انسانهای شهری که سطح درآمد آنها پایین و یا متوسط می باشد را می توان به عنوان دینداری سنتی تقسیم بندی کرد. بی تفاوتی نسبت به موضوعات خداشناسی، تقلید و وابستگی به امور مذهبی از ویژگیهای دینداری سنتی است. در این نوع از دینداری که عناصر قالبی و فرهنگ فولکلوریک در آن ریشه دوانده و حاکمیت دارد، در کنار فرامین قرآن و سنت، نقطه نظرات علمای اسلامی، عناصر تصوّفی و سرانجام آثاری از فرهنگ قدیمی مردم و بخشی نیز ارزشهای برگرفته از فرهنگ های ملل همسایه که گاهی رنگ و بوی دینی ـ اسلامی به خود گرفته است (مانند: زیارت قبر اوروچ بابا و نذر کردن یک شیشه سرکه در آن)، در عمل خود را نشان می دهند. در کنار این، نوع دیگری از زندگی دینی نیز وجود دارد که درآن، عناصری که از سوی علمای دینی اهل تسنّن خرافه ویا اعتقادات باطل توصیف می گردد جایگاهی ندارد. این نوع اخیر را می توان در زمرة دینداری کتابی و مبتنی بر فرهنگ و آگاهی دینی تقسیم بندی کرد. نوع دیگری ازدینداری در ترکیه وجود دارد که در آن دین به عنوان رابطه ای معنوی بین بنده و خدا تلقی شده و آموزه های اسلامی را متعلق به امور اخروی دانسته و آنان را در امور دنیوی دخیل نمی دانند و معتقدند که امور دنیوی باید براساس عقل و منطق و علم پیش برود و به عبارت دقیق تر دینداری لائیسیزم است. نوع دیگری از دینداری نیز وجود دارد که حد وسط دینداری سنتی و دینداری لائیک می باشد. از سوی دیگر درخصوص پویایی زندگی دینی در نوار غربی و جنوبی ترکیه در مقایسه با مناطق شمالی، شرقی و جنوب شرقی آناطولی ضعیف تر می باشد. ضمن اینکه از جهت ارج نهادن به ارزشهای دینی و مفاهیم اعتقادی در هر نقطة کشور مشترکاتی در این خصوص وجود دارد. مثلاً، براساس نتایج یک تحقیقات که در ازمیر انجام شده مردم شهر درمورد روزه بیش از سایر فرائض دینی حساسیت نشان می دهند. حج و ذکات به دلیل شرایط خاصی که برای به جا آوردن آنها وجود دارد، کمتر از سایر فرائض به جا آورده می شود. درخصوص نمازهای یومیه، سستی به چشم می خورد و گاه و بیگاه به جا آورده می شود اما نماز جمعه به طور منظم و مرتب به جا آورده می شود. نتایج مشابهی نیز در شهرهایی که معمولاً انسانهای محافظه کار در آنها ساکن هستند مانند قونیه، ارزروم، و ریزه مشاهده می شود. به عنوان مثال: میزان روزه داران در شهرهای قونیه و ریزه بسیار بالاست ولی علی رغم اهمیت بالای ذکات و حج که ارتباط مستقیم با وضعیت اقتصادی مردم دارد، کمتر به جا آورده می شود. بعلاوه اینکه نمازهای پنجگانه بدون وقفه و به طور منظم و مرتب به جا آورده می شود، و شرکت در نماز جمعه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با وجود مشاهدة تغییرات اساسی در عناصر سنتی ترکیه همزمان با روند نوین گرایی، دین داری و اعتقادات دینی به ویژه در مسائل خانوادگی و روابط خانوادگی هنوز اثرات خود را حفظ کرده است. به طوری که حتی در منطقه ازمیر و اطراف آن که گرایش به مسائل دنیوی از نسبت بالایی برخوردار است، اکثریت بالای مردم انجام ازدواج شرعی را ـ اگرچه به صورت متمم ـ ضروری می دانند. همچنین اعتقاد به فراگیری آموزشهای دینی در میان مردم این منطقه دلیل مشخصی بر این مُهمّ است اما نمی توان گفت که دینداری در مسائلی مانند حکومت، سیاست، اقتصاد و تجارت به همان اندازه اهمیت دارد. با وجود اینکه عموماً اعتقاد بر این است که صرف تلاش بیشتر نمی تواند منجر به ثروتمند شدن گردد بلکه لطف خداوند نیز باید شامل حال فرد باشد، ولی رفتاری که ناشی از دینداری باشد در مسائل اقتصادی به چشم نمی خورد. به همین جهت فرضیة «دیندار بودن در مسائل تجاری نشانة درستی است»، طرفدار چندانی در جامعه ترکیه ندارد. خلاصه اینکه اگرچه آرزو می شود که دینداری در مسائل تجاری مؤثر واقع شود ولی مشاهده می شود که در عمل همه چیز به سمت مادیات پیش می رود. به گونه ای که، به دلیل تغییر سریع شرایط اقتصادی و ضرورت همگام شدن با آن برای نجات از نابودی، می بینیم که حتی انسانهای دیندار هنگام قرض دادن، ارزشهایی مانند: دلار، طلا و امثال آن را ترجیح می دهند. باتوجه به اینکه دین به عنوان یک عنصر تعیین کننده در اخلاق اقتصادی دیده نمی شود، از یک طرف موجب حاکمیت بخشیدن به رفتارهای مبتنی بر فقه و فتوا شده و از سوی دیگر تحولی است که از نزدیک با برنامه لائیسیزم که زائیده روند نوین گرایی است ارتباط دارد. زیرا در دورة اول جمهوریت که حکومت مبتنی بر دین (اسلام) کنار گذاشته شد، هدف این بود که مظاهر دینی حداقل آن گونه که در بین مردم وجود داشت از اماکن عمومی برچیده شود. شکی نیست که برای تحقق این امر اقداماتی از نوع مدرن و با رویکرد سکولار به عمل آمد که هدف آن تحت تأثیر قرار دادن طرز زندگی مردم بود. لذا می بینیم که همزمان با این برداشت که «لائیسیزم روندی است برای ایزوله کردن دین و قوانین دینی در سایر بخشهای جامعه»، سعی فراوانی برای کنار گذاشتن اسلام از بخشهای اقتصادی، آموزشی و سیاسی به عمل آمده تا دین محدود به وجدان افراد گردیده و به عنوان یک تجربة معنوی باقی بماند. در همین راستا سعی شده تا ارزشهای لائیک و پوزیتیویستی به جای ارزشهای دینی در جامعه و اماکن عمومی حاکم گردد تا بدین وسیله خلاء ایجاد شده پر شود. اما این سیاست که متعلق به بنیانگذاران جمهوریت می باشد در از بین بردن ارزشهای فرهنگی و دینی که از ریشه های عمیق تاریخی در میان مردم برخوردار است، چندان موفق نبوده است. وقتی طبقه خاص اجازه تغییرات طبیعی سمبل ها و ارزشهای سنتی در زندگی اجتماعی را ندادند، یک عکس العمل بر ضد عناصر سکولار در شعور اجتماعی به وجود آمد. به عبارت دیگر، جامعه نتوانست به راحتی عناصر و ارزشهای سکولار را بپذیرد و این وضعیت موجب فرسایش ارزشهای اخلاقی گردید. به طوری که اگر جامعة امروز ترکیه را با یک جامعه متوسط اروپایی مقایسه کنیم، مشاهده خواهیم کرد که جامعه ترکیه با یک خلاء وسیع اخلاقی به ویژه در مسائل اقتصادی و تجاری روبه روست که باعث نگرانی است. وجهة رسمی و اساسی زندگی دینی ـ اسلامی خدمات دینی در ترکیه توسط سازمان امور دیانت سازماندهی می شود.مجموعه کلید اسرار نیز به سفارش سازمان امور دیانت در ترکیه است اما باید پذیرفت که، دراین سازماندهی رسمی به بُعد علمی و درونی دین توجه می شود تا بُعد معنوی و اخلاقی آن. بدون شک این وضعیت، نتیجة وظیفه و مأموریتی است که به عهدة سازمان دیانت گذاشته شده است. زیرا پایین آوردن ارزش اعتقادات اسلامی و محدود کردن آن به وجدان افراد، یکی از نتایج غم انگیز جریان غربگرایی ترکیه بوده و به ابزاری برای رفع احتیاجات تبدیل شده است. در این روند، سازمان دیانت به عنوان تشکّلی که مکلّف به حفظ موجودیت اسلام سُنّی که نقش مهمی در بقای ساختار یکپارچه دارد، از ابتدای تأسیس به صدور فتوا در راستای منافع ارادة سیاسی پرداخته و به واسطه ائمه جماعات و مؤذن ها سعی کرده مساجد را فعال نگه دارد، احتیاجات زائران بیت الله الحرام را فراهم سازد، با ایجاد کلاسهای حفظ و قرائت قرآن کریم فرزندان مردم را تحت آموزشهای صحیح قرار دهد، پاسخگویی به سؤالات مردم در زمینة مسائل فقهی به ویژه: فطریه، نذر، قربانی، ذکات و چگونگی به جا آوردن نمازهای قضا توسط مؤسسات فتوا و وظایفی از این قبیل را انجام می دهد. تمرکز فعالیتهای دیانت در این امور باعث گردیده که مردم از معنای واقعی اسلام و اخلاق و اهداف درونی و معنوی آن که در ذات طبیعی دین اسلام وجود دارد، غافل مانده و تنها به مسائل محدودی چون نماز بپردازند و پیرامون شعار «نماز در دنیا و رستگاری در آخرت» تمرکز کنند. تحولات مثبتی وجود دارد که نشان می دهد، مسئولین سازمان دیانت متوجه این وضعیت منفی در سالهای اخیر شده اند و بر ادامة نواقص موجود که ریشه در گذشته دارد، اذعان دارند. درخصوص نواقص مذکور می توان کیفیت ادای نماز در مساجد را مثال آورد. (به نقل از سازمان فرهنگ و ارتباطات و رایزن فرهنگی ایران در ترکیه) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 28/100112602)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد