طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رابطه با آمریکا – توسعه کشور – الگوی توسعه – پیشرفت -برخورد با منتقدان

رابطه با آمریکا – توسعه کشور – الگوی توسعه – پیشرفت -برخورد با منتقدان

پیشرفت علمی ورشد علم محور کشور ،امر مطلوبی است ولی تمام مطلوب نیست.باید پیشرفت ها بر اساس معیار وهدف صحیحی باشدوبه علم ورابطه با غارتگران بین المللی،بصورت افراطی توجه نشودبطوری که برای رسیدن به آن ارزشها ،زیر پا گذاشته شود.
در خصوص محوریت علم ، ذکر دو نکته ضروری است .1 حرکت دولتها باید بر اساس منش و متدولوژی علمی با توجه به نیازها و مشکلات موجود در جامعه باشد. این نگاه به علم محوری مطلوب و شایسته است.
2. سیانتیسم (اصالت علم) و پوزیتیویسم (اثبات گرایی) هم با توجه به نگاه وحیانی اسلام و هم بر اساس بن بست علمی سیانتیسم و پوزیتیویسم نا توان از درک حقایق هستی است.
در خصوص غرب گرایی و عدم خود باوری توضیحاتی را به استحضار می رسانم.
متاً سفانه این امر (یعنی توسعه ایران در گرو ارتباط با غرب) سابقه دیرینه در ایران دارد. نظیر طرح چنین مسائلی را می توان در گفتمان منورالفکری قاجار هم دید . که برای رشد و توسعه باید از موی سر تا نوک پا غربی شد. ملکم خان و تقی زاده از این جمله اند. آنچه باعث می‌شد این گروه با این شدت «غربی شدن» را تبلیغ کنند، عقب ماندگی کشور‌هایی شبیه ایران به لحاظ توسعه‌ای بود. در حالیکه غرب هر روز به لحاظ صنعتی پیشرفت می‌کرد ایران هنوز کشوری کاملاً ابتدایی و عقب مانده به شمار می آمد. مواجهه‌‌های متعدد با غرب در این زمان، روشنفکران را به این فکر انداخت که اگر طرح تجدد غربی در ایران نیز پیاده شود، بسیاری از مشکلات و ضعف‌ها بر طرف خواهند شد. روشنفکرانی چون آخوندزاده، ملکم خان و تقی زاده از صاحبنظران گفتمان منورالفکری‌اند. زمان آن را هم می‌توان به طور تقریبی، دورة مشروطه عنوان کرد در این زمان، شاید به این دلیل که تمام عناصر هویتی خودی نفی می‌شد، شاهد نظریة اصلی با عناصر خودی نیستیم بلکه آنچه هست کوچک شمردن‌«خود» در برابر«دیگری» است و حکومت نیز همان صورت سنتی سابق را داراست و مردم هنوز به عنوان یک ملت شناخته نمی‌شوند. انقلاب مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی مقدمه‌ای برای شروع اعطاء حق حاکمیت و تصمیم‌گیری به مردم به حساب می آمد. اما فکرسیاسی شایع و رایج نسبت به مردم همان رعیت تسلیم و منقادی است که محمد علی‌شاه با به توپ بستن مجلس شورای ملی به آن جامة عمل پوشاند.آنچه هست تنها خودباختگی روشنفکر ایرانی در برابرهرچه غیر ایرانی و غربی یا به تعبیردیگر « نوعی تجددخواهی عریان» است. ویژگی عکس العمل اول که به منورالفکر ها یا تجدد طلبان تعلق داشت نفی کامل خود و قبول یا پذیرش کامل تجدد است. این عکس العمل در واقع معنایی جز ایجاد هویتی کاملاً جدید که می بایستی از راه تخریب خود بومی ظاهر شود دربر داشت . اقتضای موقعیت حاشیه ای آنان نیز با این طرح تخریبی کاملاً هماهنگی داشت . در حقیقت این منطق ، طرح منورالفکر ها بود که در قالب تسلیم بی قید و شرط در برابر غربی ها اخذ تمدن فرهنگی بدون تصرف ایرانی و از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن طرح و تبلیغ می گردید .
اگر از بعد هویتی به رابطه با غرب و علی الخصوص امریکا نگریسته شود ذکر چند نکته ضروری است..
1- ایالات متحده نه سابقه تاریخی دارد و نه هویتی ریشه دار.
2- در صورت الگو برداری کشورهایی نظیر شرق آسیا از غرب ، این به معنای الینه شدن (از خود بیگانگی) نیست بلکه در خصوص روند توسعه، تاکید و تکیه بر فرهنگی و توانمندی های بومی است.
3- امریکا هر روز بیشتر فرهنگ و هویتش را در چالش می بیند. عدم استقبال ملت ها از مسئولین امریکایی گواه این مطلب است
اما اگر از بعد سیاسی به رابطه با امریکا نگریسته شود ، باز هم ذکر پاره ای مطالب ضروری است.
1- غرب سابقه استعماری ننگینی در ایران دارد.
2- در سالهای رابطه ایران با امریکا جز زیان متوجه ایران نبود.
3- کودتای 28 مرداد.تاراج نفت ،کشتار 16 آذر،کشتار مردم ایران در انقلاب به توصیه زاهدی و متاثر از سیاستهای برژینسکی، پناه دادن به شاه،لانه جاسوسی،حمایت از صدام در جنگ تحمیلی،حمله به سکوهایی نفتی ایران (جنگ نفتکش ها،حمله به هواپیمای ایر باس، تحریم هلمز برتون و داماتو. و دهها نمونه دیگر، دیوار بلند بی اعتمادی را در بین ایرانیان استوار تر ساخته.
4- ارتباط با امریکا باید در چهار چوب منافع ایران باشد نه فشارهای امریکا.
یقیناً مسئله ای که تمام متفکرین سیاست بر آن تاًکید دارند ،این است که رشد و توسعه هر کشور در گرو اتکاء به نیروها و توانمندی های داخلی است.و در صورتی که بپذیریم رابطه با امریکا به سود منافع ملی ماست باید از موضع قدرت ایران این مسئله طرح شود.
اما در خصوص اینکه با کسانی که این رابطه را به سود ایران می بینند باید چه کرد؟
نگاه دقیق به تاریخ و روابط دیپلماتیک ، و تحلیل آن ! باید توجه نمود که متاًسفانه تحلیل ها اکثراً بدون تحقیق و یا احساسی و تبلیغی است. برای تنویر ذهن چاره ای جز آموزش و تفهیم نداریم. در پایان به دو نکته اشاره می شود که همه تحلیل گران در این خصوص متفق القولند.
1- سابقه تاریخی خوبی از رابطه با امریکا نداریم. مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه امریکا رفتار کشورش با ایران را ناشی از کوته بینی مسئولان قبلی کاخ سفید بیان کرد.
2- ادبیات و خواسته های سر دمداران کاخ سفید دستوری و آمرانه است که باید اصلاح شود.
تطورات گفتمانهای هویتی در ایران: کچوئیان
بازگشت به خویشتن :شریعتی
بحران هویت در ایران : ولایتی (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 12/100112187)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد