خانه » همه » مذهبی » کشورهای تروریست-رابطه با تروریست

کشورهای تروریست-رابطه با تروریست

بررسی و تحلیل صحیح این موضوع نیازمند ارائه تعریفی دقیق از رابطه ، نوع و میزان آن توسط پرسشگر می باشد ؛ زیرا آنچه که از قطع ارتباط با یک کشور به صورت متعارف مرسوم است ، عدم رابطه در سطح متعارف دیپلماتیک می باشد و الا چه بسا ممکن است برخی ارتباطات از قبیل نامه نگاری ، برخی دیدارها و مذاکرات میان نمایندگان آن دو کشور و … وجود داشته باشد که وجود چنین ارتباطاتی به معنای برقراری رابطه رسمی و متعارف نیست . صرف نظر از این ابهام در پاسخ به موضوع اصلی پرسش یعنی تبعات منفی برقراری رابطه با کشورهای تروریست و جنگ طلب ،به صورت مختصر گفتنی است که چنین رابطه ای از یکسو باعث ایجاد خدشه بر اصول ، اهداف و ارزشهای حاکم بر سیاست خارجی نظام اسلامی شده و موجب عدم دستیابی نظام اسلامی به اهداف متعالی خویش در سطح بین المللی می شود و به عبارت دیگر فلسفه وجودی و مشروعیت نظام را با چالش مواجه می سازد .
و از سوی دیگر ، به دلیل ماهیت و خوی ذاتی این قبیل کشورها نظیر سلطه طلبی ، استکباری و عدم تعهد به قوانین ، مقررات و معاهدات بین المللی ، دشمنی و کینه ذاتی با نظام اسلامی و تلاش برای نفوذ و استحاله آن، برقراری ارتباط باعث می شود دستیابی به این اهداف آسان گردیده و منافع ، وحدت ، امنیت ملی ، مصالح و استقلال کشور با مخاطره روبرو می شود. در تبیین دقیق تر توجه به نکات ذیل حائز اهمیت است :
الف ) بررسی اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در برقراری ارتباط با کشورهای دیگر: معمولا کشورها برای سیاست خارجی یک هدف عمده دارند وآن تأمین و حفظ مصالح و منافع کشور است ولی نظام جمهوری اسلامی ایران از آنجا که برخواسته از منابع اصیل الهی و اسلامی می باشد, تنها به منافع مادی کشور خود در برقراری روابط با سایر کشورها بسنده نمی کند بلکه در این زمینه از جایگاه انسانی اسلامی می نگرد. فصل دهم قانون اساسی اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را اینگونه بیان می دارد: تأکید بر وحدت ملل اسلام با استفاده از آیه کریمه ‹‹ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاتقون›› جلوگیری از سلطه جویی و سلطه گری براساس آیه کریمه ‹‹ولن یجعل الله للکافرین علی المسلمین سبیلا›› حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور دفاع از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین , احترام به اصل منع مداخله در امور داخل کشورها و… بر این اساس جمهوری اسلامی ایران ضمن رعایت ارزش های الهی فوق و دفاع از حقوق مسلمانان , سعی در برقراری و گسترش روابط خود براساس اصل عدم مداخله , رعایت احترام متقابل , حضور پرقدرت و با عزت در صحنه بین الملل , با دیگر کشورها نموده است که در این راستا اولویت به برقراری روابط با کشورهای اسلامی و سپس به کشورهای کافر غیر متخاصم که در امور داخلی ایران مداخله ننمایند. براساس ارزش های اسلامی و انسانی , منافع ملی و مصالح کشور نموده است .

نکته قابل توجه این که روابط با سایر کشورها یک امر در حال تغییر و تحول است مثلا در مورد روابط با شوروی روابط ما حالات گوناگون داشته در اوایل انقلاب به دلیل تلاش شوروی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و مداخله در مسایل داخلی ایران , حمله به افغانستان و… حالت خصمانه ای بر علیه شوروی داشت و همان برخوردی را که ما الان با آمریکا داریم در آن زمان با اتحاد جماهیر شوروی داشتیم و شعار مرگ بر شوروی , در کنار شعار مرگ بر آمریکا جای داشت و سیاست های خصمانه شوروی مورد انتقاد شدید مسؤولین نظام , مطبوعات , افکار عمومی ملت ایران قرار داشت . اما از زمانی که شوروی در سیاست خارجی خود نسبت به ایران تجدید نظر کرد (خصوصا بعد از فروپاشی شوروی) و حالت مخاصمه و محاربه جای خود را به همکاری و احترام متقابل داد. ما نیز سیاست خارجی خود را در این زمینه تغییر داده و در صدد گسترش روابط تجارب اقتصادی , نظامی و… درآمدیم . البته برقراری روابط گرچه فواید بی شماری را برای دو کشور در بر دارد ولی هرگز به معنای تأیید سیاست های داخلی شوروی در سرکوب مسلمانان چچن نمی باشد و مسولین نظام هم بارها ناراحتی عمیق خود را از اوضاع اسفناک مسلمانان چچن اعلام داشته اند و اقدامات زیادی نیز صورت گرفته است , زیرا یکی از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حمایت از مستضعفین و نهضت های آزادی بخش می باشد اما این مانع از برقراری روابط با کشوری مانند شوروی در جهت دست یابی ایران به حفظ مصالح و منافع کشور که به عنوان ام القرا در مقابل غرب مطرح می باشد نمی شود.
ب ) عدم رابطه با کشورهای جنگ طلب نظیر آمریکا ؛
اما قضیه در مورد آمریکا مانند روسیه نیست زیرا آمریکا نه تنها در سیاست خارجی خود در ارتباط با ایران تغییری نداده بلکه فعالیت های خود را در جهت منزوی کردن و شکست انقلاب اسلامی ایران شدت بخشیده است و همانگونه که در موضوعات بسیاری از جمله قضیه دستیابی اران به دانش هسته ای ثابت نمود از هیچ کوششی در جهت تضعیف نظام اسلامی و جلوگیری از پیشرفت های غرور آمیز ملت ایران کوتاهی نمی کند ، در چنین شرایطی قطعا برقراری رابطه چیزی جز آسیب پذیری منافع و مصالح ملی و تسهیل نفوذ آمریکا نمی باشد . بر این اساس مهمترین دلایل نفرت و انزجار ملت ایران از آمریکا و عدم رابطه با آمریکا عبارتند از: 1- میان ایران و آمریکا دیواری از بی اعتمادی وجود دارد که مسؤول مستقیم ایجاد آن آمریکا است که با انجام کودتای 28 مرداد 1332 و سپس تحمیل قانون ننگین کاپیتالاسیون , چپاول و غارت ثروت های ملی ایران از سال 1332 تا 1357, برقراری حاکمیت سلطه گرانه بر ایران , حمایت از حکومت دیکتاتوری شاه در برابر ملت ایران در جریان پیروزی انقلاب و به کارگیری انواع روش های استعمارگرانه و تهدیدآمیز پس از پیروی انقلاب , نظیر حمله طبس , کودتای نوژه , محاصره اقتصادی , حمایت از تجزیه طلبی , اعمال فشارهای خارجی , تضعیف توان ملی , اعمال تحریم های گسترده و حرکت در مسیر سیاست براندازانه و… اگر آمریکا واقعا به دنبال ایجاد رابطه با ایران از موضع برابر است باید ابتدا گام های مؤثری برای از میان برداشتن دیوار بی اعتمادی بر دارد. 2- ماهیت مناسبات آمریکا با ایران همواره سلطه گرانه و استعماری بوده است و به صورت علنی و غیرعلنی در صدد سلطه مجدد بر کشور ایران می باشد و این با اصول سیاست خارجی مغایر است. 3- عقلانیت سیاسی و تاریخ روابط و مناسبات بین الملل حکم می کند که اگر آمریکا به واقع خواهان مذاکره و برقراری روابط صادقانه با ایران است , باید تکلیف خود را با مطالبات عقلانی و عمیق جمهوری اسلامی ایران مشخص کند که عبارتند از:

الف ) به سیاست های خصومت آمیز خود علیه ایران در اشکال تحریم و… پایان دهد. ب) در امور داخلی ایران دخالت ننماید. ج) آزادی اموال و دارایی های بلوکه شده ایران در آمریکا. د) احترام گذاشتن به حق حاکمیت ملت ایران برای تعیین سرنوشت خویش . ز) کنار گذاشتن ضدیت با اسلام .

4- ایران در شرایط کنونی پرچمدار پایگاه اعتقادی مبارزه علیه استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی است و سد محکمی در برابر ظلم ظالمان به مستضعفان جهان است و از آن جا که ملت های مظلوم دنیا به مواضع ایران در برابر آمریکا به دیده احترام می نگرند و آن را بخشی از مبارزه سراسری علیه استکبار جهانی می دانند برقراری رابطه با آمریکا موجب سست کردن پایگاه اعتقادی جهاد و مبارزه علیه استکبار جهانی و غاصبان صهیونیستی در جهان اسلام می شود و… بنا بر آنچه گفته شد ملت ایران حق دارند که نفرت و انزجار خود را از سیاست های سلطه گرایانه و مداخله جویانه آمریکا ابراز نمایید و اگر بعضی خدمات ظاهری توسط مستشارهای خارجی در زمان رژیم قبل در ایران شاهد بودیم , اینها همه در مقابل منافعی که از ایران به یغما بردند و جنایاتی که نسبت به مردم ایران روا داشته و می دارند, هیچ ارزشی ندارد و در واقع فراهم سازی زمینه حضور خود در ایران برای دستیابی به منافع نامشروع و کنار زدن سایر رقبای استعمارگر بود.
در هر صورت رابطه با کشورهائی نظیر آمریکا و اسرائیل نه نیاز اساسی جامعه و نظام ماست و نه مشکل اساسی ما ؛ زیرا هر چند عدم رابطه با آمریکا مشکلات و محدودیتهایی را در کوتاه مدت بر ما تحمیل کرده است ولی در عوض دستاوردهای مثبت متعددی از قبیل، استقلال و خودکفایی در ابعاد مختلف انسانی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، علمی و …، به دنبال داشته و باعث تقویت عزت و افتخار دینی و ملی ما شده است.

از سوی دیگر نگاهی به سوابق تاریخی رابطه ما با آمریکا چه قبل و چه بعد از انقلاب و برسی وضعیت کشورهایی که هم اکنون با آمریکا در حال رابطه هستند، به خوبی این حقیقت را روشن می سازد که آنچه برای ملتها مشکل اساسی محسوب گردیده و تهدید کننده امنیت و منافع ملی آنهاست، «ارتباط با آمریکاست» نه «قطع رابطه با آن» و قطع رابطه با این کشور استکبارگر که به غیر از گسترش حضور اهریمنی خویش بر تمام جهان و تأمین منافع خود، به چیزی دیگر نمی اندیشد و در روابط خود با سایر کشورها، به احترام متقابل، تعهدات و حقوق و موازین بین المللی به هیچ وجه پای بند نیست؛ مسلماً اساسی ترین اقدام جهت رفع مشکلات کشورهای در حال توسعه است. مقام معظم رهبری در این زمینه می فرماید:

«در تبلیغات خود شایع می کنند که قطع رابطه ایران و دولت آمریکا به ضرر ملت ایران است! نه آقا، صد در صد به نفع ملت ایران است. این یک حربه از اثر افتاده است که بخواهند در میان ملتها این طور وانمود کنند که اگر ملتی با آمریکا رابطه داشته باشد، از لحاظ مشکلات اقتصادی و مشکلات مادی، همه ی مشکلاتش برطرف می شود؛ نه، یک روزی بعضی از دولتهای ساده لوح این گونه خیال می کردند. در کشور ما هم در اول انقلاب، عده ایی که قدرتی پیدا کرده بودند و در رأس کارها بودند، آنها هم این گونه خیال می کردند؛ لیکن تجربه ها در نقاط مختلف دنیا عکس این را ثابت کرد. در کشور الجزایر، مردم مشکلات اقتصادی داشتند، این طور وانمود کردند که رابطه ی با امریکا، باز کننده ی این گره هاست؛ در نتیجه به این سمت رفتند؛ اما نتیجه کار آنها را شما امروز دارید می بینید که در الجزایر چه خبر است؛ دولتهای منقطع از مردم، حکومت نظامی ستمگر، سرکوب شدید حرکت مردمی و اسلامی، تسلط باندهای قدرتی که تا چند ماه قبل از این در روزنامه ها می خواندید و از رسانه ها می شنیدید که هر چند روز یک بار در یکی از روستاهای الجزایر، یا در یکی از شهرکهای اطراف مرکز کشور، کشتار و قتل عام … به وسیله ی ایادی شناخته نشده، انجام می شد. … رابطه با آمریکا، از لحاظ اقتصادی، نتیجه اش همان چیزی است که امروز شما در روسیه می بینید. بسیاری از کشورهایی که من نمی خواهم اسم بیاورم که رابطه های بسیار خوب و عالی با آمریکا دارند، وضعشان زیر صفر و بسیار بد است و پول ملی شان بسیار بسیار بی ارزش است. اینها برای ملت ایران تجربه است. ملت ایران اگر بخواهد وضع مادی و اقتصادی خود را اصلاح کند -که البته بدون تردید اصلاح خواهد کرد- این به عزم، به اراده، به تصمیم، به کار همه طبقات، به همکاری با دولت و حمایت از مسئولان کشور، به شجاعت در اقدام، به تأثیر نپذیرفتن از سیاستهای خارجی، به تأثیر نپذیرفتن از تبلیغات بیگانه احتیاج دارد. اینهاست که وضع یک کشور را درست می کند؛ نه ارتباط با آمریکا، نه رفتن زیر بار زورگویانی که تجربه ارتباط با آنها را ما سالها در این کشور داریم. ملت ایران گول این تبلیغات فریبنده دشمن را نمی خورد.»،

(دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، 12 آبان 1377). (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 5/100107524)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد