درباره ی خشونت از دو منظر می شود نگاه کرد؛ یا به عبارتی این طور بگوییم، در دو فاز می شود مسأله ی خشونت را مورد ملاحظه قرار داد: یک فازِ اخلاقی و حقوقی است، یک فازِ تبلیغاتی و جنگ روانی است؛ اینها را نباید با هم مخلوط کرد. در زمینه ی حقوقی و اخلاقی تکلیف ما با خشونت معلوم است؛ بارها هم گفته ایم که هر کس به صورت غیر قانونی به حقوق افراد تعدی می کند و خشونت می ورزد، محکوم است؛ اسلام هم عقیده اش همین است. در اسلام حتّی مجازاتهایی مثل حد و قصاص و امثال اینها، برای جلوگیری از خشونت است. آن کسی که آدمکشی و دزدی در سرشت اوست، برای این که جلوی او را بگیرند، حد و قصاص و مجازاتی معین کرده اند؛ دراین باره هیچ بحثی نیست؛ بنده بارها گفته ام، در نماز جمعه هم گفته ام که با یکی دانستن معنای خشونت و مجازات اسلامی مخالفم؛ از هر جناحی هم باشد، فرق نمی کند؛ وقتی کار بدی صورت گرفت، نمی شود گفت که مثلاً فلان جوانِ خوب، یا فلان جوانِ فلان جناح، یا فلان جوان وابسته ی به فلان جا این کار را کرده، پس از بدی آن کار یک مقدار کم می شود؛ نه، وقتی بد است، بد است؛ در این هیچ بحثی نیست. اما یک فاز تبلیغاتی هم وجود دارد که یک جنگ روانی علیه انقلاب راه انداخته است. اولین بار چه کسانی اسم خشونت را به عنوان یک نقطه ی منفی برای کشور ما در دنیا مطرح کردند؟ همان کسانی که دستشان تا مرفق در خون بیگناهان فرو رفته است – یعنی امریکاییها – همان کسانی که تا حالا هر کسی را می خواستند، در دنیا غیرقانونی ترور می کردند؛ اما حالا می خواهند آن را قانونی کنند! اینها هستند که از خشونت دم می زنند و خشونت را تقبیح می کنند؛ رادیوی صهیونیستی و صهیونیستها هستند که راجع به خشونت بحث می کنند؛ اینها به صورت مسائل سیاسی و تبلیغاتی مطرح می شود؛ چیزی نیست که انسان بتواند آن را به عنوان یک واقعیت در نظر بگیرد، تا بخواهد درباره ی آن اظهارنظری بکند؛ از این هم نباید غفلت کرد. عده یی تشنه ی قدرتند، یا مریضند و یا سفیه اند؛ لذا همان حرفها را مجدداً تکرار می کنند. امام بزرگوار را که مظهر رحمت و عطوفت بود، به خشونت متهم می کنند. امام یک انسان عارف و حقیقتاً مظهر رحمت بود؛ مردی که آن گونه با صلابت انقلاب را پیش می برد، در مقابل مسائل عاطفی آن قدر دقیق بود؛ من چند بار این را در شخص امام تجربه کردم.
در یکی از سفرهای من به یکی از استانهای کشور، مادر اسیری که بعد فرزندش به شهادت رسید، پیش من آمد و جمله یی را که حاکی از ارادت به امام بود، گفت و تأکید کرد که من آن را به ایشان بگویم. من آمدم به امام گفتم، دیدم ایشان مثل یک انسان بشدت رنجور درهم شد و اشک چشمش را پُر کرد. در زمان جنگ نیز که بچه ها قلکهای پولشان را برای کمک به جبهه به نماز جمعه آورده بودند و هدیه می کردند، من فردای آن روز خدمت امام رفتم. ایشان این منظره را از تلویزیون دیده بودند و به قدری به هیجان آمده و متأثر به نظر می رسیدند که من واقعاً تعجب کردم!
امام مظهر احساس بود؛ انسانی عطوف، مهربان و بشدت عاطفی بود. یک انسانِ این طوری را به قساوت متهم کنند؛ چرا؟ چون در زمان او – در قضیه ی عملیات مرصاد – حکم قانون نسبت به یک عده محارب و آدمکشِ جنایتکار اجرا شده بود. عده یی با این مردم جنگیده بودند، که مجازات مشخصی هم در قانون دارد، امام هم مرّ قانون را اجرا کرده بود. البته امام که این کار را نکرده بود؛ دستگاههای مسؤولِ آن موقع انجام داده بودند؛ اما امام را به قساوت متهم می کردند! الان هم یک عده آدم غافل، یا سفیه، یا بی اطلاع از نقشه ی دشمن، اینها را در داخل تکرار می کنند؛ اینها واقعاً ظلم است. کسی بیاید این را – که یک دعوای تبلیغاتی و یک جنگ روانی علیه انقلاب و امام و ارزشهای اسلامی است – به عنوان مبارزه ی با خشونت مطرح کند؛ این به مسأله ی خشونت چه ربطی دارد؟ نظر همه درباره ی خشونت معلوم است. همان وقتها امام علیه کسانی که گاهی در بعضی از برخوردها با آدمهایی که ظواهر را رعایت نمی کردند، قدری تندی بخرج می دادند، اطلاعیه ی تندی صادر کردند. آنها نیروهای انقلاب بودند، اما امام حتی علیه آنها اطلاعیه صادر کرد؛ چون خشونت بخرج می دادند و کارشان غیرقانونی و غیرمنطقی بود.
در یکی از سفرهای من به یکی از استانهای کشور، مادر اسیری که بعد فرزندش به شهادت رسید، پیش من آمد و جمله یی را که حاکی از ارادت به امام بود، گفت و تأکید کرد که من آن را به ایشان بگویم. من آمدم به امام گفتم، دیدم ایشان مثل یک انسان بشدت رنجور درهم شد و اشک چشمش را پُر کرد. در زمان جنگ نیز که بچه ها قلکهای پولشان را برای کمک به جبهه به نماز جمعه آورده بودند و هدیه می کردند، من فردای آن روز خدمت امام رفتم. ایشان این منظره را از تلویزیون دیده بودند و به قدری به هیجان آمده و متأثر به نظر می رسیدند که من واقعاً تعجب کردم!
امام مظهر احساس بود؛ انسانی عطوف، مهربان و بشدت عاطفی بود. یک انسانِ این طوری را به قساوت متهم کنند؛ چرا؟ چون در زمان او – در قضیه ی عملیات مرصاد – حکم قانون نسبت به یک عده محارب و آدمکشِ جنایتکار اجرا شده بود. عده یی با این مردم جنگیده بودند، که مجازات مشخصی هم در قانون دارد، امام هم مرّ قانون را اجرا کرده بود. البته امام که این کار را نکرده بود؛ دستگاههای مسؤولِ آن موقع انجام داده بودند؛ اما امام را به قساوت متهم می کردند! الان هم یک عده آدم غافل، یا سفیه، یا بی اطلاع از نقشه ی دشمن، اینها را در داخل تکرار می کنند؛ اینها واقعاً ظلم است. کسی بیاید این را – که یک دعوای تبلیغاتی و یک جنگ روانی علیه انقلاب و امام و ارزشهای اسلامی است – به عنوان مبارزه ی با خشونت مطرح کند؛ این به مسأله ی خشونت چه ربطی دارد؟ نظر همه درباره ی خشونت معلوم است. همان وقتها امام علیه کسانی که گاهی در بعضی از برخوردها با آدمهایی که ظواهر را رعایت نمی کردند، قدری تندی بخرج می دادند، اطلاعیه ی تندی صادر کردند. آنها نیروهای انقلاب بودند، اما امام حتی علیه آنها اطلاعیه صادر کرد؛ چون خشونت بخرج می دادند و کارشان غیرقانونی و غیرمنطقی بود.