اصول و تکنیکهای اخلاق مداری به سبک امام سجاد(علیه السلام)
صحیفه سجادیه یکی از بهترین و زیباترین کتب دینی و مذهبی است که هر چند در قالب دعا و نیایش در اختیار انسانها قرار گرفته است، ولی با این وجود، دارای سبکی متفاوت در ارائه معارف توحیدی و تکنیکهای اخلاقی و اصول درست زیستن میباشد، که باید آن طور که شایسته و سزاوار است جایگاه ممتاز خود را در میان خانواده ها پیدا نماید، هر چند پرداختن به معارف غنی و ارزشمند این کتاب ارزشمند کار سادهای نیست، ولی با این وجود سعی داریم با فهم ناقص و کوتاه خود خوشهای از خرمن معارف این کتاب ارزشمند را بچینیم و مورد استفاده قرار دهیم.
اصول و تکنیکهای اخلاق مداری به سبک امام سجاد(علیه السلام)
1-اصلاح بینش و نگرش توحیدی
اصلاح بینش و بهبود نگرش توحیدی یکی از مهمترین و اساسیترین مسائلی است که در تربیت اخلاقی همواره مورد تأکید و سفارش ائمه اطهار(علیهم السلام) بخصوص امام سجاد(علیه السلام) بوده است. هرگاه این موضوع در سرزمین وجودی انسان با چالش، ضعف و سستی مواجه باشد، علاوه بر اینکه انسان در وجود خود احساس دردی التیام ناپذیر و زجر آور را احساس میکند، بلکه به طور طبیعی انسان را به مناطق ممنوعه و شیطانی فراوانی نیز وارد مینماید، از این رو این چنین به نظر میرسد که اکسیر اعظم، رهایی از چالش و خواهشهای شیطانی و نفسانی، پالایش روح از ناپاکیهای روحی و نفسانی و پاک کردن نیت برای رضای پروردگار است، موضوعی که در روایات اسلامی به عنوان شاه کلید رهایی و آزادی نیز مورد توجه قرار گرفته است.[1]
امام سجاد(علیه السلام) در فرازهای ابتدایی نیایش مکارم اخلاق، اکسیر اعظم و شاه کلید تربیت اخلاقی را این چنین از باری تعالی مسئلت مینماید: «وَانْتَهِ بِنِیَّتى اِلى اَحْسَنِ، النِّیَّاتِ، وَ بِعَمَلى اِلى اَحْسَنِ الْاَعْمالِ. اَللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِکَ نِیَّتى؛[2] و نیتم را به بهترین نیتها منتهى ساز، و کردارم را به بهترین کردارها تبدیل کن. بارخدایا، نیّتم را به لطف خود کامل و خالص گردان». به طور کلی میتوان به این نکته اشاره کرد که انسان برای انجام هر گفتار و یا کرداری که در طول زندگی خود انجام می دهد، دو انگیزه کلی دارد، یا اینکه محرک و انگیزه او از انجام آن کار قرب الهی و رسیدن به رضایت پروردگار است، و یا اینکه آن فعل در جهت غیر از خشنودی پروردگار انجام میشود، خلوص کار بسیار مهم است، به طوری که نمیشود یک کار هم برای رضای مردم باشد و هم برای رضای خدا، در اخلاص صفر تا صد کار فقط و فقط در جهت رضای الهی است.سلوک معنوی و اخلاقی بدون روحیه امیدواری و حسن ظن به خدای متعال و الطفات پنهان و آشکارش قابل تحقق نیست، چرا که اگر انسان فقط به نداشتهها و کاستیهای خود بنگرد و هیچ راه فرار و نجاتی را در پیش روی خود مشاهد نکند، در دریای غم و افسردگی و غرق خواهد شد.
2-رعایت اعتدال و میانه روی
در مسیر سلوک اخلاقی، افراد به سه دسته تقسیم میشوند برخی افراد متأسفانه هیچ گونه انگیزه و شوقی برای تربیت دینی ندارند به عبارتی در یک ولنگاری و سستی تربیتی به سر میبرند، طبیعتاً نفسی که مورد تربیت قرار نگرفته است، آسیبهای فراوانی را برای خود و دیگران به وجود خواهد آورد، دسته دوم، افراطیون تند رو هستند، کسانی که سعی دارند بدون رعایت هیچ قاعده و قانونی و بدون بهرهگیری از اصول مهم تربیتی یک شبه راه هزار ساله را طی کرده و به سرمنزل مقصود برسند، این چنین افرادی نیز هر چند خود را در مسیر صحیح زندگی می پندارند، ولی شیوه و سبک زندگی آنها با سلوک قرآنی قابل تطبیق نیست،[3] ولی در این میان افرادی وجود دارند که تلاش میکنند، با تبعیت از سبک زندگی اهل بیت(علیه السلام) اعتدال و میانه روی را سرلوحه تربیت اخلاقی و سایر امور زندگی خود نمایند، موضوع بسیار مهمی که در صفحات طلایی صحیفه سجادیه مورد توجه و درخواست از خدای متعال قرار گرفته است: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ مَتِّعْنى بِالْاِقْتِصادِ،[4] الهى بر محمد و آلش درود فرست،و مرا از نعمت میانه روى بهرهمند فرما».
3-رجا و امیدواری
سلوک معنوی و اخلاقی بدون روحیه امیدواری و حسن ظن به خدای متعال و الطفات پنهان و آشکارش قابل تحقق نیست، چرا که اگر انسان فقط به نداشتهها و کاستیهای خود بنگرد و هیچ راه فرار و نجاتی را در پیش روی خود مشاهد نکند، در دریای غم و افسردگی غرق خواهد شد، در نظام تربیت اخلاق اسلامی ، انسان هر چند خود را گنهکار و آلوده مشاهده نماید، باز با این حال نباید خود را از دریای رحمت و مغفرت الهی دور ببیند و درهای رحمت خدا را بسته مشاهده نماید، همین امید به خدای نجات بخش است که به انسان انگیزه حرکت و بلند شدن از زمین را میدهد، از طرفی هر گونه یأس و ناامیدی در مسیر سلوک اخلاقی گناه نابخشودنی است که تبعات خطرناکی را برای انسان به دنبال دارد، «وَ لا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛[5] و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مىشوند!»
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوان عمل نامه سیاه آمدهایم[6]
رجا و امیدواری یکی از ارکان اصلی و تکنیکهای مهم در نیایش و استغاثه به درگاه الهی است شاخص بسیار مهمی که به وفور میتوان وجود و اهمیت آن را در فرهنگ مناجات امام سجاد(علیه السلام) مشاهده کرد، موضوعی که سعی داشته است انسان را با امیدواری به درگاه الهی وارد کرده و به اجابت نزدیک نماید: «سَیِّدِی عَلَیْکَ مُعَوَّلِی وَ مُعْتَمَدِی وَ رَجَائِی وَ تَوَکُّلِی، وَ بِرَحْمَتِکَ تَعَلُّقِی، تُصِیبُ بِرَحْمَتِکَ مَنْ تَشَاءُ،؛[7]ای آقای من، تکیه و اعتمادم و امید و توکلّم بر تو، و آویختنم بر رحمت توست، هرکه را خواهی به رحمتت رسانی».
آفتهای تربیت و سلوک اخلاقی
سلوک و تربیت اخلاقی همچون بسیاری از امور زندگی دارای برخی آفات و آسیبهای خطرناک است، آفتهایی که همچون سدی محکم مانع حرکت در جاده صحیح بندگی است، و انسان را از مسیر صحیح سلوک اخلاقی باز میدارد، امام سجاد(علیه السلام) به مناسبتهای مختلف در ادعیههای صحیفه سجادیه به برخی از این آفتها اشاره کردهاند:
1-چشم دوختن به زندگی دیگران
امام سجاد(علیه السلام) در دعای بیستم صحیفه سجادیه که به دعای مکارم اخلاق شهرت دارد، با برشمردن برخی از آفتهای تربیت اخلاقی در فرازی از این دعا این چنین دست به دعا بر میدارد: «وَلاتَفْتِنّى بِالنَّظَرِ؛ و به نگریستن[به حسرت در مال و جاه کسان ]گرفتار مساز». در واقع این یک بیماری بسیار خطرناک و خانمون سوز است، که انسان دائماً به مال و دارای دیگران چشم بدوزد، چرا که این رویه نامیمون میتواند انسان را به بیماریهای دیگری همچون حسد، حرص و طمع نیز مبتلا نماید، شاید به خاطر تبعات خطرناک این بیماری باشد که باری تعالی نیز در قرآن کریم این چنین امر فرموده است: «و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، که به گروههایى از آنان دادهایم، میفکن! اینها شکوفههاى زندگى دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزى پروردگارت بهتر و پایدارتر است!»[8]
2-مبتلا شدن به کبر و خود بزرگ بینی
یکی دیگر از ویروسهای خطرناک اخلاقی که امام سجاد(علیه السلام) در دعای مکام الاخلاق به آن اشاره می فرماید: رذیله خطرناک کبر و خود بزرگ بینی است، رذیله بسیار شوم و خطرناک که موجب شد، شیطان را بعد از هزاران سال عبودیت و بندگی حق تعالی از دایره بندگی و تربیت اخلاقی ساقط نماید: «وَلاتَبْتَلِیَنّى بِالْکِبْرِ، وَعَبِّدْنى لَکَ؛[9]گرفتار کبرم مفرما، و بر بندگیت رامم ساز».
3-بیماری مرگبار خودشیفتگی و فخرفروشی
از جمله مهمترین لوازم تربیت اخلاقی این است که انسان نفس خود را متهم کرده و در کاستی و قصور در عبودیت و بندگی حق تعالی به درگاه الهی اعتراف نماید، این در حالی است کسانی که به بیماری مرگبار خودشیفتگی مبتلا میشوند نوعاً خود را حائز مراتب عالی و خوب در بندگی مشاهده میکنند، همین خود فریبی موجب میشود علاوه بر محروم ماندن از توفیقات فراوان تربیتی در دام هواهای نفسانی نیز گرفتار شود. «وَلاتُفْسِدْ عِبادَتى بِالْعُجْبِ، وَاَجْرِ لِلنّاسِ عَلى یَدِىَ الْخَیْرَ، وَلاتَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لى مَعالِىَ الْاَخْلاقِ، وَاعْصِمْنى مِنَ الْفَخْرِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَلاتَرْفَعْنى فِىالنّاسِ دَرَجَةً اِلاّ حَطَطْتَنى عِنْدَ نَفْسىمِثْلَها؛[10]رامم ساز، و بندگیم را به آلودگى خودپسندى تباه مکن، و خیر و نیکى را براى تمام مردم به دست من جارى ساز، و آن را از کدورت منّتگذارى دور دار، و خوى عالى را به من عنایت فرما، و از فخرفروشى محافظتم کن. بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست،و درجه و مرتبه مرا نزد مردم بلند مگردان مگر آنکه مرا به همان اندازه نزد خودم پست گردانى».
پینوشتها:
[1]. الکافی، ج2، ص468، ح2. «وَ بِالْإِخْلَاصِ یَکُونُ الْخَلَاصُ فَإِذَا اشْتَدَّ الْفَزَعُ فَإِلَى اللَّهِ الْمَفْزَع؛و خلاصى با خلاص آید، و چون فزع و بىتابى سخت شود مفزع و پناهگاه خدا است».
[2].الصحیفة السجادیة، ص92، نیایش20.
[3]. سوره مبارکه بقره، آیه 143. «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهیدا».
[4]. صحیفه سجادیه نیایش، 20 دعای مکارم الاخلاق.
[5]. سوره مبارکه یوسف، آیه 87.
[6]حافظ شیرازی، غزل شماره ی 366.
[7]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص592.
[8]. سوره مبارکه طه، آیه 131.
[9]. صحیفه سجادیه نیایش، 20 دعای مکارم الاخلاق.
[10]. همان.