گوهر های ناب در خطبه های عاشورایی
از جمله بهترین و با ارزش ترین منشورهای تربیتی، معرفتی و آموزشی در منابع تاریخی و اسلامی سخنان و خطبه های گوهر بار امام حسین(علیه السلام) است که درخلال جریان تلخ واقعه سال 61 هجری به یادگار مانده است. سخنان ارزشمندی که برای هر مخاطب و شنونده ای درس های مهم عاقبت به خیری و رستگاری را به دنبال دارد به شرط آنکه گوش شنونده این گوهر های ناب را در زندگی به کار بسته و مورد توجه همگان در مراتب مختلف زندگی قرار داشته باشد.
گوهر های ناب در خطبه های عاشورایی
1-جلوه ای از پناهگاه امن الهی در صحرای کربلا
در جریان واقعه عاشورا جلوه های فراوانی از فضیلت و اخلاق حسینی(علیه السلام) را می توان مشاهده کرد، در تلخ ترین واقعه عالم در سال 61 هجری هر چند عده کثیری از انسان های حیوان سیرت کمر به قتل امام خود بسته بودند و بدترین و سخت ترین شرارات و مصیبت ها را بر امام و اهل بیت گرامیشان وارد کردند، ولی با این حال شاهد جلوه های ناب و بی همتای اخلاقی امام حسین(علیه السلام) در مقابل حیوان سیرتان تاریخ هستیم؛ چرا که امام با تمام وقار و سکنت غیر قابل توصیف بال های عطوفت و مهربانی و خیر خواهی خود را به سوی شقی ترین انسان های روی زمین باز می فرماید و آنها را با زیباترین گوهر های ناب گفتار به سوی درهای رحمت و مغفرت الهی دعوت می نماید.
این رفتار مهرورزانه سخنان ارزشمند امام رضا(علیه السلام) در توصیف امام برای انسان یاد آور می شود که می فرماید: «الإمام الرضا علیه السلام ـ فی صِفَةِ الإِمامِ ـ : الإِمامُ الأَنیسُ الرَّفیقُ ، وَالوالِدُ الشَّفیقُ ، وَالأَخُ الشَّقیقُ ، وَالاُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغیرِ؛[1]امام رضا علیه السلام ـ در تعریف «امام» ـ : امام ، همدم و رفیق است و پدر مهربان ؛ و برادرِ همسان است و مادر نیکوکار به فرزند کوچکش». امام در روز عاشورا به کسانی که به دنبال غارت خیام و قتل اهل بیتش به صحرای کربلا آمده بودند، رو کرد و فرمود: «ای مردم سخنان من را بشنوید و در جنگ و خون ریزی عجله نکنید تا من وظیفه خود را که پند به شما است انجام دهم تا سبب آمدنم را توضیح دهم اگر به سخنم گوش دادید و عذر مرا پذیرفتید و با من از در انصاف و عدل وارد شدید معلوم می شود راه سعادت و خوشبختی را دریافته اید…» [2] در واقع امام حسین(علیه السلام) برای بیدار کردن فطرت های به خواب رفته و فرو پاشیده تلاش داشت تا آخرین دقایق حیات مادی و دنیوی خود کاری کند که آنها از مسیر گمراهی برگردند و در مسیر حق قرار گیرند.
در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) تقوا از جمله مهمترین و کارآمد ترین ابزار و وسایل دینی و مذهبی است که می تواند انسان را از بردگی و اسارت هوای نفس و شیطان و انسان های ستمگر آزاد سازد.
2-نشان دادن عظمت الهی و تحقیر سپاه کوفیان
در فراز های ابتدایی خطبه روز عاشورا امام حسین(علیه السلام) با نشان دادن صدق خود مبنی بر انسان دوستی و دست گیری از شقی ترین انسان های غافل روی زمین با صلابت و اقتدار سخنانی را بیان می فرماید که گویا اشاره تلویحی به آیه 71 سوره مبارکه یونس است، آیه ای که در واقع احتجاج حضرت نوح(علیه السلام) با قومش بود،[3] آری امام در نهایت شجاعت و شهامت و با نفرات کم و تجهیزات محدود در مقابل دشمنان سر سخت، ایستادگی کرد زیرا معتقد بود که در نظام هستی، حق پیروز و باطل محکوم به شکست است بر خلاف امویان که معتقد بودند هر کسی قدرت مادی داشته باشد پیروز می شود، حضرت با ایستادگی و رشادت تمام این چنین تفکر سکولاری را به تمسخر می گیرد و بی اعتنایی خویش را به قدرت پوشالیشان نشان می دهد، و بدین وسیله ضربه محکم روانی به افکارشان وارد می کند، سپس حضرت می فرماید: «وَإنْ لَمْ تُعْطُونِی النِّصْفَ مِنْ أَنْفُسِکمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیکمْ وَشُرَکآءَکمْ ثُمَّ لَا یکنْ أَمْرُکمْ عَلَیکمْ غُمَّه ثُمَّ اقْضُوا إِلَی وَلَا تُنظِرُونِ! إِنَّ وَلِی اللَهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکتَبَ وَهُوَ یتَوَلَّی الصَّلِحِینَ؛[4]و اگر عذر مرا نپذیرید و حجّت مرا کافی ندانید، پس در آن هنگام رأی خود و شریکان خود را روی هم گرد آورده، تا اینکه کار شما و امر شما بر شما پوشیده نماند؛ و سپس بدون هیچ مهلتی به من بپردازید و کار خود را یکسره کنید!».
3-پرده برداشتن از سرای فریب و غرور
شیطان چنان زیبایی های فریبنده دنیا را برای کوفیان و سپاه شامیان آذین بسته بود که برای دست یابی به آن به مبارزه با خدا وارد میدان کربلا شده بودند، و گوش های کوفیان را از شنیدن سخنان حق منع کرده بود که گویی صدای عرشی حسین(علیه السلام) را نمی شنیدند، آن چنان سراب فریبنده دنیا در نگاه آنها زیبا جلوه گر شده بود که گویی اصلاً آیات الهی را در مورد بی ارزشی و سستی حیات مادی نشنیده بودند، ولی با این وجود امام حسین(علیه السلام) بار دیگر با تکیه بر معارف قرآنی پرده از حقیقت و ماهیت دنیا بر می دارد شاید فطرت های مبتلا شده به مرگ جاهلیت از خواب گران بیدار شوند حضرت این چنین به حقیقت و ماهیت دنیا اشاره فرمودند: تاریخ دمشق عن بشر بن طانحة عن رجل من همدان خَطَبَنَا الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام …«عِبادَ اللّهِ، اتَّقُوا اللّهَ و کونوا مِنَ الدُّنیا عَلى حَذَرٍ، فَإِنَّ الدُّنیا لَو بَقِیَت لأَحَدٍ و بَقِیَ عَلَیها أحَدٌ، کانَتِ الأَنبِیاءُ أحَقَّ بِالبَقاء؛[5] تاریخ دمشق به نقل از بشر بن طانحه، از مردى از قبیله هَمْدان: امام حسین (علیه السلام) صبح روز شهادتش براى ما سخنرانى کرد و پس از حمد و ثناى الهى فرمود: «بندگان خدا! از خدا پروا کنید و از دنیا برحذر باشید که اگر قرار بود دنیا براى کسى بمانَد و کسى در آن بمانَد، پیامبران به ماندن، سزاوارتر…».
«خداوند متعال، دنیا را براى آزمودن آفرید و اهلش را براى نابودن شدن؛ تازه اش کهنه شدنى و نعمتش در معرض نابودى و شادى اش رو به تیرگى است و منزلى براى رفتن است، نه خانه اى براى ماندن».[6]
4-یاد آوری برترین توشه و کلید رستگاری
از جمله نکات درس آموز و نجات دهنده در خطبه روز عاشورای امام حسین(علیه السلام) اشاره کردن به بهترین توشه و ذخیره در حیات مادی است، بر خلاف تصور و تفکر کسانی که بهترین توشه و ذخیری مادی و دنیوی را حکومت و گندم ری تصور کرده بودند، امام حسین(علیه السلام) آب پاکی را روی دست همگان ریخته و با توجه دادن آنها به ناپایداری حیات مادی با اشاره ای قرآنی بهترین توشه حیات دنیوی و زندگی مادی را تقوا و پرهیز کاری معرفی می فرمایند: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى[7] وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحونَ؛[8] «و توشه برگیرید که بهترین توشه، پرهیزگارى است» و از خدا پروا کنید، شاید که رستگار شوید».
در فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) تقوا از جمله مهمترین و کارآمد ترین ابزار و وسایل دینی و مذهبی است که می تواند انسان را از بردگی و اسارت هوای نفس و شیطان و انسان های ستمگر آزاد سازد، از آنجا که عمده مسیر هلاکت انسان در حیات مادی به خاطر پیروی از شهوات حیوانی و گوش کردن به زمزمه های شیطانی است، تقوای الهی می تواند همچون سپری کارآمد مانع شقاوت انسان در مصاف با دشمنان بیرونی و درونی باشد. اسلحه و ابزار کارآمدی که سپاه شیطانی امویان از آن تهی بودند و بهره ای از آن نداشتند. در یک کلام راز خوشبختی انسان در خطبه عاشورایی امام حسین(علیه السلام) در روز آن پارسایی و بهره مندی از تقوا بود که جای خالی آن در زندگی کوفیان مشهود بود: امام علی(علیه السلام) پیش تر در خصوص این راز خوشبختی این چنین بیان فرموده بود به نقل از منابع روایی: « فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد، وَ ذَخِیرَةُ مَعَاد، وَ عِتْقٌ مِنْ کُلِّ مَلَکَة، وَ نَجَاةٌ مِنْ کُلِّ هَلَکَة. بِهَا یَنْجَحُ الطَّالِبُ، وَ یَنْجُو الْهَارِبُ، وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ؛[9] تقواى خدا کلید پاکى و درستى و اندوخته اى براى بازگشتگاه و باعث آزادى از هر بندگى و رهایى از هر نابودى است. به وسیله تقواست که جوینده به مطلوبش مى رسد و گریزانِ [از عذاب و کیفر الهى ]رهایى مى یابد و به خواست ها رسیده مى شود».
در واقع این عنصر تقوا و پرهیزکاری است که موجب تشخیص جبهه حق از باطل می شود، و مانع تأثیر پذیری انسان از مکر و کید شیطان می شود، و رسیدن به رستگاری را برای انسان میسر می نماید. و از امتحان های سنگین روزگار انسان را یاری می رساند. «ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا»[10]
پی نوشت ها:
[1]. الکافی (ط – الإسلامیة)، ج1، ص200.
[2]. إعلام الورى بأعلام الهدى (ط – القدیمة)، ص240 «أَیهَا النَّاسُ! اسْمَعُوا قَوْلِی، وَلَا تَعْجَلُوا حَتَّی أَعِظَکمْ بِمَا یحِقُّ عَلَی لَکمْ…»
[3]. ر.ک: سوره مبارکه یونس آیات 71و 72.
[4]. إعلام الورى بأعلام الهدى (ط – القدیمة)، ص240.
[5]. تاریخ دمشق: ج 14 ص 218، کفایة الطالب: ص 429.
[6]. همان.
[7]. سوره مبارکه بقره آیه 197.
[8]. سوره مبارکه آل عمران آیه 130.
[9]. نهج البلاغة : الخطبة 230.
[10].سوره مبارکه مریم، آیه 72.