فرهنگ قرض دادن و چالش های کنونی آن از نگاه روایات
ارزش دینی قرض دادن
فرهنگ قرض دادن، از جمله سنت های بسیار ارزشمند اسلامی است که در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام از اجر و ارزش فراوانی برخوردار است. خدای متعال خود را طرف حساب قرض دهنده دانسته و می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً؛ [1] کیست آن کس که به خدا وامى نیکو دهد.»قرآن کریم، وعده بازپرداخت مضاعف و نیز پاداشی نیکو به قرض دهنده را یادآور می شود.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله در مورد ارزش و پاداش قرض دادن می فرمایند: «وَ مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ وَ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَیْنَاءَ حَسَنَاتٌ فَإِنْ رَفَقَ بِهِ فِی طَلَبِهِ یَعْبُرُ بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَیْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَاب؛ [2] کسى که به برادر مسلمان خود قرض دهد، در برابر هر درهمى که قرض داده هم وزن کوه احد و کوه رضوان و کوه سینا، حسنات خواهد داشت. و اگر براى وصول آن مدارا کند، از پل صراط همچون برق جهنده بدون حساب و عذاب خواهد گذشت.»
فواید و کارکردهای قرض دادن
در غیر مواردی که مختص صدقه است، فرهنگ قرض الحسنه به خاطر مزیت هایش بر صدقه، از ارزش بالاتری برخوردار است. در اینجا ضمن اشاره به برخی از مزیت های قرض دادن، چالش مربوط به هر مورد و راهکار دینی حل آن چالش را مورد بررسی قرار می دهیم.
مزیت اول: رسیدن به نیازمند
یکی از دغدغه های اصلی خیرین آن است که کمکشان به نیازمند واقعی برسد. منشأ این دغدغه آن است که چه بسا صدقه به دست نیازمند اصلی نرسد. یکی از مزیت های قرض دادن آن است که همیشه به دست کسی می رسد که واقعاً نیازمند است زیرا تنها کسی که واقعاً نیاز دارد درخواست قرض می کند. امام صادق علیه السلام در این باره می فرمایند: «عَلَى بَابِ الْجَنَّةِ مَکْتُوبٌ الْقَرْضُ بِثَمَانِیَةَ عَشَرَ وَ الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ ذَلِکَ أَنَّ الْقَرْضَ لَا یَکُونُ إِلَّا لِمُحْتَاجٍ وَ الصَّدَقَةَ رُبَّمَا وُضِعَتْ فِی یَدِ غَیْرِ مُحْتَاج؛ [3] بر در بهشت نوشته شده است که: قرض دادن هجده ثواب دارد و صدقه دادن ده ثواب دارد. دلیل فضیلت قرض بر صدقه این است که قرض را فقط کسی میگیرد که نیازمند باشد؛ ولی چه بسا صدقه را کسی که محتاج نیست هم بگیرد.» از اینجا فهمیده می شود که کمک به کسانی که اظهار نیاز می کنند در حالی که واقعاً نیازمند نیستند هم حکم صدقه را دارد.
چالشی به نام «نیاز»
یکی از آفات در قرض الحسنه این است که قرض گیرنده نیاز ضروری نداشته باشد. این مسأله در دین اسلام مورد توجه بوده است.
قرض کردن، حتی در صورت نیاز هم مکروه است. اما کراهتش از حالت عدم نیاز کمتر است. البته گاهی نیاز آنقدر زیاد است که قرض کردن واجب میشود و آن مواردی است که حفظ جان یا آبرو و امثال آن، منوط به قرض کردن باشد. [4]
امام علی علیه السلام می فرمایند: «إِیَّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّیْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَار؛ [5] از قرض کردن پرهیز نمایید؛ چون قرض باعث غم و اندوه شب و خوارى انسان در روز است.» این مسأله، پیامد طبیعی قرض گرفتن است که جز با ترک قرض، رهایی از آن ممکن نخواهد بود. معلوم می شود برخی از گرفتاری ها و غم ها مثل همین مورد، به دست خود انسان به وجود می آیند.
مزیت دوم: حفظ عزت نفس و آبرو
دین اسلام اهمیت ویژه ای برای عزت نفس مؤمنان قائل است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلا؛ [6] خداوند اختیار همه کارها را به مؤمن داده اما این اختیار را به او نداده است که ذلیل باشد.» درست است که قرض گرفتن موجب غم می شود اما در مقایسه با صدقه، عزت نفس انسان را خدشه دار نمی کند؛ از این رو بر صدقه برتری دارد.
چالش «یا قرض یا عزت»
گاهی قرض گرفتن، عزت نفس انسان را از بین می برد و موجب آبروریزی می شود. مثل این که فرد قرض دهنده، همه را با خبر کند و آن را دائماً به انسان یادآوری کند.
پس، با همه مزیت های نسبی قرض گرفتن، باید توجه داشت که برای قرض گرفتن به چه کسی مراجعه می کنیم؟ درخواست از افرادی که خود، عزتمند نیستند به معنای در خطر انداختن عزت نفس است. رسول خدا صلّی الله علیه و آله خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد هشت گروه سخن می گویند که اگر مورد توهین قرار گرفتند خودشان مقصرند و کسی جز خود را نباید سرزنش کنند. در مورد یکی از آن هشت گروه می فرمایند: «طَالِبُ الْفَضْلِ مِنَ اللِّئَام؛ [7] کسی که از افراد پست بخشش طلب کند.»
مزیت سوم: تشویق به کار و تلاش بیشتر
تلاش برای بازگرداندن قرض، نوعی به چرخش درآوردن اقتصاد نیازمندان و تمامی جامعه است. این ویژگی نه تنها در بسیاری از صدقات دیده نمی شود بلکه چه بسا صدقه، مانع از تلاش فرد نیازمند شود. واقعیت آن است که بهره هر کس به اندازه سعی و تلاش اوست چنان که قرآن کریم می فرماید: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ [8] و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست.»
افراط در کار و تلاش
این که انسان خودش را زیر بار قرض های سنگین ببرد و مجبور به کار بیش از حد شود و از بقیه وظایف خود باز بماند یکی از آفات قرض گرفتن است. از سوی دیگر، اصرار بیش از طاقت قرض گیرنده نسیت به پرداخت سریع قرض، موجب اختلال در زندگی او خواهد شد. به همین جهت است که روایات متعددی بر ضرورت و اجر فراوان مهلت دادن به قرض گیرنده تأکید دارند. از جمله، امام صادق علیه السلام می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ إِنْظَارَ الْمُعْسِرِ وَ مَنْ کَانَ غَرِیمُهُ مُعْسِراً فَعَلَیْهِ أَنْ یُنْظِرَهُ إِلَى مَیْسَرَة؛ [9] خداوند متعال مهلت دادن به تنگدست را دوست دارد کسى که بدهکارش تنگدست است، باید به او مهلت دهد تا توانمند شود.»
مزیت چهارم: برکت قرض
همان طور که بیان شد قرض دادن ثواب بیشتری نسبت به صدقه دادن دارد با این حال چیزی که قرض داده شده دوباره در مهلت مقرر به صاحبش بازمی گردد. این به معنای برکت داشتن قرض است. یعنی قرض دادن هم ثواب بیشتری نسبت به صدقه دارد، هم گرفتاری نیازمند را برطرف می کند، هم عزتش را حفظ می کند و نهایتاً این که دوباره همان چیز به طور کامل به صاحبش بازمی گردد. بر این اساس، هم دنیای قرض دهنده برایش مانده و هم آخرتش آباد شده است.
چالش عدم بازپرداخت قرض
همان گونه که دست خالی رد کردن قرض گیرنده توسط توانمندان ناپسند است، عدم بازگرداندن قرض گرفته شده نیز زشت و ناپسند است.
یکی از دغدغه های اصلی خیرین آن است که کمکشان به نیازمند واقعی برسد. منشأ این دغدغه آن است که چه بسا صدقه به دست نیازمند اصلی نرسد. یکی از مزیت های قرض دادن آن است که همیشه به دست کسی می رسد که واقعاً نیازمند است زیرا تنها کسی که واقعاً نیاز دارد درخواست قرض می کند.
دین اسلام برای دور ماندن از این آفت در قرض، تمهیداتی از قبیل مکتوب کردن و شاهد گرفتن و املای متن توسط قرض گیرنده را اندیشیده است. طولانی ترین آیه قرآن کریم در مورد همین مطلب است. در روایتی به نقل از امام رضا علیه السلام نیز می خوانیم: «وَ اعْلَمْ أَنَّهُ مَنِ اسْتَدَانَ دَیْناً وَ نَوَى قَضَاءَهُ فَهُوَ فِی أَمَانِ اللَّهِ حَتَّى یَقْضِیَهُ فَإِنْ لَمْ یَنْوِ قَضَاءَهُ فَهُوَ سَارِق؛ [10] کسى که قرض بگیرد در صورتى که تصمیم داشته باشد آن را پس بدهد، در امان خداست تا آن را اداء کند، ولى اگر تصمیم نداشته باشد آن را به صاحبش برگرداند، دزد محسوب مى شود.»
مزیت پنجم: تشکر آزادانه
یکی از مستحبات در قرض آن است که موقع بازپرداخت مقداری بیشتر(بدون شرط قبلی) به قرض دهنده پرداخت شود. این کار، نوعی از تبلیغ و ترویج و توسعه فرهنگ قرض دادن به شمار می آید.
تورم شتابان؛ بلای جان فرهنگ قرض
یکی از چالش های امروزی قرض دادن، تورم شتابانی است که موجب تفاوت ارزش زمان پرداخت و دریافت می شود. این مسأله نیز در احکام شرعی با مصالحه کردن قابل حل است چنان که فرموده اند: «مستحب است در صورت تفاوت قیمت زمان گرفتن قرض و پرداخت آن، مصالحه کنند.» [11]
پی نوشت
[1] سوره بقره، آیه 245؛ سوره حدید، آیه 11.
[2] محمد بن علی ابنبابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال (الشریف الرضی: قم، ۱۳۶۴)، 289.
[3] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی (دار الکتاب: قم، ۱۴۰۴)، ج 2, 350.
[4] https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27844
[5] محمد بن علی ابنبابویه، من لا یحضره الفقیه (جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی: قم، ۱۳۶۳)، ج 3, 182, حدیث 3681.
[6] محمد بن یعقوب کلینی، الکافی (اسلامیه) (دار الکتب الإسلامیة: تهران، ۱۳۶۳)، ج 5, 63, حدیث 1.
[7] محمد بن علی ابنبابویه، الخصال (جاویدان: تهران، ۱۳۶۲)، ج 2, 410, حدیث 12.
[8] سوره نجم، آیه 39.
[9] محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحار الأنوار (دار إحیاء التراث العربی: بیروت، ۱۳۶۸)، ج 100, 153, حدیث 24.
[10] امام هشتم علی بن موسی (ع)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام و المشتهر بفقه الرضا (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: قم، ۱۴۰۶)، 268.
[11] https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27844