احتمال تأثیر، شرط امر به معروف و نهی از منکر
آمر و ناهی باید بداند یا احتمال بدهد که امر و نهی در فرد خطاکار اثر مثبت گذاشته و تحت تأثیر قرار می گیرد، اما اگر یقین دارد، گفتارش در او هیچ اثری ندارد، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست.
توضیح: تردیدی نیست که هدف از دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر این است که انسان ها را به نیکی سوق دهیم و از بدی ها باز داریم. به تعبیر رساتر، هدف همان است که امام علی علیه السلام فرموده است: خداوند امر به معروف را برای اصلاح توده مردم [ناآگاه] و نهی از منکر را برای بازداشتن کم خردان [از زشتی ها] لازم و واجب کرده است.
بنابراین، اگر بدانیم که در موردی امر و نهی ما هیچ تأثیری در مخاطب ندارد و به هدف این دو فریضه دست نخواهیم یافت، امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. از این رو، در روایتی چنین آمده است: حارث بن مغیره گوید: امام صادق(علیه السلام) در راه مدینه مرا دید و فرمود کیستی؟ آیا تو حارث هستی»؟ عرض کردم: آری. فرمود: «من بار گناهان سفیهان شما را بر دوش آگاهانتان می اندازم»! سپس به مسیر خود ادامه داد ورفت. پس از آن به محضر حضرتش شرفیاب شدم و اجازه خواستم و عرض کردم: شما مرا دیدی و به من فرمودی: «من بار گناهان سفیهانتان را بر دوش آگاهانتان می اندازم»! از گفتار شما به شگفتی افتادم! [و بر من تحمل این سخن سنگین است] فرمود: «آری، چه چیز شما را باز داشته که وقتی شخصی کار بدی می کند و شما از آن آگاه می شوید و موجب ناراحتی ما می گردد، او را متنبه و سرزنش کنید و با گفتار گویا و رسا، با او سخن بگویید»؟ عرض کردم: فدایت شوم! به سخن ما گوش فرا نمی دهند و از ما نمی پذیرند. امام علیه السلام فرمود: «در این صورت از آنها دوری کنید و در مجالس آنان شرکت نکنید».
نظر به این که افراد با هم تفاوت دارند و همه از جهت روحی و روانی یا محیط زندگی و خانوادگی و دیگر عوامل تأثیرگذار در یک شرایط نیستند.به طور طبیعی سخن گفتن با آنان تأثیر یکسان ندارد. بعضی افراد روحی های مثبت و پندپذیر و آرام دارند و زود تحت تأثیر حق و حقیقت قرار گرفته و به آن جامه عمل می پوشانند. برخی نیز چنان خشن و تندخویند که به هیچ وجه نمی توان به آنان نزدیک شد و نصیحت یا امر و نهی شان نمود؛ انسان های پرخاشجو و خودخواه ومغروری که با هیچ زبانی به راه نمی آیند. در این میان قشرها و افراد متوسط نیز وجود دارند که گاهی تذکرپذیرند و گاهی سر باز زده و شانه خالی می کنند. بدیهی است که با هر کس باید به تناسب و فرا خور حال خودش سخن گفت. از این رو امر به معروف و نهی از منکر آدم لاابالی سفاک و فردی که هر چه هم بگویی میخندد، و سخن گفتن با او بی فایده است، واجب نیست.
بله، اگر بتوان با مهربانی و شفقت، وجوب یا حرمت کاری را برایش ثابت و موعظه اش کرد، سپس امر یا نهی در او اثر می گذارد، لازم است که ابتدا با زبان خوش و مهربانی بگویی: «خداوند متعال این کار را واجب یا حرام کرده»، بعد هم بگویی: «خواهش میکنم این عمل واجب را انجام بده، یا: «این عمل حرام را ترک کن.» فقها می گویند: اگر نهی چنان تأثیری ندارد که به کلی ترک کند، اما اگر نهی کنی، کمتر آن گناه را مرتکب می شود. به این معنا که وقتی دید مردم به او با نظر حقارت و بدبینی می نگرند، این حالت در روحیه اش اثر می گذارد و کمتر مرتکب گناه می شود، در این صورت نیز امر به معروف و نهی از منکر لازم و واجب است.
اصرار بر گناه
از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، این است که شخص گنه کار و فاعل، اصرار بر گناه خودش داشته باشد. یعنی گناهی مرتکب شده و قصد دارد ساعت دیگر یا فردا و پس فردا هم آن را تکرار کند. عقل انسان نیز حکم می کند که امر و نهی کردن کسی که می خواهد برای بار دیگر گناهی را مرتکب شود، و اصرار بر آن دارد، بیهوده و لغو است.
اگر شخصی گناهی را از روی تعصب نابجا انجام داد . در برخی موارد همین تعصب عامل گناهان است! – اما پس از انجام آن به خود آمد و از کرده اش پشیمان شده خود را سرزنش نمود، دیگر جا ندارد که او را امر و نهی نماییم، زیرا هدف ما از امر یا نهی آن است که به خود آید و دگربار آن گناه را مرتکب نگردد، وقتی که خودش در مسیر قرار گرفته و مطلوب ما حاصل شده است، دیگر چه لزومی دارد که ما نیز او را باز داریم؟
مثلا اگر جوانی بر اثر تعصب بی جا، به والدین خویش بی احترامی کرد و این گناه بزرگ را مرتکب شد، و ما ناظر صحنه بودیم و همین که خواستیم تذکر داده و او را از این کار زشت باز داریم، با کمی فکر به خود آمده، شرمسارانه از پدر و مادرش عذر خواست و تصمیم گرفت در آینده هرگز چنین گناهی را مرتکب نشود، دیگر جایی برای تذکر ما باقی نمی ماند و لزومی ندارد که او را امر یا نهی کنیم.
امام راحل رحمه الله می فرماید: اگر دلیل و نشانه ای که گمان انسان را تقویت می کند بر ترک گناه از گنه کار آشکار شد، آیا باز هم امر به معروف و نهی از منکر واجب است یا نه؟ بعید نیست که واجب نباشد، و نیز در موردی که شک داریم استمرار و اصرار بر گناه دارد یا ندارد، این جا نیز بعید نیست که امر به معروف و نهی از منکر واجب نباشد. بنا براین، هنگامی که انسان می داند آن شخص غافل شده یا به صورت موردی تحت تأثیر هوا و هوس قرار گرفته و واجبی را ترک یا حرامی را انجام داده است و قصد ارتکاب مجدد گناه را ندارد . به دلیل این که پشیمان شده، توبه کرده، یا اصلا نمی تواند دیگر بار آن گناه را انجام دهد – امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. مگر احتمال دهد که اگر به او نگوید، بعد حتما مرتکب می شود یا ممکن است مرتکب شود؛ در این صورت برخی گفته اند: باید نهی از منکر بکند.
منبع: مهم ترین واجب فراموش شده: امر به معروف و نهی از منکر، آیة الله ابراهیم امینی، صص91-86، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)،قم، چاپ دوم، ۱۳۹۲