سیاق آیات و فضایل سوره قرآن کریم
روشهای گوناگونی برای کشف غرض سوره شمرده شده است که از این میان برخی تنها به محدود کردن دایره موضوع میپردازند و گروهی نیز در تعیین موضوع به طور مستقیم دخالت دارند. از گروه اول میتوان شأن نزول سوره، مکی یا مدنی بودن سوره، آهنگ انتهایی آیات و تشابه سوره را نام برد. ابزارهایی همچون سیاق آیات، فضایل سوره، اسم سوره، آیات آغازین و پایانی سوره، واژههای کلیدی، اسماء الحسنی، ارتباط با سوره قبل را نیز باید از گروه دوم به حساب آورد.
سیاق سوره
رایجترین و مطمئنترین روش برای کشف غرض یک سوره، بررسی سیاق سوره و استناد به معنای ظاهری آن است. «سیاق» در اصطلاح اهل ادب به طرز جمله بندی که برگرفته از چینش و نظم خاص کلمات است، گفته میشود به گونهای که گاهی افزون بر معنای هریک از کلمهها و سپس معنای جمله، معنایی دیگر را نیز برای جمله به همراه آورد. البته در بحث ساختار هندسی سورهها، سیاق مجموع جملات سوره مدنظر است و شاید اگر آن را روند کلی سوره بنامیم بهتر باشد.
برای کشف غرض سوره لازم است ابتدا فهرستی از مطالب آن را فراهم کنیم و هر گروه از آیات را که اجمالا در موضوع مشخصی سخن میگویند جدا کرده و برای آنها عنوانی را در نظر بگیریم. آنگاه سعی کنیم که بین این عناوین ارتباط برقرار نموده و خطوط مشترک آنها را ترسیم کنیم. پس از ترسیم خطوط مشترک محورهای فرعی سوره و روند کلی و سیاق آن مشخص میگردد و مفسر متوجه میگردد که این سوره چه هدفی را دنبال کرده و برای رسیدن به این هدف از چه مسیری عبور میکند؛ پس از تعیین محورهای فرعی با اندکی تدبر و کنکاش، عنوانی که جامع بین این محورها است بیابیم و آن را هدف و غرض اصلی سوره بنامیم.
در صورت وجود احتمالات متعدد در عنوان کلی باید از سایر علائم و ابزارهای کشف موضوع مانند اسم سوره و شرایط نزول سوره استمداد کنیم تا عنوانی را که شواهد و قرائن بیشتری به دنبال دارد به عنوان هدف اصلی سوره تعیین نماییم.
در برخی موارد پس از تعیین غرض اصلی سوره باید جمله بندی عناوین فرعی را نیز به گونهای که تناسب بیشتری با هدف سوره داشته باشد تغییر دهیم تا مجموع عناوین اصلی و فرعی بتوانند ساختار هندسی و نمودار محتوایی سوره را ترسیم کنند. بنابراین برای تعیین هدف سوره با کمک سیاق آیات مراحل زیر را طی می کنیم:
1. آیات را مطالعه کرده و بر اساس معنای صریح، عنوانی را برای آنان بر میگزینیم.
٢. از مجموع عناوین چند آیه یک عنوان کلیتر تنظیم میکنیم.
٣. عناوین کلی را در چند محور فرعی دسته بندی نموده و آنها را تحت عنوان فصل های سوره مشخص میکنیم.
4. حد جامع و قدر مشترک فصل ها را با کمک سایر ابزارهای کشف هدف بدست آورده و به عنوان غرض اصلی سوره معرفی میکنیم.
5. عناوین آیات، عناوین محورهای کلی و فصلهای سوره را در یک نظم منطقی به هدف اصلی مرتبط نموده و نمودار محتوایی سوره را ترسیم میکنیم.
این روش که از فهرست بندی و عنوان سازی آیات برای یافتن غرض سوره بهره میگیرد رایج ترین روش کشف موضوع سورههاست و عموم مفسرانی که به وجود غرض واحد در هر سوره اعتقاد دارند از این روش استفاده میکنند؛ مثلا «سعید حوی» در الاساس فی التفسیر با اندکی تفاوت همین روش را مبنای کار خود قرار داده است و برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه درنظر گرفته است. آنگاه ذیل مقاصد هر سوره چند فقره یا مقطع تعیین کرده و در زیر آن فقرات یا مقاطع چند مجموعه از آیات را دسته بندی کرده است. در جای جای کلام نیز با عبارت «کلمه فی السیاق» تلاش میکند که بین این عناوین ارتباط برقرار کند. روش سعید حوى منظم ترین روشی است که در بین تفاسیر ملتزم به نگرش ساختاری به سورهها مشاهده شده است.
در سایر تفاسیر قبل از آغاز تفسیر، در مقدمهای کوتاه به معرفی سوره پرداخته میشود و محورهای کلی سوره و به عبارتی فهرست مطالب سوره را اعلام میکند. گرچه برخی از تفاسیر مانند التفهیم شماره آیات مربوط به هر عنوان را هم ذکر میکند و برخی دیگر مانند التفسیر الواضح عناوین را در ضمن تفسیر و بالای هر مجموعه از آیات میآورد، اما هیچیک همانند الاساس فی التفسیر نتوانسته است بین آیات ارتباط برقرار نماید.
تلاش «سعید حوی» نیز از دو جهت با کاستی و تکلف همراه است. از آنجا که او به محوریت سوره بقره در سراسر قرآن معتقد است و تلاش میکند به نحوی محور هر سوره را با یکی از آیات نخستین سوره بقره مرتبط نماید، در تشخیص محور و غرض اصلی سورهها به کلی گویی و تکلف افتاده است؛ مثلا غرض اصلی سوره «الحاقه» و چند سوره پس از آن را «الیوم الآخر» دانسته و آن را با آیه چهارم سوره بقره او «و بالآخرة هُم یُقِنونَ» مرتبط میداند.
این مسئله از دقت وی در تشخیص غرض اصلی سوره کاسته است و او را به وادی تکرار و کلی گویی در کشف اهداف کشانده است. از سوی دیگر در نظر نگرفتن یک عنوان جامع برای هر مجموعه از آیات یا فقرات و مقاطع مشخص شده ، سردرگمی و خستگی خواننده را به دنبال آورده است.
خواننده با یک نگاه سریع گذرا نمیتواند از دیدگاه و نظر نگارنده درباره موضوع سوره مطلع شده و با آن ارتباط برقرار کند بلکه با تکاپو و تلاش زیاد، باید غرض سوره و محورهای فرعی آن را از لابلای کلمات او استخراج کند. روشی که در اینجا معرفی گشت روشی منطقی است که گام به گام خواننده را به غرض اصلی سوره هدایت میکند و به راحتی چگونگی ارتباط آیات را با یکدیگر و با هدف اصلی سوره در یک نمودار محتوایی ترسیم میکند.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر، صص153-149، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵