ماه رمضان فرصتی برای آشنایی با قرآن
آیا نزول قرآن به خاطر آن بوده است که هنگام سفر از زیر آن بگذریم و یا در ازدواجها آن را مهریه و جهیزیه دختران قرار دهیم، و یا برای رفع چشم زخم، پشت شیشه اتومبیل بیاویزیم، و در انتقال به منزل جدید، قبل از سایر اثاث آن را وارد سازیم، و در زندگی روزمره برای اثبات خواسته حق یا ناحق خود، به آن سوگند یاد کنیم، و سرانجام در مجالس فاتحه و کنار قبر مردگان با اندوه به تلاوت آن گوش فرا دهیم، اما هیچ از حقایق و دستورهای قرآن فرانگیریم و آنگاه دل خوش داریم که قرآن را محترم شمرده ایم؟!
آیا آنکه صبحگاه، قرآن را میبوسد و بیرون میآید، اما در بازار و اداره و کارخانه و کارگاهش، ربا میخورد، خون بیچارگان را میمکد، حقوق زیر دستان را پایمال میکند و از خیانت و دزدی باکی ندارد، قرآن را گرامی داشته است؟
آیا مسافری که در ابتدای سفر از زیر قرآن میگذرد اما در طول سفر از هیچ عیش و نوش حرامی روی گردان نیست، پیرو قرآن است؟ آیا زن و شوهری که در مهریه و جهیزیه به قرآن تبرک میجویند، اما در نماز و روزه و حجاب و تربیت فرزند و دیگر وظایف، پای بند تعلیمات قرآن نیستند، دوستدار قرآن محسوب میشوند؟
متأسفانه همه این تشریفات، در واقع تظاهر به گرامیداشت قرآن است و عموما از احترام راستین آن یا بی خبرند و یا شانه تهی میکنند. باید اعتراف کرد از آن روز که در احترام قرآن، تشریفات جای حقایق را گرفت، و عمل به قوانین زندگی ساز آن از میان رفت، دشمنان بر ما مسلط شدند به گونهای که از حقایق قرآن دور افتادیم و از آن غافل شدیم. گرچه سخن درباره قرآن کریم بسیار است؛ اما در این مختصر، به مواردی اکتفا میکنیم:
یکی از دستورهای دین مبین اسلام انس و تلاوت قرآن همراه با تأمل و دقت است: «ورتل القرآن ترتیلا»؛ قرآن را با دقت و تأمل بخوان. با کمال تأسف نه تنها دستور قرآن بر تدبر، تفکر و تعقل در آیات قرآن رو به فراموشی است بلکه تلاوت آن نیز کمرنگ شده است. این همان شکایت رسول مکرم اسلام است که: « قال الرسول ، یا رب إن قومی اتخدوا هذا القرآن مهجورا» و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من، قرآن را رها کردند». این شکایت پیامبر امروز نیز، همچنان ادامه دارد، که از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت میبرد که این قرآن را به دست فراموشی سپرده اند. در این مجال مناسب است به اقرار برخی بزرگان درباره قرآن کریم بپردازیم که قابل دقت و تأمل است:
الف- ملاصدرا میگوید
بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم، ولی همین که کمی بصیرتم باز شد، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. در آخر عمر به فکر رفتم که به سراغ تدبر در قرآن و روایات محمد و آل محمد بروم. یقین کردم که کارم بی اساس بوده است، زیرا در طول عمرم به جای نور، در سایه ایستاده بودم. از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا رحمت الهی، دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم.
ب- فیض کاشانی میگوید
کتابها و رسالهها نوشتم، تحقیقاتی کردم، ولی در هیچ یک از علوم، دوایی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم، بر خود ترسیدم و به سوی خدا فرار و انابه کردم تا خداوند مرا از طریق تعمق در قرآن و حدیث هدایت کرد(1)
ج- امام خمینی(رحمه الله) در گفتاری از اینکه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نکرده، تأسف میخورد و به حوزهها و دانشگاهها سفارش میکند که قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همه رشتهها، مقصد اعلا قرار دهند تا مبادا در آخر عمر بر ایام جوانی تأسف بخورند.(2)
ماه رمضان ماه نزول قرآن و انس با این کتاب آسمانی است و مؤمنین سعی میکنند که در این ماه، حداقل یک جزء از این کتاب نورانی را تلاوت کنند. این تمرین، زمینه مناسبی برای تلاوت روزانه قرآن در ادامه سال است. در روایات آمده است: هر روز پنجاه آیه از قرآن را بخوانید و هدفتان رسیدن به آخر سوره نباشد، آرام بخوانید و دل خود را با تلاوت قرآن تکان دهید(3). رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنه شافع مشفع و ماحل مصدق و من جعله أمامة قاده إلى الجنة و من جعله خلفه ساقه إلى النار و هو الدلیل یدل على خیر سبیل (4)
پس هر گاه آشوبها چون شب تار شما را فرا گرفت به قرآن رو آورید و بدان چنگ زنید زیرا آن [برای کسانی که بدان عمل کنند] شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است و گزارش دهنده است که گفتهاش تصدیق میشود، هر که آن را پیشوای خود گرداند به بهشت هدایت شود و هر که [از آن پیش افتد] و آن را پشت سر خود قرار دهد به دوزخش کشاند. قرآن راهنمایی است که به بهترین راهها راهنمایی کند.
پینوشتها:
1. محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۸، ص ۲۴۷.
۲.صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۹۳ ٣. ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص ۲۹۱.
3. سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص
4. عیاشی، کتاب التفسیر، ج ۱، ص ۲.
منبع: فرصتهای از ماه خدا، محمدمهدی فجری، صص 47-43، مؤسسه بوستان کتاب، قم، چاپ أول، 1393